غلامعلی دهقان در گفتوگو با «آرمان ملی»:
آیتا... هاشمی معمار توسعه ایران
آرمان ملی- احسان انصاری: در آستانه نوزدهم دی ماه سالروز درگذشت آیتا... هاشمی قرار داریم. چهره برجسته تاریخ معاصر ایران که همزمان دو وجه تاریخسازی و بازیگری تاریخ را با خود داشت.
وجوهی که در کمتر رهبران سیاسی انقلاب57 وجود داشت. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی اندیشهها و تأثیرگذاری آیتا... هاشمی در دوران پس از انقلاب با غلامعلی دهقان استان دانشگاه و فعال سیاسی گفتوگو کرده است. دهقان در این زمینه معتقد است: «هاشمی رفسنجانی تلاقی سه نسل اول، دوم و سوم انقلاب بود و بهخوبی میشد در تشییع جنازه تاریخی او حضور سه نسل را شاهد بود. تلاش میکرد در سیاست داخلی اعتدالگرایی را به یک جریان غالب تبدیل کند و هرجا احساس میشد تندروی در حال چیره شدن است تلاش میکرد خط انقلاب را به مسیر اعتدال برگرداند. در مجموع هاشمیرفسنجانی بدون تردید شخصیت بزرگ چهار دهه انقلاب اسلامی بوده است. درست است که از دی ماه 95 به این سو او دیگر از نظر فیزیکی و ظاهری حضور ندارد اما میتوان ادعا کرد که اندیشههای او در کشور نهادینه شده است و تفکری که او برای ایران داشت اکنون از سوی دوستداران و حامیان او پیگیری میشود. به نظر میرسد خشت اولی که او در زمینهسازندگی بنا نهاده است آرامآرام از سوی ایرانیان به منزل مقصود خواهد رسید.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*در آستانه سالگرد درگذشت آیتا... هاشمی قرار داریم. پس از درگذشت ایشان معادلات سیاسی در ایران چه تغییری کرد؟
نام آیتا... هاشمی رفسنجانی با انقلاب اسلامی و محصول این انقلاب یعنی نظام جمهوری اسلامی گره خورده است. ارتباط وثیق اندیشههای هاشمی رفسنجانی با انقلاب و نظام را نمیتوان کتمان کرد. آیتا... هاشمی شخصیتی همهجانبه بود که به جهت قرار گرفتن در یک موقعیت خاص زمانی توانست چهره نادر و بینظیری از خود در تاریخ معاصر ایران به جا بگذارد. او یک عالم دینی باهوش، آیندهنگر، ژرفاندیش و مردمی بود. در تاریخ ایران زمین حکیمانی بودند که توانستهاند برای تاریخ خود حکمت، دانش و راهکارهایی برای توسعه و گسترش علم داشته باشند. قطعاً مرحوم هاشمی رفسنجانی یکی از این سیاستمداران حکیم نیک نام بوده است. بهعنوان مثال میتوان از بزرگمهر حکیم در ایران باستان نام برد که مردی حکیم و سیاستمداری دانا در دوران ساسانی بود. بعدها در تمدن اسلامی میتوان از صاحب ابن عباد، حکیم ایرانی دوره دیلمیان نام برد که او هم نقش بسزایی در گسترش آبادانی و علم در زمانه خود داشت و در ایجاد کتابخانههای بزرگ نام نیکی از خود به جا گذاشته است. همچنین میتوان از خواجه نظامالملک نام برد که با تأسیس نظامیهها کار بزرگی انجام داد. دیگر شخصیتی که میتوان از او به نیکی نام برد خواجه نصیر طوسی است که او هم در زمانه خود نقش مهمی در گسترش علم و دانش داشت. در دوره اخیر میتوان از میرزاتقی خان فراهانی ملقب به امیرکبیر یاد کرد که توانست با تشکیل دارالفنون و اعزام دانشجو به خارج و آوردن استادان بلژیکی و اتریشی یعنی استادانی غیر از روسی و انگلیسی به نوعی بهسمت استقلال ایران حرکت کند. یکی از آخرین این حکیمان ششگانه مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی بود که توانست در مقطع بعد از انقلاب و سپری شدن بحرانهای سالهای 57 تا 60 با پیشنهاد تشکیل دانشگاه آزاد اسلامی علم را در سراسر ایران گسترش دهد. نتیجه این اقدام فارغالتحصیلی دهها هزار نیروی متخصص و شکلگیری اشتغال پایدار بود. علاوه بر این میتوان از تأسیس مترو در کلانشهری مانند تهران در همان روزهای جنگ نام برد. سنتیها مخالف ساخت مترو در تهران بودند و آیتا... هاشمی برای اینکه در مقابل چنین مخالفتهایی جامعه را با خود داشته باشد، آن را در خطبههای نماز جمعه تهران مطرح کرد.
*هاشمی چه وجه تمایزی نسبت به دیگر رهبران انقلاب57 داشت؟
هاشمی علاوه بر رویکرد علمی و نگاه مثبت و سازنده به عمران و آبادانی کشور در زمینه فعالیتهای سیاسی در سالهای مبارزه ملت ایران در پیش از انقلاب چهره برجستهای بود. او توانست در این دوره منشأ تفکری شود که نه چپ کمونیستی بود، نه لیبرالیزم غربی. او توانست خوانش جدیدی از اسلام ارائه دهد که علاوه بر او دیگرانی همچون مرحوم مرتضی مطهری، دکتر بهشتی و دکتر باهنر نیز آن را پیگیر بودند. آقای هاشمی در زمانهای دو کتاب را از خود به جا گذاشت که هیچ انتظار نمیرفت یک فرد حوزوی در این وادی خودی نشان بدهد. او در 29 سالگی کتاب «القضیه الفلسطینیه» اثر «اکرم زعیتر» را ترجمه کرد و در 33 سالگی نیز کتاب «امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار» را نوشت که این دو نشان از آن داشت که او یک عالم دینی کم نظیر است. برای همین است که در فردای انقلاب، انگار او الگویی داشت که میتوانست با تأسی از این الگو برای ایران برنامههایی در جهت سازندگی داشته باشد. بیجهت نبود که از او تحت عنوان امیرکبیر جمهوری اسلامی نام برده شد و به نیکی هم از او همیشه نام برده خواهد شد که توانست هم در مقطعی به پیشنهاد رهبر فقید انقلاب، فرمانده جنگ باشد و در مقطعی فرمانده صلح. پس از پذیرش قطعنامه 598 در سال 1367 و پس از گذشت یک سال، او دولتی را برای 8 سال تشکیل داد که دولت سازندگی نام گرفت. چرا که در این مدت دهها سد ساخته شد، هزاران کیلومتر ریل قطار و اتوبان ساخته شد، دهها نیروگاه جدید به فعالیت رسید و کشوری که در سال آخر جنگ چندین ساعت خاموشی داشت، کمتر دچار خاموشی بود. حتی هاشمی در زمینه نظامی هم مبتکر کارهای بزرگی شد که امروز میتوان آثار آن را در صنعت موشکی ایران دید که نطفه اولیه آن در دوران سازندگی گذاشته شد.
آیتا... هاشمی شخصیتی همهجانبه بود که به جهت قرار گرفتن در یک موقعیت خاص زمانی توانست چهره نادر و بینظیری از خود در تاریخ معاصر ایران به جا بگذارد
*مهمترین دغدغه هاشمی درباره ایران چه بود؟
آقای هاشمی رفسنجانی به شدت به توسعه ایران میاندیشید و در این راه تحت تأثیر الگویی همچون امیرکبیر بود. او میدانست که برای رسیدن به توسعه و سرمایهگذاری در کشور امنیت لازم است. برای همین بود که او سلوک سیاسی خود را بر پایه منش اعتدال بنا گذاشته بود. هاشمی رفسنجانی تلاش میکرد از افراط و تفریط دور باشد. او همیشه دنبال آن بود که نوعی وفاق میان جناحهای سیاسی ایجاد کند. این رویکرد تنها مربوط به پیش از انقلاب نیست. در دهه 50 که میان مبارزان خارج از کشور اختلافاتی بروز کرده بود او در سفری به پاریس موفق شده بود این اختلافات را حل کرده و مبارزه را بهگونهای برای دیگر دوستان طراحی کند که دشمن اصلی فراموش نشود. هاشمی رفسنجانی تلاقی سه نسل اول، دوم و سوم انقلاب بود و بهخوبی میشد در تشییع جنازه تاریخی او حضور سه نسل را شاهد بود. او تلاش میکرد در سیاست داخلی اعتدالگرایی را به یک جریان غالب تبدیل کند و هرجا احساس میشد تندروی در حال چیره شدن است تلاش میکرد خط انقلاب را به مسیر اعتدال برگرداند. در مجموع هاشمی رفسنجانی بدون تردید شخصیت بزرگ چهار دهه انقلاب اسلامی بوده است. درست است که از دی ماه 95 به این سو او دیگر از نظر فیزیکی و ظاهری حضور ندارد، اما میتوان ادعا کرد که اندیشههای او در کشور نهادینه شده است و تفکری که او برای ایران داشت اکنون از سوی دوستداران و حامیان او پیگیری میشود. به نظر میرسد خشت اولی که او در زمینهسازندگی بنا نهاده است آرامآرام از سوی ایرانیان به منزل مقصود خواهد رسید. در مجموع میتوان او را یک عالم دینی روشن اندیش، باهوش، ژرف نگر و عمیق و مردمی دانست.
*نگاه هاشمی نسبت به مقوله توسعه سیاسی چگونه بود؟
از قدیم گفتهاند به عمل کار برآید به سخندانی نیست. در همان دوره ریاست جمهوری مرحوم هاشمی که مصادف با پایان جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران بود کافی است ما نگاهی به رشد و توسعه رسانهها داشته باشیم. در این دوره ۸ ساله هفته نامه وزین کیان منتشر میشد که سردبیر آن شمسالواعظین بود. این هفته نامه که میتوان آن را سخنگوی جریان روشنفکری دینی هم محسوب کرد نقش مهمی در تنویر افکار عمومی به خصوص دانشگاهیان و حوزویان داشت. دیدگاههای دکتر سروش به همراه نقد آنها در این مجله منتشر میشد و فضای خیلی خوبی را در عرصه داد و ستد فکری میان جریانات فکری ایجاد کرده بود. همچنین مجله ایران فردا با مدیریت مرحوم عزتا... سحابی منتشر میشد. این ماهنامه هم حرفهای خیلی خوبی برای جامعه داشت. هفتهنامه عصرما ارگان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران منتشر میشد که این هم در رشد و بالندگی جامعه خیلی نقش داشت. حتی جریان معروف به دگراندیش هم نشریات خاص خودشان را داشتند که دنیای سخن، گردون و آدینه از آن جمله بود. در این دوره سازمانهای سیاسی و احزاب هم به تدریج فعال شدند که مهمترین آنها سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران بود که هدایت آن را بهزاد نبوی، محمد سلامتی و محسن آرمین بر عهده داشتند و بعدا حزب کارگزاران سازندگی با مدیریت غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی و محمد هاشمی هم شروع به فعالیت کرد. در همین دوره روزنامههای وزینی مثل همشهری و ایران به صحنه آمدند. در مجموع مرحوم هاشمی دیدگاه مثبتی به توسعه سیاسی داشت. فراموش نکنیم این مجموعه رسانهای، مقدمه دوم خرداد ۷۶ بود که منجر به پیروزی محمد خاتمی در انتخابات شد.
ارسال نظر