مهدی پازوکی در گفتوگو با «آرمان ملی» مطرح کرد
شکست تحریمها با رعایت خطوط قرمز
آرمان ملی- صدیقه بهزادپور: ایران در شرایط کنونی با چالشهای اقتصادی و سیاسی متعددی مواجه است که هر ساله به دلایل مختلف تشدید میشود و در این میان معیشت و سفره خانوارها و همچنین تولید و... را با چالشهای بسیاری مواجه میکند.

برخی از کارشناسان معتقدند، ایران در جایگاهی است که میتواند با هوشمندی و اتخاذ استراتژی مناسب با اتکا به پیشینه قوی تاریخی، اقتصادی، سیاسی و جایگاه خود در منطقه، مهره چینی را به گونهای انجام دهد که برخلاف میل برخی از رقبای ایران و حتی دشمن ایران یعنی اسرائیل، از انزوا خارج شود. این مهم قطعاً با شناخت فرصتها برای برگرداندن معادلات از پیش تعیین شده برخی از کشورها، چیدمان مهرهها را معکوس جریان عناصری سازد که در داخل یا خارج از تحریمهای بیشتر سود میبرند. اما آنچه که همگان بر آن تاکید دارند، پرهیز از وادادگی و حفظ منافع ملی است. به گفته کارشناسان، ایران باید با هوشمندی و استراتژی مناسب به این درخواستها پاسخ دهد و از این فرصتها برای روشنگری و بیان مواضع خود بهرهبرداری کند که البته به معنای پذیرش هر درخواستی نیست. این پاسخها میتوانند به کاهش ایرانهراسی و تقویت تصویر مثبت ایران در سطح بینالمللی منجر شوند، درحقیقت میتوان فقط با جواب دادن به این درخواستها، با ارائه اطلاعات صحیح و شفاف، میتوان واقعیتهای کشور را به جهانیان معرفی کرده و به عنوان یک بازیگر مؤثر و مثبت در عرصه جهانی شناخته شود. در این خصوص با مهدی پازوکی کارشناس و تحلیلگر اقتصادی گفتوگو کردهایم که در ذیل مشاهده میکنید.
درگیری ایران در شرایط بغرنج اقتصادی در سالهای اخیر، به دلایل مختلف نه تنها بهبود پیدا نکرده، بلکه دشوارتر نیز شده و این موضوع کاملاً در معیشت مردم قابل مشاهده است. چه عواملی در شکلگیری و تشدید این جریان نقش دارد؟
اقتصاد ایران در سالهای اخیر از بیثباتی خاصی رنج میبرد و این بیثباتی به عوامل متعددی بستگی دارد که یکی از مهمترین آنها نرخ بالای تورم است. هر ساله شاهد افزایش نرخ تورم هستیم که به شدت بر قدرت خرید مردم و ثبات اقتصادی تأثیر میگذارد. این وضعیت به ویژه در شرایطی که درآمدهای ارزی کشور کاهش یافته و هزینههای زندگی به طور مداوم در حال افزایش است، به چالشی جدی تبدیل شده است. یکی از دلایل اصلی تشدید این مشکلات، فقدان روابط بینالمللی و فقدان روابط تجاری با دیگر کشورهای جهان است. تحریمهای اقتصادی موجب شدهاند که کشور نتواند به راحتی با بازارهای جهانی ارتباط برقرار کند. این تحریمها نه تنها صادرات نفت و کالاهای غیرنفتی را محدود کرده، بلکه دسترسی به تکنولوژی و سرمایهگذاریهای خارجی را نیز به شدت کاهش داده است. علاوه بر این، سیاستهای اقتصادی داخلی نیز به این بیثباتی دامن زدهاند. عدم ثبات در تصمیمگیری اقتصادی، نوسانات شدید در بازار ارز و عدم برنامهریزی مناسب برای مدیریت منابع، همگی عواملی هستند که به تشدید بحران اقتصادی کمک میکنند. این شرایط باعث میشود که سرمایهگذاران داخلی و خارجی از ورود به بازار ایران خودداری کنند و به این ترتیب، چرخه تولید و اشتغال به شدت آسیب ببیند. بدیهی است، برای بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش نرخ تورم، نیاز به اصلاحات جدی در سیاستهای اقتصادی و تلاش برای برقراری روابط مثبت با دیگر کشورها وجود دارد، تنها در این صورت است که میتوان به ثبات اقتصادی و بهبود شرایط زندگی مردم امیدوار بود.
به گفته بسیاری از کارشناسان، آمیختگی سیاست با اقتصاد و تاثیرپذیری اقتصاد داخلی ایران از تحولات منطقهای و بینالمللی در حوزههای مختلف تا حدی است که کوچکترین واقعهای به تغییرات شدید در ایران منتهی میشود. در حقیقت سیاست به نوعی بر همه چیز از جمله اقتصاد در کشور اِشراف دارد. این رویکرد به چه پیامدهایی در کشور منتهی میشود؟
در واقع، در بسیاری از کشورهای جهان، سیاست و دیپلماسی به عنوان ابزارهایی کلیدی برای تأمین منافع اقتصادی و رشد و توسعه اقتصادی به کار گرفته میشوند. دولتها تلاش میکنند تا با برقراری روابط مثبت با دیگر کشورها، به جذب سرمایهگذاری، افزایش صادرات و بهبود شرایط تجاری بپردازند. این رویکرد به آنها این امکان را میدهد که از فرصتهای جهانی بهرهبرداری کنند و به توسعه پایدار دست یابند. اما در ایران، وضعیت به گونهای دیگر است، در بسیاری از موارد، منافع اقتصادی کشور به دلیل مسائل سیاسی قربانی میشود. سیاستهای داخلی و خارجی، به ویژه در زمینههای هستهای و حقوق بشر، موجب شدهاند که ایران با تحریمهای گستردهای مواجه شود. این تحریمها نه تنها به کاهش درآمدهای نفتی و صادرات کالاها منجر شده، بلکه دسترسی به تکنولوژی و بازارهای جهانی را نیز محدود کرده است. در این شرایط، به جای آنکه سیاست و دیپلماسی به نفع منافع اقتصادی کشور عمل کنند، گاهی اوقات منافع اقتصادی به خاطر مسائل سیاسی و ایدئولوژیک تحت تأثیر قرار میگیرد. این وضعیت باعث میشود که کشور نتواند از ظرفیتهای خود به طور کامل بهرهبرداری کند و در نتیجه، رشد و توسعه اقتصادی به شدت آسیب ببیند. به عبارت دیگر، در حالی که در بسیاری از کشورها سیاست و اقتصاد به صورت همافزا عمل میکنند، در ایران این دو گاهی به طور متضاد عمل میکنند و منافع اقتصادی به دلیل مسائل سیاسی قربانی میشود. برای بهبود این وضعیت، نیاز به تغییر رویکرد در سیاستگذاریها و تمرکز بر منافع اقتصادی به عنوان اولویت اصلی وجود دارد. تنها با این تغییر میتوان به رشد و توسعه پایدار دست یافت و شرایط زندگی مردم را بهبود بخشید.
این کاهش ارتباطات و مبادلات تجاری که در نتیجه تحریمها، عدم پذیرش FATF و... ایجاد شده است، چه تبعاتی را برای ایران به دنبال خواهد داشت؟
در دنیای امروز که ارتباطات بینالمللی و تعاملات اقتصادی بسیار حائز اهمیت هستند، عدم ارتباط مؤثر با دیگر کشورها میتواند تبعات جدی برای یک کشور به همراه داشته باشد. وقتی که کشورها به تدریج از تعامل با ایران فاصله میگیرند، این مسأله میتواند به انزوا و کاهش نفوذ اقتصادی ایران در سطح جهانی منجر شود. به عنوان مثال، موضوعاتی مانند پذیرش FATF و استانداردهای بینالمللی مالی، به عنوان ابزارهایی برای تسهیل تعاملات بانکی و تجاری مطرح میشوند. عدم پذیرش این استانداردها میتواند به محدودیتهای بیشتری در زمینه تبادلات مالی و بانکی منجر شود. در نتیجه، بانکها و مؤسسات مالی بینالمللی از همکاری با ایران خودداری میکنند و این امر به کاهش دسترسی به منابع مالی و سرمایهگذاریهای خارجی منجر میشود. این وضعیت نه تنها بر روی تجارت خارجی تأثیر میگذارد، بلکه به کاهش اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی نیز منجر میشود. در شرایطی که کشور نتواند به راحتی با بازارهای جهانی ارتباط برقرار کند، فرصتهای توسعه اقتصادی به شدت محدود میشود و این امر میتواند به بیکاری، کاهش تولید و افزایش تورم منجر گردد. به طور کلی، در دنیای امروز، تعاملات اقتصادی و سیاسی به یکدیگر وابستهاند و عدم توجه به این نکته میتواند به انزوای اقتصادی و اجتماعی کشورها منجر شود. برای جلوگیری از این وضعیت، ضروری است که ایران به دنبال بهبود روابط بینالمللی و پذیرش استانداردهای جهانی باشد تا بتواند از ظرفیتهای خود بهرهبرداری کند و به رشد و توسعه پایدار دست یابد. ایران در حال حاضر با چالشهای جدی ناشی از عدم پذیرش FATF مواجه است. این نهاد بینالمللی، که بیش از ۱۸۰ کشور آن را پذیرفتهاند، به منظور مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم تأسیس شده است. عدم پذیرش این استانداردها باعث شده که ایران در تعاملات مالی و بانکی خود با دیگر کشورها با محدودیتهای جدی روبهرو شود. کشورهایی مانند چین، ترکیه و روسیه، که خود از قدرتهای اقتصادی مهم هستند، به راحتی با این استانداردها سازگار شده و از مزایای آن بهرهبرداری میکنند. این در حالی است که ایران به دلیل عدم پذیرش FATF، به تدریج از چرخه تعاملات مالی و تجاری جهانی خارج میشود. این وضعیت نه تنها بر روی تجارت خارجی تأثیر منفی میگذارد، بلکه به کاهش سرمایهگذاریهای خارجی و افزایش هزینههای مالی نیز منجر میشود. در نتیجه، ایران با مشکلاتی نظیر کاهش رشد اقتصادی، افزایش نرخ تورم و بیکاری مواجه خواهد شد. به طور کلی، عدم پذیرش FATF میتواند به انزوای اقتصادی ایران منجر شود و فرصتهای توسعه را به شدت محدود کند. برای بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش تعاملات بینالمللی، ضروری است که ایران به بررسی و پذیرش این استانداردها توجه کند. و جالب این هست که ایران قرار نیست که عضو اصلی FATFباشد، بلکه به عنوان یک عضو همکار میتواند از مزایای این نهاد بهرهمند شود. با این حال، عدم پذیرش این استانداردها هزینههای تجارت ایران را افزایش میدهد، زیرا برای دور زدن تحریمها مجبور به استفاده از روشهای غیررسمی و پرهزینه هستیم. عضویت در FATF به نفع ایران است و میتواند به تقویت اقتصاد و توسعه کشور کمک کند. کشورهای رقیب مانند ترکیه و... از این موضوع نگران هستند و نمیخواهند ایران به این نهاد بپیوندد، زیرا این امر میتواند به تقویت موقعیت اقتصادی ایران منجر شود.
توسعه روابط اقتصادی با دیگر کشورها با رعایت چه اولویتهایی باید صورت گیرد؟ آیا وادادگی یا قربانی کردن برخی از مصالح به ازای به دست آوردن چیزی، مطلوبیتی به دنبال دارد؟
ایران باید بتواند بدون واگذاری منافع خود، روابط اقتصادیاش را با کشورهای دیگر حتی آمریکا، توسعه دهد، این امر میتواند به نفع اقتصاد کشور باشد و به ضرر برخی کشورهای همسایه مانند امارات و ترکیه تمام شود. در حال حاضر، به دلیل تحریمها، ایران ناچار است هزینههای زیادی را برای حمل و نقل هوایی مسافران خود پرداخت و از خطوط هوایی غیرمستقیم استفاده کند که این موضوع نه تنها هزینهها را افزایش میدهد بلکه زمان سفر را نیز طولانیتر میکند. اگر تحریمها لغو شوند و ایران بتواند روابط اقتصادی خود را به صورت قانونمند و عزتمند برقرار کند، این میتواند به افزایش سرمایهگذاری خارجی و تقویت زیرساختهای اقتصادی کشور منجر شود. همچنین، برقراری روابط با آمریکا میتواند به ایران این امکان را بدهد که از تکنولوژیهای پیشرفته و بازارهای بزرگتر بهرهبرداری کند. این وضعیت نه تنها به نفع ایران خواهد بود، بلکه میتواند به رقابتپذیری بیشتر کشور در سطح جهانی منجر شود و کشورهای همسایه را در موقعیت دشوارتری قرار دهد. در نهایت، توسعه روابط اقتصادی میتواند به رشد پایدار و بهبود کیفیت زندگی مردم ایران کمک کند. در حال حاضر، بسیاری از خانوادههای ایرانی که قصد دارند با اعضای خانواده خود در خارج از کشور دیدار کنند، مجبورند هزینههای زیادی را صرف کنند که به دلیل محدودیتهای پروازی همگی در کشوری ثالث مثلاً ترکیه همدیگر را ببینید، هر خانواده هزینهای حدود ۱۰ هزار دلار برای سفر به ترکیه و دیدار با خانوادهها صرف میشود. این وضعیت نه تنها بار مالی سنگینی بر دوش خانوادهها میگذارد، بلکه نشاندهنده ناتوانی در برقراری روابط اقتصادی و اجتماعی با کشورهای دیگر است. یکی از دلایل اصلی این هزینههای بالا، تحریمها و محدودیتهای اقتصادی است که ایران با آن مواجه است. این تحریمها باعث شدهاند که بسیاری از خانوادهها برای سفر به کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای همسایه، مجبور به پرداخت هزینههای گزاف شوند. به عنوان مثال، هزینههای بلیت هواپیما، اقامت، غذا و سایر هزینههای جانبی به سرعت افزایش مییابد و این بار مالی بر دوش خانوادهها سنگینی میکند. حال این سوال مطرح میشود که چرا پول این افراد به جای اینکه به کشورهای دیگر برود، به داخل ایران نیاید؟ اگر ایران بتواند روابط اقتصادی خود را با کشورهای دیگر، از جمله ترکیه، بهبود بخشد و شرایطی را فراهم کند که ایرانیان بتوانند به راحتی و با هزینههای کمتر به دیدار خانوادههای خود بروند، این پول میتواند به اقتصاد کشور کمک کند.
آیا میتوان ادعا کرد که هرگونه مذاکرات ایران با کشورهای دیگر نتیجهای مشابه آنچه که برای زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین پیش آمد، به دنبال خواهد داشت؟
ایران در حال حاضر از نظر موقعیتی و استراتژیک با کشورهای دیگر، به ویژه اوکراین، تفاوتهای چشمگیری دارد. در حالی که اوکراین تحت رهبری ولادیمیر زلنسکی با چالشهای جدی مواجه است و در تلاش برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی خود در برابر تهدیدات خارجی است، ایران با رهبری رهبر انقلاب اسلامی و اقتدار سیاسی و نظامی خود، به گونهای متفاوت عمل کرده است. ایران در این شرایط میتواند با استفاده از قدرت خود، معادلات منطقهای و جهانی را به نفع خود تغییر دهد، ما به دلیل موقعیت جغرافیایی و منابع غنی خود، از تواناییهای بالایی برای تأثیرگذاری بر تحولات منطقهای برخوردار هستیم، ایران میتواند با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه و پیشبینیهای دقیق، منافع ملی خود را حفظ کند و در عین حال به عنوان یک بازیگر کلیدی در عرصه بینالمللی شناخته شود.
مزیت مذاکره یا حداقل پاسخگویی به درخواست مذاکره آنها برای گفتوگو و... ضمن تاکید بر رعایت منافع ملی و پرهیز از وادادگی برای ایران چه خواهد بود؟
یکی از نکات مهم در این زمینه، ضرورت روشنگری و اطلاعرسانی به جامعه جهانی است. ایران باید به طور فعال تلاش کند تا تصویر واقعی خود را به جهانیان ارائه دهد و نشان دهد که به دنبال صلح و ثبات در منطقه است. این روشنگری میتواند به کاهش تنشها و افزایش همکاریهای بینالمللی منجر شود. ایران باید بر روی دیپلماسی فعال و مؤثر تمرکز کند و با کشورهای دیگر، به ویژه همسایگان، روابط اقتصادی و سیاسی خود را تقویت کند. این امر نه تنها به تقویت موقعیت ایران در عرصه جهانی کمک میکند، بلکه به ایجاد ثبات و امنیت در منطقه نیز منجر خواهد شد. در نهایت، ایران با حفظ اقتدار و رعایت منافع ملی، میتواند به عنوان یک الگوی موفق در عرصه بینالمللی شناخته شود و به توسعه پایدار و پیشرفت کشور کمک کند. جایگاه ایران در حال حاضر به طور قابل توجهی با کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای منطقهای مانند امارات، متفاوت است. در حالی که این کشورها از نظر اقتصادی و سیاسی در موقعیتهای بالاتری قرار دارند و از نبود ایران در عرصه اقتصادی و مبادلات بینالمللی بهرهبرداری میکنند، ایران به دلیل تحریمها و محدودیتهای اقتصادی خود را در وضعیت انزوا قرار داده است. این انزوا نه تنها به ضرر اقتصاد ایران است، بلکه به کشورهای همسایه این امکان را میدهد که از فرصتهای اقتصادی و تجاری بهرهبرداری کنند. امارات، به عنوان مثال، به عنوان یک مرکز تجاری و مالی در منطقه شناخته میشود و از عدم حضور ایران در بازارهای بینالمللی بهرهمند میشود. با این حال، ایران میتواند با پذیرش مذاکرات و دیپلماسی مقتدرانه، به تغییر این وضعیت کمک کند. مذاکرات نباید به عنوان یک تابو یا محدودیت در نظر گرفته شوند، بلکه باید به عنوان یک ابزار مؤثر برای رسیدن به منافع ملی و تقویت جایگاه کشور در عرصه بینالمللی مورد استفاده قرار گیرند. ایران با اتخاذ رویکردی فعال و هوشمندانه در مذاکرات، میتواند منافع خود را حفظ کند و در عین حال به بهبود روابط با کشورهای دیگر کمک کند. این امر میتواند به کاهش تنشها و افزایش همکاریهای اقتصادی و سیاسی منجر شود. در نهایت، ایران باید با تقویت دیپلماسی و پذیرش مذاکرات، به جای انزوا، به سمت تعامل و همکاری با کشورهای دیگر حرکت کند. این تغییر رویکرد میتواند به تقویت موقعیت ایران در منطقه و جهان کمک کند و به رشد و توسعه اقتصادی کشور منجر شود.
عضویت در FATF به نفع ایران است و میتواند به تقویت اقتصاد و توسعه کشور کمک کند. کشورهای رقیب مانند ترکیه و... از این موضوع نگران هستند و نمیخواهند ایران به این نهاد بپیوندد
آیا میتوان با پاسخ به درخواستهای مذاکره و روشنگری کردن در این باره، جایگاه اقتصادی سیاسی ایران در عرصه بینالمللی بهبود داد؟
بله. قطعاً ایران باید به این نکته توجه کند که دیپلماسی تنها به معنای پذیرش درخواستها نیست، بلکه باید به صورت فعال و با در نظر گرفتن منافع ملی و امنیت کشور انجام شود. این به معنای آن است که ایران میتواند در برابر فشارها و درخواستهای غیرمنطقی، با قاطعیت و استحکام پاسخ دهد و در عین حال در جستوجوی راهحلهای دیپلماتیک باشد. در نهایت، ایران با استفاده از دیپلماسی فعال و هوشمندانه، میتواند به عنوان یک بازیگر کلیدی در عرصه بینالمللی شناخته شود و به تقویت موقعیت خود در برابر چالشها و فشارهای خارجی کمک کند. این رویکرد نه تنها به حفظ منافع ملی کمک میکند، بلکه به ایجاد ثبات و امنیت در منطقه نیز منجر خواهد شد. ایران نباید در زمین آمریکا و اسرائیل بازی کند و باید با هوشمندی و دقت در سیاستهای خود عمل کند. در شرایط کنونی، که فشارها و تحریمها به شدت بر روی ایران وجود دارد، ضروری است که کشور به جای انزوا، رویکردی فعال و استراتژیک اتخاذ کند. سیاست به نوعی شبیه به بازی شطرنج است، هر حرکت باید با دقت و پیشبینی عواقب آن انجام شود. ایران میتواند با تحلیل دقیق از شرایط و پیشبینی واکنشهای طرفهای مقابل، سیاستهای خود را به گونهای تنظیم کند که منافع ملی را تضمین کند. این به معنای آن است که ایران باید از هر فرصتی برای تغییر معادلات استفاده کند و به جای وادادگی، به دنبال راهحلهای خلاقانه و مؤثر باشد. ایران باید با استفاده از دیپلماسی فعال و ایجاد روابط با کشورهای دیگر، به دنبال تقویت موقعیت خود باشد. این امر میتواند به ایجاد توازن در منطقه و کاهش فشارها بر ایران منجر شود. در نهایت، ایران باید با قاطعیت و هوشمندی در عرصه بینالمللی عمل کند و به جای اینکه در زمین دیگران بازی کند، زمین بازی را به نفع خود تغییر دهد.
آیا ایران میتواند با چینش صحیح مهرههای خود در عرصه بینالمللی از درخواست مذاکرات دیگر کشورها به نفع خود بهرهبرداری کند و به ثبات اقتصادی مطلوب برسد؟
ایران، با توجه به تاریخچه غنی و فرهنگ پربار خود، باید از انزوا خارج شود و به یک بازیگر فعال در عرصه بینالمللی تبدیل گردد. در دنیای امروز، ارتباطات و دیپلماسی به عنوان ابزارهای کلیدی برای پیشبرد منافع ملی و تقویت جایگاه کشورها شناخته میشوند. بنابراین، ایران باید با هوشمندی و استراتژی مناسب، به نامهها و اظهاراتی که ممکن است از سوی کشورهای دیگر، به ویژه آمریکا، مطرح شود، پاسخ دهد. این پاسخها باید به گونهای طراحی شوند که نه تنها به روشنگری بپردازند، بلکه فرصتی برای تقویت تصویر ایران در سطح بینالمللی فراهم کنند. یکی از چالشهای اصلی ایران، مفهوم «ایرانهراسی» است که به طور مکرر در رسانهها و سیاستهای کشورهای غربی مطرح میشود. این مفهوم، به نوعی به تصویر منفی از ایران در اذهان عمومی دامن میزند و میتواند به تحریمها و فشارهای بیشتر منجر شود. برای مقابله با این پدیده، ایران باید به طور فعال در عرصههای دیپلماتیک و رسانهای حضور یابد و با ارائه اطلاعات صحیح و شفاف، به روشنگری درباره واقعیتهای کشور بپردازد در نهایت، ایران باید به این نکته توجه کند که پاسخ به اظهارات و نامههای کشورهای دیگر، فرصتی برای بیان مواضع خود و روشن کردن واقعیتهاست. این پاسخها باید با دقت و استراتژی مناسب طراحی شوند تا به تقویت تصویر مثبت ایران در سطح بینالمللی کمک کنند. به این ترتیب، ایران میتواند از ایرانهراسی جلوگیری کند و به عنوان یک بازیگر مؤثر و مثبت در عرصه جهانی شناخته شود. با اتخاذ این رویکردها، ایران میتواند به تقویت موقعیت خود در عرصه بینالمللی بپردازد و به جای انزوا، به یک کشور فعال و تأثیرگذار تبدیل شود که در راستای منافع ملی خود و صلح و ثبات جهانی عمل میکند.
ارسال نظر