دلایل مهاجرتهای گسترده؟
علی قنبری اقتصاددان
مهاجرتهای گسترده که اکنون رخ داده، متاثر از دو عامل است که هم در سطح نخبگان و هم در سطح اقشار مختلف جامعه صورت گرفته است. یکی از این دو عامل، بیاعتمادی و کاهش سرمایه اجتماعی است که رخ داده و طی آن هیچ امیدی به برنامهها و اقدامات دولت حاکم و حکومت نیست و روزبهروز بیاعتمادی بیشتر میشود و سرمایه اجتماعی متاسفانه به حداقل خودش رسیده است. عامل دیگر کاهش درآمدها و رفاه اجتماعی است. الان درآمد سرانه به شدت کاهش پیدا کرده، تورم به شدت افزایش پیدا کرده، بیکاری و ضریب جینی زیاد شده و تولید و سرمایهگذاری به حداقل خودش رسیده است. صادرات در سطح مطلوبی صورت نمیگیرد و اقشار نابغه، پیشرو و روشنفکر جامعه به خاطر وضعیتی که حاکم بر کشور شده، بیاعتماد شدند و درآمدشان به شدت کاهش پیدا کرده از این رو به هر شکل ممکن تمایل به مهاجرت پیدا کردهاند. مهاجرتهایی که عمدتا به سمت اروپا، کشورهای غربی و آمریکاست. نخبگان جامعه به دنبال شرایط مناسب و مستعد برای اندیشهورزی و اعمال دیدگاههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی خودشان در یک فضای مطلوب هستند. میل به مهاجرت در میان اقشار پائینتر جامعه هم به خاطر کاهش سرمایه اجتماعی و کاهش
رفاه و درآمدهایشان در سطح جامعه نسبت به سالهای گذشته است. وقتی که درآمدها به حدی رسیده که امکان زندگی مناسب و مطلوب برایشان وجود ندارد و شرایط حاکم بر جامعه باعث فقر بیشتر، کوچک شدن سفرهها و کاهش سرمایه فردی یا همان درآمد سرانه شده و امکان یک زندگی مطلوب و حداقلی وجود ندارد، به هر شکل ممکن دنبال مهاجرت برای رسیدن به یک زندگی در سطح رفاه بیشتر هستند. به نظر میرسد اگر مسئولان بخواهد جلوی روند تند و تیز مهاجرت را بگیرد- که خیلی از آنها به دلیل همین دو عامل و عنصری است که ذکر کردم- باید سرمایه اجتماعی را بالا ببرد و اقشار مختلف جامعه به حاکمیت اعتماد کنند. در واقع موقعی این کار صورت میگیرد که مسئولان صادقانه و بیریا آنچه که حق و حقوق مردم است را در جامعه پیاده کند تا مردم بتوانند در یک فضای قابل قبولی تنفس کنند و به پیشرفت و توسعه برسند. راه دیگرش توجه به درآمد اقتصادی است که باید به حد مطلوب و مناسبی برسد که مردم بتواند از حداقلهای مورد نیاز برخوردار باشند و درآمد حداقلی آنها کمتر از خط فقر نباشد. الان اقشار مختلف جامعه اعم از کارگر و کشاورز عموما درآمد ناکافی دارند و امکان یک زندگی آبرومندانه و
شرافتمندانه برایشان سخت شده است. در یک کلام؛ مسئولان باید به فکر بالا بردن سرمایه اجتماعی برای عمده گروهها خصوصا روشنفکران پیشرو باشد. دوم اینکه حاکمیت کاری کند که نیروهای عادی و اقشار مختلف جامعه دارای یک حداقلهای درآمدی باشد تا بتوانند نیازهایشان را برطرف کنند. اما دنبال کردن طرحهایی مثل صیانت نشان میدهد که گویی برخی مسئولان متوجه مشکلات موجود نیست. اگر مشکلات حل نشود و مسائل جدیدی هم بر مشکلات گذشته اضافه شود، اوضاع بدتر و ناچارا مجبور خواهد شد یکسری تغییرات و اصلاحات را هم برای حل مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه و حرکت بهسوی توسعه اقتصادی سیاسی جامعه قبول کند.
ارسال نظر