اما و اگرهای مذاکره مستقیم با آمریکا
فواد ایزدی تحلیلگر مسائل آمریکا
خبرهایی درباره انجام مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا در آلمان مطرح شد. اما اجازه دهید از یک نگاه عمیقتر به مسأله نگاه کنیم. مذاکره ایران، چه در دولت روحانی، رئیسی یا هر دولت دیگری با آمریکا موضوع اصلی و محوری نیست. چون مذاکره یک ابزار است که باید در راستای تحقق منافع ملی و در زمان و مکان درست خود مورد استفاده قرار گیرد. در این رابطه باید کارنامه، سابقه و حافظه تاریخی در خصوص روابط، قراردادها و توافقات با طرف مقابل هم مورد ارزیابی قرار داد. مضافا اینکه در شرایط کنونی مذاکره مستقیم با آمریکا تا چه اندازه میتواند حلال مشکلات باشد. البته تصمیم گیری در این خصوص با مسئولان ارشد کشور است. چون آنها به اطلاعات محرمانه و واقعیتها دسترسی دارند. با این حال در یک نگاه تحلیلی و کارشناسانه نباید مذاکره مستقیم با آمریکا بر اصل مسأله سایه بیندازد. ببینید واقعیت امر آن است که اصل مذاکره قداست ندارد، چون مذاکره یک ابزار است و ابزار هم قداست ندارد. آن چیزی که قداست و اهمیت دارد منافع ملی کشور است. پس اگر مذاکره مستقیم با آمریکا یا هر کشور دیگری در راستای منافع ملی است باید این مذاکره انجام شود وگرنه این مذاکرات خیانت به منافع ایران است. در دولت سابق یعنی دولت روحانی دیدید که آقای ظریف رکورد مذاکرات مستقیم با آمریکا را زد، اما اکنون میبینیم که تحریمهای دولت یازدهم و دوازدهم بیشتر از زمان دولت احمدینژاد است، آن هم دولت روحانی که در انجام تعداد ساعت مذاکره مستقیم با وزیر امور خارجه آمریکا رکورد زد. پس انجام مذاکره مستقیم اصل نیست. یعنی مذاکره مستقیم با آمریکا لزوما مشکلات را حل نمیکند، نه اینکه مذاکره نکنیم. انجام مذاکره اصل نیست. مذاکره یک ابزار در راستای تحقق منافع ملی است، اما باید ببینیم در چه زمانی، در چه سطحی، در چه موضوعی و در چارچوبی باید این گفت وگوها انجام شود. مذاکره مستقیم با آمریکا، در لغو تحریمها و انجام توافق میتواند تاثیر مثبت روانی بر بازار داشته باشد. اگر نهایتا مدتی از مذاکره مستقیم با آمریکا و توافق موقت و حتی توافق و حتی توافق دائمی ایران با آمریکا در سایه مذاکرات وین بگذرد، اما در عمل نهایتا تحریمها لغو نشود یا این لغو تحریمها به دلیل نبود سازوکار راستی آزمایی دائمی نباشد و بعد از مدتی تحریمها به بهانههای دیگر مانند موشکی، نفوذ منطقهای و... دوباره علیه ایران اعمال شوند و یا اینکه دولت بایدن یا دولت بعدی آمریکا از برجام خارج شود، مطمئن باشید خسارات آن به مراتب بیشتر و شدیدتر خواهد بود. نکته دیگر این است که اگرچه شرایط کنونی از نظر اقتصادی و معیشتی کشور بسیار سخت و بحرانی است، اما باید در یک روند ثابت با هدف مدیریت شرایط یک تصمیم گیری پایدار و طولانی مدت داخلی، بدون توجه به تحولات برجامی را در دستور کار قرار داد. اگر بخواهیم حل مشکلات را به برجام و تحولات دیپلماتیک گره بزنیم مطمئن باشید با تلاطم و نوسانات شدید در عرصه اقتصادی مواجه خواهیم بود. در این صورت قطعا میزان لطمه و آثار مخرب نوسان اقتصادی بهدلیل وابستگی به تحولات دیپلماتیک برجامی به مراتب بیشتر از سود و منفعت روانی، موقت و ناپایدار آن خواهد بود.
ارسال نظر