اسماعیل گرامیمقدم در گفتوگو با «آرمان ملی»:
پزشکیان دنبال تقویت گفتمان اصلاحات است
آرمان ملی- احسان انصاری: پزشکیان از سرمایه جریان اصلاحات برای رسیدن به ریاست جمهوری استفاده کرد. با این وجود در انتخاب مدیران از گفتمان رقیب هم به نام وفاق ملی استفاده کرد.
به همین دلیل در شرایط کنونی شناخت ماهیت گفتمان پزشکیان دارای اهمیت است. این در حالی است که اگرچه آرمانها و اهداف دولت پزشکیان تا حدود زیادی در رقابتهای انتخاباتی مشخص شده، اما از دیدگاه نظریهپردازی و تئوری هنوز گرانیگاه مشخصی برای گفتمان پزشکیان شکل نگرفته است. نکته مهم اینکه تئوریسینهای اصلاحطلب نیز به دلیل استفاده از مدیران گفتمان رقیب در دولت، تمایلی برای گفتمانسازی و نظریهپردازی ندارند و برخی نیز حتی دولت پزشکیان را از اساس اصلاحطلب نمیدانند. به همین دلیل تحلیل و بررسی ساحتهای گفتمان پزشکیان حائز اهمیت است. «آرمان ملی» برای بررسی این موضوع با دکتر اسماعیل گرامیمقدم قائم مقام حزب اعتمادملی و عضو جبهه اصلاحطلبان گفتوگو کرده که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
* دولت پزشکیان در زمینه گفتمانسازی اقدامات جدی انجام نداده و به همین دلیل برخی مفهوم وفاق ملی را گفتمان نمیدانند و معتقدند این یک شعار و یا رویکرد است. آیا دولت نیاز به گفتمانسازی ندارد؟
من معتقدم دولت پزشکیان گفتمان داشته و این گفتمان نیز در انتخابات به پیروزی رسیده است. گفتمان تنها به این معنا نیست که تئوریسینهای سیاسی دور هم جمع شوند و گفتمان تولید کنند. این تنها یک نوع تولید گفتمان است و نه همه انواع آن. یک نوع تولید گفتمان در رقابتهای انتخاباتی و با آرمانها و اهداف کاندیدای انتخاباتی شکل میگیرد. هنگامی که این آرمانها و اهداف مورد مقبولیت جامعه قرار میگیرد در واقع گفتمان شکل گرفته است. در آمریکا نیز جمهوریخواهان با همین روش یعنی جمع کردن بساط آموزشهای همجنسگرایی در مدارس، لغو قوانین مرتبط با سقط جنین و مخالفت با مهاجرتهای غیرقانونی در انتخابات به پیروزی رسیدند. آقای خاتمی نیز که به صورت مشخص دارای گفتمان بودند خودشان در راستای گفتمان حرکت کردند که مهمترین محورهای آن نیز زندهباد مخالف من، شفافیت در جامعه و آزادیهای سیاسی و اجتماعی و مطبوعات بودند که گفتمان آقای خاتمی را شکل دادند. این گفتمانها در خود آرمانهایی را حمل میکند و تلاش دارد به آنها برسد. آقای پزشکیان برای پایان دادن به نزاع جریانهای سیاسی موضوع وفاق ملی را مطرح کرد که البته این موضوع جای بحث دارد و من خودم نیز به آن نقد دارم. موضوع محوری دیگر آقای پزشکیان عدالت اجتماعی و عدالت در توزیع درآمدها بوده که این موضوع نیاز به زمان دارد و باید منتظر ماند که در برنامهریزیها و بودجهبندی سالهای آینده شرایط به چه شکلی خواهد بود. نکته دیگر اینکه هنوز مشخص نیست که آیا افزایش میزان دستمزدها در دولت پزشکیان باعث افزایش رفاه مردم خواهد شد و یا اینکه ایشان نیز مانند دولتهای گذشته گرفتار اقتصاددانان لیبرال خواهد شد که دولت را از افزایش نقدینگی برحذر میدارند. این در حالی است که افزایش نقدینگی ارتباط به تورم ندارد، چراکه تورم در ایران بیشتر ناشی از تکانهای عظیمی است که به ارزش پول ملی وارد میشود و تورم ایجاد میکند. از سوی دیگر آقای پزشکیان مدعی صداقت با مردم و سپردن امور به دست متخصصان و نخبگان همه عرصهها بود.
* ویژگیهایی که شما از گفتمان آقای پزشکیان ترسیم کردید بیشتر شعارهایی بود که در دوران انتخابات مطرح شد. این در حالی است که در تئوری و نظریهپردازی به دلیل حضور جریانهای دیگر در دولت هنوز تعریف دقیقی از گفتمان پزشکیان ارائه نشده است. آیا در چنین شرایطی گفتمان آقای پزشکیان را اصلاحطلبانه میدانید یا اصولگرا و یا میانهرو؟
من گفتمان آقای پزشکیان را اصلاحطلب میدانم و معتقدم حرکت ایشان اصلاحطلبانه بوده است. آقای پزشکیان وزیر دولت آقای خاتمی بوده و به دلیل نگاه اصلاحطلبانهای که داشت از مجلس ششم که اکثریت آن را اصلاحطلبان تشکیل میدادند رأی اعتماد گرفت. در انتخابات ریاست جمهوری1400 ما از آقای پزشکیان دعوت کردیم که برنامههای خود را در جبهه اصلاحات مطرح کنند و ایشان دعوت ما را پذیرفتند و در جبهه اصلاحطلبان حضور پیدا کردند و برنامههای خود را مطرح کردند. یعنی آقای پزشکیان اصلاحطلبی را قبول داشته که ما ایشان را به جبهه اصلاحات دعوت کردهایم. این اتفاق در انتخابات1403 نیز رخ داد و آقای پزشکیان در جبهه اصلاحطلبان حضور پیدا کردند و برنامههای خود را ارائه کردند. به همین دلیل گفتمان پزشکیان قطعا اصلاحطلبی است. این در حالی است که در جریان اصلاحطلبی نیز طیفهای مختلفی وجود دارد. پزشکیان به جبهه اصلاحات تعلق دارد و به همین دلیل اصلاحطلبان ماشین انتخاباتی خود را پشتسر ایشان قرار دادند. جریان اصلاحات سرمایه اجتماعی خود را یه شبه به دست نیاورده که یک شبه ماشین انتخاباتی خود را پشتسر یک نفر قرار بدهد. در طول 45 سال گذشته جریان چپ به اصلاحطلبی رسیده و هزینههای زیادی داده و اتفاقات مهمی را رقم زده تا مردم به جریان اصلاحات اعتماد کنند. این اعتماد نیز سرمایه اصلی و بزرگ جریان اصلاحات است که با سختیها و هزینههای بسیار زیاد به دست آمده است. واقعیت سیاسی جامعه ایران نیز این است که سرمایه جریان اصلاحطلبی پشتسر هر کسی قرار بگیرد به قدرت میرسد. اصلاحطلبان در انتخابات 1400 نامزد اختصاصی نداشتند و تنها بخشی از این جبهه پشتسر آقای همتی قرار گرفت. در حالی که در انتخابات 1403 همه ماشین انتخاباتی اصلاحطلبان به کمک آقای پزشکیان آمد. به همین دلیل هم آقای پزشکیان و هم گفتمان ایشان اصلاحطلبانه است.
* در شرایطی که در دولت پزشکیان مدیرانی انتخاب شدهاند که در گفتمان مقابل قرار دارند، حد و مرز حمایت اصلاحطلبان از دولت پزشکیان تا کجا خواهد بود؟
*در شرایطی که در دولت پزشکیان مدیرانی انتخاب شدهاند که در گفتمان مقابل قرار دارند، حد و مرز حمایت اصلاحطلبان از دولت پزشکیان تا کجا خواهد بود؟
اینکه اصلاحطلبان تا چه زمانی و چه مرزی از آقای پزشکیان حمایت میکنند قطعا این حمایت تا پایان دوران چهار ساله ریاست جمهوری ایشان است. حد و مرز حمایت اصلاحطلبان از پزشکیان تا جایی است که پزشکیان در راستای اهداف و چارچوب گفتمان اصلاحات حرکت کند. با این وجود واقعیت این است که ما انتظار نداشتیم که رئیسجمهور اصلاحطلب از رقبای اصلاحطلبی در کرسیهای قدرت استفاده کند. فعالان سیاسی و اجتماعی که در رقابتهای انتخاباتی از آقای پزشکیان حمایت کردهاند و مردم را به پای صندوقهای رأی دعوت کردهاند انتظار داشتند افرادی در سمتهای مدیریتی قرار بگیرند که دغدغهها و مطالبات آنها را نمایندگی کنند و بدون تردید این حق طبیعی آنهاست. براساس آنچه آقای پزشکیان در رقابتهای انتخاباتی با الهام از نهجالبلاغه مطرح میکرد، حق و حقوق کرسیهای قدرت متعلق به مردم است و به همین دلیل کسی حق ندارد آن را که از طریق تایید اکثریت به دست آمده، به جناح مقابل واگذار کند. این نقد هم از طرف اصلاحطلبان و هم از سوی فعالان سیاسی و اجتماعی مناطق مختلف کشور به آقای پزشکیان وارد شده و تاکنون آقای پزشکیان پاسخی به این سوال نداده است. فعالان حامی دولت در استانها و حتی در مرکز از انتصابات دولت تعجب کرده و نسبت به آن ابهام دارند، اگر دولت به این ابهامات پاسخ ندهد نتیجهای جز دلسردی و سرخوردگی حامیانش نخواهد داشت. در همه جای دنیا رئیسجمهور منتخب با رای مردم، مطابق انتظار مردمی که به او رای دادهاند، همفکران و جناح خود را در مناصب قدرت قرار میدهد. آقای رئیسی همین کار را انجام داد و حامیانش هم انتصابات دولتی را تایید کردند. در دولت آقای رئیسی هیچ چهره اصلاحطلب حضور نداشت و شاید بتوان گفت کسی انتظار هم نداشت که اصلاحطلبان وارد کابینه شوند. این وضعیت درباره کابینه احمدینژاد نیز وجود داشت و وی نیز از هیچ اصلاحطلبی در دولت استفاده نکرد و بلکه تعداد بسیاری خانه نشین شدند. این یک قاعده سیاسی شناخته شده و مقبول است که در دیگر کشورهای جهان هم دیده میشود، اما آقای پزشکیان با این نگاه که میخواهند به نزاعهای سیاسی پایان دهند، برای راضی کردن جناح رقیب، برخی کرسیهای دولت را به آنها واگذار کرد. آقای پزشکیان اسم این کار را وفاق گذاشتند. البته وفاق ملی باید در بین سران قوا صوت میگرفت. اگر روش آقای پزشکیان میتوانست موثر واقع شود، شاید میشد آن را پذیرفت اما در همین مدتی که از شروع کار دولت میگذرد، قابل مشاهده است که واگذاری کرسیهای دولت به جناح رقیب، آنها را از منازعه دور نکرده و بخشهایی از آنها همچنان در کار دولت خلل ایجاد میکنند.
*اصلاحطلبان به همان میزان که از پزشکیان حمایت کردند انتظار دارند دولت برای آنها در راستای بازنگری و به روز کردن گفتمان اصلاحات فرصت ایجاد کند. پزشکیان در این زمینه به چه میزان موفق بوده است؟
من فکر میکنم پزشکیان در این زمینه تلاش زیادی میکند. به همین دلیل نیز پزشکیان تلاش میکند فاصلهای را که در دو دهه اخیر بین اصلاحطلبان و حاکمیت به وجود آمده بود، ترمیم کند. شخصیت آقای پزشکیان نیز به شکلی است که دنبال تقویت گفتمان اصلاحات است. به هر حال باید این واقعیتها را نیز در نظر گرفت. به نظر میرسید گفتمان آقای پزشکیان به خودی خود این فرصت را برای اصلاحطلبان ایجاد میکرد و نیاز نبود کرسیهای قدرت را آن هم به تعداد زیاد در اختیار گفتمان رقیب قرار بدهد. با این وجود باید منتظر ماند تا در ماههای آینده حاکمیت در مقابل وفاقی که پزشکیان مطرح کرده و با دادن کرسیهای دولت به رقیب آن را نشان داده، شرایطی را فراهم کند تا دولت به تخاصمهای داخلی و بینالمللی پایان بدهد. اگر این اتفاق رخ بدهد میتوان اقدامات آقای پزشکیان در این زمینه را توجیهپذیر دانست.
ارسال نظر