«آرمان ملی» از وضعیت زندگی شهروندان گزارش میدهد
«عدالت اجتماعی» ابزار مبارزه با فقر
آرمان ملی- سیاوش پورعلی: فقر از جمله چالشهایی است که مبارزه با آن اغلب با رفتارهای پوپولیستی و عوامفریبی آغشته بوده و این آفت را در کشورهای دیگر هم میتوان دید.
![«عدالت اجتماعی» ابزار مبارزه با فقر](https://cdn.armanmeli.ir/thumbnail/Yq2U86Hsyx5L/S6Hsh8dSr2z7Oz9zGla1YvHrg-LW4xM-HR8NLGoT6SF27gvge54c70s_uzPBlgh1YzKW8nJt0EhFqqqm95MB2WbmX4MAF6c3/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1+%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1+%D9%85%D9%87%D8%B1.jpg)
به عبارت دیگر در هر کشوری که شعار مبارزه با فقر میدهد، احتمال دیدن چنین رفتاری وجود دارد. در این بین برخی کشورها با تمرکز بر دولتهای رفاهی، این آسیب را مدیریت کردهاند. در سالهای اخیر و با شدت گرفتن تحریمهای ظالمانه هر روز فقر وارد فاز و شکلهای جدید میشود. افزایش بیرویه و بدون کنترل قیمتها باعث جابهجایی طبقات اجتماعی شده و برابر بررسیها با کمبود منابع اقتصادی، طبقه متوسط کشور بیش از هر زمان تحت فشار قرار گرفته و لایههایی از طبقه متوسط به زیر خط فقر کشیده شده است. در این مورد با یکی از پژوهشگران علوم سیاسی گفتوگو کردهایم. دبیریمهر معتقد است که فقر ریشههای اقتصادی ندارد و حاکمیت میتواند با تربیت افراد توانمند به کارایی لازم برسد. در ادامه این مصاحبه را میخوانید.
انسان؛ مدار توسعه جامعه
امیر دبیریمهر، جامعهشناسی سیاسی و رئیس موسسه پژوهشی اندیشهوقلم با تحلیلی در مورد گسترش فقر و آنچه وظیفه حاکمیت است، به خبرنگار «آرمان ملی» میگوید: «درصد قابلتوجهی از جامعه ایران همواره زیرخط فقر زندگی میکنند و این مورد جدیدی نیست. این مورد مایع شرمساری بوده و البته خواهد بود. آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد اینکه هیچگاه شاهد کاهش فقر نبودیم و با روند افزایش جمعیت، تماشاگر حضور جمعیت بیشتری زیرخط فقر هستیم. آمارها در زمینه فقر متفاوت است ولی آنچه آشکار شده چیزی حدود 20 میلیون نفر در ایران نیازمند کمکهای اساسی و معیشتی هستند. این جمعیت همواره در برابر آسیبهای اجتماعی، تغذیه مناسب و سوءتغذیه بیدفاع هستند. آمارهای دیگر هم منتشر شده که نشان میدهد حدود 60 میلیون نفر از جامعه ایران در برابر فقر آسیبپذیرند و تحتتاثیر نوسانات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، بینالمللی و حتی درمانی قرار میگیرند. برخی از خانوادهها بهدلیل ابتلای یکی از اعضا به بیماری از طبقات بالایی به طبقات پایینی سقوط میکنند چون هزینههای درمان بالا است. مثلا خانوادهای اکنون در دهک هشتم است و با یک حادثه یا بیماری به دهک ششم سقوط میکند. این وضعیت نگرانکننده است زیرا آمارهای مربوط به فقر همچون سیلی بر صورت جامعه میخورد ولی در برابر حاکمیت کاری انجام نمیدهد. تبلیغات، انکار و شعارهای مسئولان هم اکنون مشخص شده که مشکلگشا نخواهد بود.» دبیریمهر در همین مورد و با تاکید براینکه فقر راهحال اقتصادی ندارد، ادامه میدهد: «توجه داشته باشید که فقر یک مساله اقتصادی نیست، فقر خودش را در قالب اقتصادی نشان میدهد ولی ریشههای آن فرااقتصادی است و به چالشهای سیاسی، تاریخی، اجتماعی، گسترش عدالت باز میگردد. این توضیح میرساند فقر در ناتوانی انسانها و ناکارآمدی نهادهاست و ثروت محصول انسان توانمند و سیستمهای کارآمد است. یعنی در 20 کشور مرفه جهان که مردمان توانا و نهادهای کارآمد دارند تاکید بر انسان توانمندپروری است. توجه داشته باشید که این موضوع باز هم اقتصادی محسوب نمیشود. در کشور ما چنین نگاهی به فقر و شهروندان وجود ندارد و برخی مسئولان فکر میکنند با پولپاشی و دادن کالابرگ معیشتی میتوان فقر را از بین برد. این نگاه از دانش پایین برخی از مسئولان است که به ریشههای توسعه و پیشرفت توجهی ندارند. زمانی میتوان فقر را در یک کشور کمرنگ کرد که در اولین گام حکمران باید بدانند که نیاز است تا توانمند را آموزش دهد. چون بدون در اختیار داشتن انسانهای توانمند، نهاد کارآمدی هم نخواهیم داشت.» این استاد دانشگاه در همین مورد اضافه میکند: «انسان توانمند فردی است که در محیط آزاد اجتماعی و سیاسی رشد کرده باشد و آموزش خوبی دیده باشد و البته از رفاه باکیفیتی هم برخورددار و در ادامه با جوامع جهانی در تبادل و تعامل باشد. اینها فاکتورهایی است که میتوانند در تربیت یک شهروند توانمند تاثیرات زیادی بگذارد و این توانمندی میتواند یک نهاد کارآمد را طراحی کند. در جامعه ما روندی ادامه دارد که میتوانیم بگوییم شهروند توانمندی با مشکل مواجه است. توجه به این نکته جالب است که فیلترینگ باعث میشود که نتوانیم با دیگر بخشهای جهان ارتباط آسان داشته باشیم و همین مانع، انتقال تجربههای زیستی را سخت میکند. چیزی که در مسیر عکس توسعه و کارآمدی است. بهدلیل شرایط مختلف، نگاهمان به جهان منفی است چرا که انسانها در تعاملات و تبادلات جهانی به یک آگاهی نسبی دست خواهند یافت که در ادامه به توانایی لازم میرسند. در این مسیر است که خیلی ساده میتوان وارد مسیری شد که به آن فقیرپروری گفته میشود و در کشور ما برخی مدیران میخواهند با همان روشهای سنتی و آزموده شده به جنگ فقر بروند و اگر این وضعیت ادامه داشته باشد، نه تنها فقر به آسانی کمرنگ نمیشود بلکه باعث تعمیق و افزایش فقر هم خواهد شد. احمدینژاد دردوران ریاست جمهوری خود، پول نفت را بهبهانه مبارزه با فقر در جامعه پخش کرد اما چه نتیجهای داشت؟ با از دست دادن همان سرمایهها بود که با اولین دور تحریمها وارد چاله اقتصاد شدیم که همچنان ادامه دارد». وی همچنین با اشاره به روشهایی که باید در دستور کار قرار گیرد، ادامه میدهد: «زمانی میتوان فقر را کمرنگ کرد که اعتقاد به انسان و تواناییهایش وجود داشته باشد و اگر چنین نباشد، سوءتفاهم پدید میآید و هر تذکری به غربزدگی تعبیر شده و گوینده متهم میشود. توجه داشته باشید که مدار توسعه یک جامعه انسان است. عدالت اجتماعی و حمایت از طبقات فرودست اهمیت فراوانی دارد و در این تردیدی نیست ولی در ادامه باید آنچه عدالت نام دارد بهعنوان یک اصل ضروری بدانیم، بهخصوص در جوامعی مانند ایران. در جامعه ما عدالتی برای رقابت وجود ندارد. آنچه برابری نام دارد همین امکان برابر زیستن و فرصتهای برابر اقتصادی و سیاسی داشتن است. اگر نتوانیم رانتخواری را از بین ببریم، فرصت برابر از بین خواهد رفت و بیمعنا میشود. این الزام است که دولت بخواهد نقش حمایتی برای بهبود وضعیت اقشار فرودست داشته باشد چون بهصورت عادی نیازهای پایهای آنها تامین نمیشود و در این وضعیت حکومت باید از آنها بیشتر دفاع و حمایت کند. همانند بسیاری از دولتهای رفاهی که همین سیاست را در دستور کار خود قرار دادهاند».
ارسال نظر