سیدمحمود میرلوحی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
جلو ی هزینه تراشی تندروها گرفته شود
آرمان ملی- احسان انصاری: مقامات ایران و آمریکا در حالی سیگنالهای مثبتی درباره مذاکره ارسال کردهاند که صدای تندروهای داخلی بلندتر از گذشته شده است.
تجربه تاریخی نیز نشان میدهد که هر زمان ایران به میز مذاکره نزدیک شده، به همان نسبت صدای تندروها بلندتر شده است. در چنین شرایطی آنچه دولت چهاردهم باید به آن توجه کند منافع ملی است که تحقق آن به خصوص در زمینه بینالمللی با پیچیدگیهای زیادی مواجه شده است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوعات با سیدمحمود میرلوحی فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو سابق شورای شهر تهران گفتوگو کرده است. میرلوحی معتقد است: «انتخابات اخیر ریاست جمهوری به خوبی نشان داد که تندروها در اقلیت محض در جامعه قرار دارند و چه کسانی که به آقای پزشکیان رأی دادند و چه کسانی که به صحنه نیامدند مخالف دیدگاه تندروها هستند. نتیجه تندرویها و خالصسازی این گروه در سالهای اخیر زمینگیر شدن توسعه کشور و افزایش فقر در جامعه بوده است. اینکه تندروها با آقای ظریف مخالف هستند و به ایشان هجمه وارد میکنند به دلیل این است که ظریف نماد مذاکره و گفتوگو است و این آن چیزی است که تندروها بلد نیستند و با آن مخالفت میکنند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*مقامات ایران و آمریکا در روزهای اخیر به شکلهای مختلفی سیگنالهای مثبتی به هم دادهاند. چقدر این احتمال وجود دارد که روند مذاکرات احتمالی، در نهایت به لغو و یا کاهش تحریمهای ایران منجر شود؟
ما از حدود20 سال قبل تاکنون و به خصوص در زمان توافق برجام مسیرها و روشهای مختلفی را در زمیه مذاکرات تجربه کردهایم. شرایط به شکلی بود که در برخی مقاطع حتی صحبت کردن درباره مذاکره نیز با واکنش تند مواجه میشد، اما مقاطعی نیز وجود داشت که آقای ظریف و جان کری به عنوان وزرای خارجه دو کشور به صورت مستقیم با هم دیدار کردند که در نهایت به توافق برجام منجر شد. پس از این اما ترامپ از برجام خارج شد و تندروها نیز در مجلس برجام را آتش زدند. در شرایط کنونی که مدتها از خروج ترامپ از برجام میگذرد، ما روشها و گزینههای متعدد و متفاوتی را متحان کرده و آزمودهایم. امروز برای همگان این نکته مسجل شده که اقتصاد ایران مانند همه کشورهای جهان تحت تأثیر تحولات جهانی و منطقهای است و نمیتوان انتظار داشت با سیاستهای سختگیرانهای که در برخی مقاطع در سیاست خارجی داشتهایم وضعیت اقتصادی کشور بهبود پیدا کند. در سالهای اخیر همه کارشناسان نسبت به این نکته هشدار دادهاند که مسأله اصلی ما باید با آمریکا حل شود و اروپا در این بین اصلا نقش موثری ندارد و بهتر است توان خود را برای حل موضوع با آمریکا به کار ببریم. مذاکره نیز دو صورت دارد، مستقیم و غیر مستقیم. در سالهای اخیر به شکلهای مختلف روی مذاکره غیر مستقیم تمرکز داشتهایم و کشورهای مختلفی هم مانند عمان، قطر و عراق نقش میانجی را بین ایران و آمریکا ایفا کردهاند. با وجود چنین تجربهای، اگر امروز دنبال این هستیم که مذاکرات به نتیجه برسد و گره از کار باز شود، باید به صورت مستقیم با آمریکا مذاکره کنیم.
*آیا در حال حاضر این شرایط وجود دارد که مذاکره مستقیم صورت گیرد؟
واقعیت این است که مذاکرات غیر مستقیم به کندی انجام میشود و به نتیجه رسیدن آن بسیار دشوارتر از مذاکره مستقیم است. البته میتوان روی روش مذاکره هم چون و چرا کرد که چرا مذاکره غیرمستقیم تاکنون به نتیجه نرسیده و علت چه بوده است. در حالی که اروپا نشان داده که از تصمیمگیری ناتوان است، چرا باید آمریکا را از مذاکره کنار گذاشت؟ تندروهایی که میخواهند آمریکا را در مذاکره و گفتوگو کنار بگذارند اشتباه میکنند. خود آنها هم میدانند که آمریکا نقش تعیین کننده دارد و تصمیم اروپاییها هم تحت تاثیر تصمیم آمریکا قرار دارد. با در نظر گرفتن همه این مسائل باید به صورت مستقیم با آمریکا مذاکره کنیم تا بتوانیم قدرت خودمان را به آمریکا تحمیل کنیم. با اطمینانی که به تیم وزارت خارجه وجود دارد، میدانیم که اگر گفتوگوی مستقیم بین آقای عراقچی و وزیر امور خارجه آمریکا صورت بگیرد، آقای عراقچی میتواند از منافع ملی ما دفاع کند. به نظرم شرایط باید به این سمت حرکت کند. اگر ایران با آمریکا مذاکره کند، فرض را به این بگیریم که آمریکا اعلام کند ایران غنیسازی هستهای را کنار بگذارد. در چنین شرایطی میتوانیم با افکار عمومی جهان در این زمینه صحبت کنیم که مشکل از کجاست. هر چند بعید به نظر میرسد که آمریکا با توجه به اینکه دانش هستهای در ایران بومی شده و پیشرفت چشمگیر کرده روی حذف غنیسازی تمرکز کند. فرض دیگر این است که دولت ترامپ نیز مانند دولت اوباما دانش هستهای ایران در زمینههای صنعتی و پزشکی و... میپذیرد و مذاکرات در مسیر خود ادامه پیدا میکند. این در حالی است که ایران بارها عنوان کرده دنبال ساخت سلاح هستهای نیست و این موضوع با فتوای رهبر انقلاب تایید شده است و قرار نیست از دانش هستهای خود در فاز نظامی استفاده کند. هدف اصلی ایران از مذاکره لغو تحریمها، افزایش سرمایهگذاریهای خارجی در کشور و در نهایت بهبود وضعیت اقتصادی کشور است. اگر ما منتظر هستیم آمریکا به افغانستان تبدیل شود و دیگر ابرقدرت نباشد تا با او وارد گفتوگو شویم، در مسیر اشتباهی قرار گرفتهایم. البته برخی در ایران چنین آروزهایی دارند که به نظر نمیرسد محقق شود.
بعید به نظر میرسد که آمریکا با توجه به اینکه دانش هستهای در ایران بومی شده و پیشرفت چشمگیر کرده روی حذف غنیسازی تمرکز کند
*یکی از چالشهای مذاکره با آمریکا فشارها و رفتارهای رادیکال داخلی است که توسط تندروها به خصوص در مجلس انجام میشود. چرا هر زمانی که ایران در آستانه مذاکره و یا به نتیجه رسیدن آن میشود، صدای تندروها در داخل بلندتر میشود؟
داد و قال تندروها از گذشته وجود داشته و رفتار و گفتار آنها در مقاطع مختلف برای کشور هزینههای زیادی ایجاد کرده و باعث شده فرصتهای زیادی از دست برود که نباید اجازه داد این روند تکرار شود. تندروها عنوان میکنند برجام دستاوردی برای کشور نداشته است. این در حالی است که اگر ما بتوانیم تا مهرماه سال آینده در مسیر صحیح و تعامل با جهان حرکت کنیم، مشخص خواهد شد که برجام چه دستاوردهای مهمی برای کشور داشته است. پس از خروج ترامپ از برجام شرایط تغییر کرد، اما هنوز نیز دستاوردهای برجام غیر قابل کتمان است. در صورتی که در ماههای آینده نیز تصمیمات صحیحی گرفته شود دستاوردهای برجام بیشتر خود را نشان خواهد داد. نکته دیگری که وجود دارد این است که انتخابات اخیر ریاست جمهوری به خوبی نشان داد که تندروها در اقلیت محض در جامعه قرار دارند و چه کسانی که به آقای پزشکیان رأی دادند و چه کسانی که به صحنه نیامدند مخالف دیدگاه تندروها هستند. نتیجه تندرویها و خالصسازی این گروه در سالهای اخیر زمینگیر شدن توسعه کشور و افزایش فقر در جامعه بوده است. اینکه تندروها با آقای ظریف مخالف هستند و به ایشان هجمه وارد میکنند به دلیل این است که ظریف نماد مذاکره و گفتوگو است و این آن چیزی است که تندروها بلد نیستند و با آن مخالفت میکنند.
*برخی رفتار و اقدامات آقای پزشکیان با شائبه پوپولیسم مواجه شده است. این وضعیت به خصوص در خوزستان و بیل دست گرفتن ایشان مشهود بود. در حالی که در سالهای گذشته نیز کسانی همین رفتار را داشتند که خاطره خوبی از خود برای مردم به جا نگذاشتند. آیا رفتار پزشکیان را باید پوپولیستی قلمداد کرد؟
اینکه مسئولان جامعه و به خصوص رئیسجمهور از نزدیک مشکلات مردم را رصد میکنند و به دنبال حل آن هستند رویکرد صحیحی است. با این وجود باید این نکته را در نظر گرفت که مشکلات کشور گسترده و پیچیده شده است. به عنوات مثال اگر آقای رئیسجمهور قصد دارد وضعیت فقر جامعه را از نزدیک مشاهده کنید کافی است به حاشیه شهر تهران برود تا به عمق موضوع پی ببرد. این در حالی است که حاشیه شهرهای خوزستان، سیستان و بلوچستان و دیگر مناطق کشور با تهران تفاوت ندارد و فقر به صورت گستردهای در جامعه وجود دارد. در چنین شرایطی رئیسجمهور باید با تصمیمات صحیحی که میگیرد به دنبال حل ریشهای مشکلات مردم باشد. امروز میزان حاشیه نشینی و گستره فقر بهاندازهای مشهود است که نیاز به بازدید میدانی ندارد. بازدید میدانی باید در گذشته صورت میگرفت که مشکل مانند امروز نشود. همه مسئولان نیز از حاشیه شهرها اطلاع دارند. اینکه آقای رئیسجمهور بیل دست گرفتند نیز جامعه برداشت دیگری کرد. مردم ایران به خوبی دوران احمدینژاد را به یاد دارند که با همین رفتارها چه بلایی سر کشور مردم سفره مردم وارد شد. به همین دلیل باید عنوان کرد که مشکلات مردم با چنین رفتارهایی حل نمیشود و بلکه نیازمند تصمیمات تخصصی و کارشناسی است. اینکه آقای پزشکیان قصد دارد با چنین رفتاری نشان بدهد با مردم همراه است و به دنبال حل مشکلات است خوب است اما کافی نیست و حل مشکلات مردم نیازمند تصمیمات تخصصی و کارشناسی است. در شرایط کنونی30 درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند. این در حالی است که دولت باید تلاش کند این میزان را کاهش بدهد و فقر را به صورت ریشهای حل کرد.
ارسال نظر