علی صوفی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
مدیریت کشور نباید پیچیدهتر شود
آرمان ملی- احسان انصاری: «تندروهای داخلی در وضعیتی قرار دارند که تاریخ در شفافترین و بارزترین شکلش بهنام خوارج آن را ثبت کرده است.
خوارج گروهی بودند که اسلام را چون پوستین وارونه پوشیده بودند و داعش تازهترین شکل از همان است که بشریت تجربه کرده و بدترین کابوس ماست. تکفیری و سلفی نامهای دیگری هستند که سطحینگری، انجماد، جزمیت، خشونت، سبعیت و درندگی وجه بارز آنهاست. در حال حاضر پرچمی که تندروها بر دوش کشیدهاند نمادی از زندگی سخت و دشوار است. آنها روشهای جزمی و غیر اصولی خود را برای ملتی تجویز میکنند که سختیهای فراوان را از سر گذرانده و همواره برخلاف این تندروها به صلح و زندگی دموکراتیک نگاهی آگاهانه داشته است. تندروها تاکنون نشان ندادهاند که از درایت و بینش معطوف به فهم زمان و مکان مسلح هستند و البته باید گفت که این گروه در پایان راه قرار گرفتهاند و تلاش آنها از سر استیصال است. تاریخ مصرف تندروی مدتهاست گذشته و این افراد آب در هاون میکوبند.» جملات ذکر شده اظهارات علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات در گفتوگو با «آرمان ملی» است. صوفی در این گفتوگو به مهمترین چالشهای تندروی در شرایط خطیر کنونی اشاره کرده که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*در شرایطی که هنوز اقدام خاصی در راستای آغاز مذاکره صورت نگرفته، هجمهها به اعضای دولت و به خصوص محمدجواد ظریف به شدت افزایش پیدا کرده است. ارزیابی شما از رفتار تندروها چیست؟
مذاکره با آمریکا قهری نیست اما باید یادآوری کرد که گاه برای رفع تنش شرایطی وجود دارد که اگر به آن توجه نشود، بنا به ضرورت باید تن به وضعیت قهری دیگری بدهیم، مثلا ضربههایی که به کشور وارد میشود، از آن جمله است. در چنین شرایطی باید این سوال را مطرح کرد که منافع ملی ما و آنچه که باقی مانده کدام است؟ منافع مهم مانند الزام گذران زندگی عادی مردم و نه صرفا تامین خواستههای متعالی، یا منافع حیاتی مثل حفظ منابع درآمدی و اقتصادی و مهمتر از آن امنیت ملی، از موارد مهمی هستند که باید به آنها توجه داشت. در حال حاضر کار از سطح اول منافع مهم و حیاتی گذشته و در سطح منافع ملی بقا در شرایط بسیار خاص قرار داریم. کشورهای دیگر به ما توجه داشته و با سیاستهای ما آشنا شدهاند و دیگر نمیتوانیم آنها را غافلگیر کنیم. اکنون دیگر نمیتوان به روشهای گذشته اعمال قدرت کرد و به همین دلیل باید تغییر ریل صورت گیرد. پایان ستیز و مبارزهطلبی باید ملازم باشد با درپیش گرفتن عقلانیت و تعامل سازنده با دنیا. تعامل به جهان به مثابه جادهای یک طرفه است که در مقابل ما قرار دارد. تندروها در وضعیتی قرار دارند که تاریخ درشفافترین و بارزترین شکلش به نام خوارج آن را ثبت کرده است. خوارج گروهی بودند که اسلام را چون پوستین وارونه پوشیده بودند و داعش تازهترین شکل از همان است که بشریت تجربه کرد و بدترین کابوس ماست. تکفیری و سلفی نامهای دیگری هستند که سطحینگری، انجماد، جزمیت، خشونت، سبعیت و درندگی وجه بارز آنهاست. در حال حاضر پرچمی که تندروها بر دوش کشیدهاند نمادی از زندگی سخت و دشوار است. تندروها روشهای جزمی و غیر اصولی خود را برای ملتی تجویز میکنند که سختیهای فراوان را از سر گذرانده و همواره برخلاف آنها به صلح و زندگی دموکراتیک نگاهی آگاهانه داشته است. تندروها تاکنون نشان ندادهاند که از درایت و بینش معطوف به فهم زمان و مکان مسلح هستند و البته باید گفت که این گروه در پایان راه قرار گرفتهاند و تلاش آنها از سر استیصال است. تاریخ مصرف تندروی مدتهاست گذشته و این افراد آب در هاون میکوبند.
*چرا هر زمان موضوع مذاکره مطرح میشود صدای تندروها بلندتر میشود؟
جبهه پایداری تلاش خود را کرد که مدیریت پساانتخاباتی را اعمال کند. به این ترتیب که پزشکیان را به نوعی محدود و محصور کنند تا جایی که او مجبور شود دولتی انتخاب کند که با خودش همراه نباشد و در واقع دولت آنها باشد. به عبارت دیگر چون تندروها مجلس را در اختیار داشتند و کنترل میکردند، برای در دست گرفتن قوه مجریه تلاش میکردند، اما تاکیدات مقام رهبری جلو آنها را گرفت که نتوانند این کار را انجام دهند. در نهایت میخواستند با انداختن چند وزیر اعمال قدرت کنند که در این زمینه هم موفق نشدند. اما چون اینها هنوز حضور دارند و به دولت سایه اعتقاد دارند، بنابراین همه تلاش خود را خواهند کرد که مرحله به مرحله، به انتصابات دولت نفوذ کنند و نیروهای خودشان را به صورت آشکار و پنهان در دستگاههای اجرایی نفوذ بدهند. در شرایط کنونی نیز دنبال این هستند که از مذاکرات احتمالی جلوگیری و یا شرایط را برای تصمیمگیری سخت کنند.
تندروها روشهای جزمی و غیر اصولی خود را برای ملتی تجویز میکنند که سختیهای فراوان را از سر گذرانده و همواره برخلاف آنها به صلح و زندگی دموکراتیک نگاهی آگاهانه داشته است
*با توجه به شرایط موجود چقدر نسبت به آغاز مذاکرات و به نتیجه رسیدن آن امیدوار هستید؟
امام(ره) در اوج شعار جنگ جنگ تا پیروزی، از خود شجاعت نشان داد و قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و قبول کرد. مسئولان هم واقعیتها را به امام منعکس کردند. به همین دلیل در شرایط کنونی، کسانی خود را دلسوز کشور میدانند، متوجه باشند که تأخیر در این مهم چه تبعات اقتصادی و سیاسی ممکن است برای کشور داشته باشد. اکنون همه دلسوزان کشور به درک یکسانی از روش حل مشکلات کشور رسیدهاند و ضرورت آن را هم به شکل یکسانی درک میکنند. ما باید در این مرحله این گام بزرگ و مهم را بعد از 46 سال خصومت و تنش که هزینههای سنگینی داشته، برداریم. امروز مردم به شدت در فشار هستند و در شرایط سختی زندگی میکنند. در سوی دیگر دیده میشود که جوانان و نخبهها و تحصیلکردههای ما از کشور میروند تا در جای دیگری بتوانند زندگی حداقلی داشته باشند. در منطقه هم شرایطی به وجود آمده رفع تنش و رسیدن به آرامش را اقتضا میکند. اوضاع اقتصادی هم روشن است که چگونه است. به عبارت دیگر در زمینههای متعدد و گوناگونی با چالش مواجه هستیم و اگر این موضوع مهم حل شود، فرصتی ایجاد خواهد شد تا چالشهای دیگر حوزهها هم یکییکی از بین برود. بدون تردید با ادامه تخاصم و با وجود تحریمها و انواع و اقسام مضایقی که برای کشور به وجود آوردهاند، نمیتوانیم نفت صادر کنیم و اگر هم صادر کنیم، به شکلی این کار صورت میگیرد که ضرر قابل توجهی به ما وارد میشود. مقام معظم رهبری تمهید کردند که آقای پزشکیان بتواند در انتخابات شرکت کند و مردم را هم به مشارکت ترغیب کردند و بعد هم عنوان کردند که پیروزی ایشان پیروزی کشور است و شکست ایشان، شکست کشور است و همه باید کمک کنیم و دستبهدست هم بدهیم که ایشان موفق باشد و موفقیت ایشان موفقیت کشور و نظام است. ما که این بیانات را یادمان نرفته و همین چند ماه پیش بود که ایشان این فرمایشات را داشتند. منافع ملی دارای سه سطح است. منافع بقا قسمت اول، منافع حیاتی در درجه دوم است و منافع مهم در درجه سوم است. ما الان در شرایطی هستیم که منافع اولمان به خطر افتاده است و در این شرایط باید از هر راهی که میتوانیم خطر را رفع کنیم و مذاکره در این چهارچوب دیده میشود. اگر مذاکره را پیش ببریم و برای رفع تخاصم و رفع تنش گام برداریم، آوردههای متعددی حاصل خواهد شد که تحصیل منافع ملی از مهمترین آنهاست. ما از همین الان باید اقدام کنیم و اجازه ندهیم کار به شرایط سختتر برسد.
*چگونه میتوان در شرایط کنونی به یک جمع بندی ملی درباره مذاکره با ترامپ رسید؟
در شرایط کنونی و با توجه به جوانب مختلف، رفع تنش از طریق مذاکره و گفتوگو بهترین راه است. مشکلات کشور به شکلی درآمده که مسئولان هم نمیتوانند آنها را برطرف کنند و از این رو با چالشهای مدیریتی مواجه شدهایم. آنچه که از نظام سیاسی با ساختار حقوقی انتظار میرود این است که به سرعت راه حل غلبه بر مشکلات را پیدا کند و اجازه ندهد که در بنبست گرفتار شویم. اگر ساختار فعلی در برخی زمینهها ضعف نشان میدهد باید به سرعت این ضعف برطرف و اصلاح شود. دولت آقای پزشکیان باید دنبال این باشد که اگر قرار است تغییری رخ بدهد، این تغییر باید مبتنی بر خواست و اراده مردم باشد. حق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان از همه چیز مهمتر است. هدف اصلی انقلاب مشروطه و هدف اصلی انقلاب اسلامی در سال57 حق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان بود. استبداد این حق را از مردم گرفته بود و آن را نفی میکرد. استبداد مردم را رعیت میدانست. در حال حاضر جامعه ایران مدتهاست از التهابات اجتماعی و سیاسی گذشته است و اکنون نوبت حل چالشهایی است که در عرصه بینالمللی با آن مواجه هستیم. یکی از رویکردهایی که میتواند کشور را از چالشها عبور بدهد، رفع تنش و تعامل سازنده با جهان است. هر چه بیشتر مردم بتوانند صدایی در حاکمیت داشته باشند، شرایط برای مدیریت کشور بهتر خواهد شد. عقل سیاسی نیز حکم میکند کشور به سمتی حرکت کند که زمینه برای خواست مردم فراهم شود. اگر چه زمینه برای چنین موضوعی وجود دارد، اما به نظر میرسد جمعبندی کلی در کشور پدید نیامده و روشن نیست دقیقا چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد، اما میتوان اطمینان داشت هرچه فضا تنگتر شده و شرایط برای اعمال نظر مردم در تصمیمهای مهم کاهش یابد، به همان اندازه ساختارهای تصمیمگیر در آینده شکنندهتر خواهند بود.
ارسال نظر