اصولگرایان و دانش حکمرانی
هر قدر به مرور زمان از آرمانهای اولیه انقلاب فاصله گرفتیم کرسیهای تصمیمگیر به دست اصولگرایان افتاده و همچون اسب آمادهای که سوار شدهاند هر طور که بخواهند میتازند و هر طور دوست دارند تحلیل و برنامه ریزی میکنند. خروجی این عملکرد اصولگرایان نیز همین چیزی است که در حوزههای اقتصاد، فرهنگ ، مدنیت، محیط زیست، بهداشت و درمان، سلامت می بینیم.
اما گویی برخی از دوستان مردم برایشان اهمیتی ندارد. اگر مردم اهمیت داشتند که خود به میدان میآمندند و تصمیمگیریهای اینها به نفع مردم بود. همین مجلس یازدهم را ببینید پس از 4 سال چه خروجی مثبتی داشت؟ لذا مجلس دوازدهم نیز از مجلس پیشین عملکرد پایینتری خواهد داشت. مگر اینکه بخواهند واقع بینانه تر عمل کنند و واقع بینانه این میشود که مشخص شود مجلس دوازدهمیها چه درک و فهمی از شرایط کشور دارند و برای حل مشکلات کشور چه کارهایی میتوان انجام داد. لذا بعید است که بتوانند در این حوزه گامی بردارند. علت اصلی ماجرا نیز بدین مساله بازمیگردد که ساختار و شاکله جریانی که امروز در کشور قدرت دارد این است که اولا دانش حکمرانی خوب را در کشور ندارند و ثانیا باوری به مردم ندارند. در همین سیل اخیر مشهد که خسارات زیادی برجای گذاشت یک کارگزار دولتی این مساله را یک آب گرفتگی کوچک خوانده و به همین راحتی این اتفاق مهم را نادیده قلمداد کرده است. لذا انقدر همه چیز را سطحی و غیر منطقی مطرح میکنند که به قول معروف مرغ پخته هم خنده اش میگیرد. بر همین اساس است که حتی حاضرند با رای حداقلی و چند درصدی هم وارد مجلس شوند. چنانکه اقای حداد عادل چند روز مانده به رای گیری گفته بود دولت از ماست و ما نمیگذاریم کسانی که مخالف دولت باشند به مجلس راه پیدا کنند . پس از آن نیز مشاهده کردیم که چه اتفاقاتی رخ داد و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. با این حال امید میرود که باورهای منطقی و یک عقلانیتی به میدان بیاید و این فضای مه آلود را تلطیف کند. چرا که نمیشود در همه چیز شرایط بغرنجی را شاهد باشیم. باید پاسخگویی در مبان باشد و در مقابل انتقادات و مطالبات مردم پاسخگوی عملکرد خود باشند
*فاضل موسوی
فعال سیاسی
ارسال نظر