| کد مطلب: ۱۱۵۵۷۶۸
لینک کوتاه کپی شد

حسن بهشتی‌پور در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

کابینه ترامپ به دنبال جنگ نیست

آرمان ملی- احسان انصاری: «ترکیب تیم مذاکره‌‌ کننده نقشی تعیین‌‌ کننده در روند مذاکرات دارد، اما باید توجه داشته باشیم اینگونه نیست که تصور کنیم اگر تمام اعضای کابینه از گروه «شاهین‌ها» باشند لزوما به سمت جنگ خواهیم رفت و اگر از گروه «کبوترها» باشند صلح محقق خواهد شد.

کابینه ترامپ به دنبال جنگ نیست

در تاریخ شاهد بوده‌ایم که دموکرات‌ها، جنگ‌هایی را آغاز کرده‌اند و جمهوری‌خواهان آنها را به پایان رسانده‌‌اند و برعکس. بنابراین، شناخت بافت درون حاکمیت و افراد کابینه آقای ترامپ برای تحلیل رفتارهای آنها بسیار اهمیت دارد.» جملات ذکر شده اظهارات حسن بهشتی‌پور تحلیلگر روابط بین‌الملل در گفت‌وگو با «آرمان ملی» در تحلیل چشم‌انداز آینده در روابط ایران و آمریکا است. بهشتی‌پور در این گفت‌وگو به مهم‌ترین مؤلفه‌های تأثیرگذار در آینده نقش ایران در عرصه بین‌المللی در دولت دوم ترامپ اشاره می‌کند که ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. 

*در صورتی که دولت پزشکیان با دولت ترامپ پای میز مذاکره بنشیند، این مذاکره چه مختصاتی خواهد داشت؟

اصولا ذات دیپلماسی بر مذاکره استوار است و دیپلماسی بدون مذاکره قابل تصور نیست. در صورتی که دیپلماسی به عنوان رویکرد انتخاب شود، باید از طریق گفت‌وگو و مذاکره عمل کنیم. افرادی که مخالف مذاکره هستند در واقع مخالف دیپلماسی‌اند و نمی‌توانند هیچ راه‌حلی ارائه دهند. وقتی مخالفتی با مذاکره می‌شود باید در ازای آن آلترناتیوی ارائه داد. شاهد بودیم که در دولت آقای رئیسی با وجود مخالفت‌ها با گفت‌وگو و مذاکره درنهایت به این نتیجه رسیدند که راهی جز دیپلماسی وجود ندارد و به سمت مذاکره غیرمستقیم با آمریکا رفتند، هر چند که درنهایت در آستانه نهایی شدن توافق در اسفندماه 1400 بعد از مذاکراتی طولانی به بن‌بست رسید. ما باید با قدرت هر زمآنکه منافع ملی ایجاب کند با کسب مجوز لازم از شورای عالی امنیت ملی وارد مذاکره با طرف‌های مختلفی شویم. هرچند ممکن است در داخل ادعاهای تندی مطرح شود، اما مهم این است که راه درست را انتخاب کنیم و آن هم حل مشکلات از طریق گفت‌وگو و مذاکره است. نکته دیگر اینکه باید مشخص شود اصولا هدف از این مذاکرات چه خواهد بود. لذا باید چارچوب مذاکرات و اهداف آن مشخص شود. این در حالی است که تاکنون چنین چیزی مشخص نشده است. 

*در روزهای اخیر آقای ظریف در سفر به سوئیس گفت‌وگوهایی با برخی کشورها داشته است. آیا حضور ظریف در سوئیس و گفت‌وگوهای غیررسمی نشان دهنده آغاز مذاکرات جدید بین ایران و غرب خواهد بود؟

در ماه‌های اخیر دوطرف ایرانی و اروپایی در حال گفت‌وگو با یکدیگر هستند نه مذاکره. چراکه هر دو نسبت به عملکرد یکدیگر انتقاداتی دارند و تلاش می‌کنند به دستور کار مشترکی برای مذاکرات آتی دست یابند. اینکه این گفت‌وگوها به موفقیت ختم شود یا خیر، هنوز مشخص نیست. طرف اروپایی به ایران هشدار داده که ممکن است مکانیسم ماشه را فعال کند. درمقابل ایران نیز هشدار داده که در صورت فعال سازی این مکانیسم تهران ممکن است به ناچار همکاری خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را قطع کند و حتی از پیمان NPT خارج شود. در حال حاضر به نظر می‌رسد که فضای گفت‌وگوها به‌گونه‌ای بوده که هر دو طرف دنبال رسیدن به راه حلی مشترک هستند تا بتوانند گفت‌وگوها را به نتیجه برسانند و این موضوع را تا مهر سال آینده که قطعنامه‌ها می‌تواند برگردد ادامه دهند. اروپا ادعاهایی را علیه ایران مطرح کرده است، ازجمله صدور پهپاد و موشک به روسیه، مباحث حقوق بشری و همچنین ادعای بی‌ثبات‌سازی خاورمیانه. طرف ایرانی نیز از حمایت‌های انگلیس، فرانسه وآلمان از جنایات اسرائیل در غزه، لبنان و سوریه که همچنان ادامه دارد انتقاد می‌کند. هرچند هدف اصلی این گفت‌وگوها رسیدن به راه‌حلی عملی است، اما تجربه نشان داده که اروپایی‌ها توانایی ایفای نقش جدی در بحث لغو تحریم‌ها را ندارند چراکه مشکل اصلی ایران دراین حوزه مربوط به آمریکاست. تا زمانی که مشکل ایران و آمریکا حل نشود، طرف‌های اروپایی قادر به ایفای نقش موثری درعرصه لغو تحریم‌ها نیستند. از سال1398 و با خروج ترامپ از برجام نقش‌آفرینی اروپا در این زمینه با شکست مواجه شد، زیرا آمریکا به عنوان هژمونی مالی جهان بر بازارهای بین‌المللی مسلط است و به اروپا اجازه نداد در این زمینه تاثیری داشته باشد. بنابراین، ایران باید در دستور کار خود جلوگیری از فعال‌سازی مکانیسم ماشه را به طور جدی پیگیری کند. باتوجه به اینکه آمریکا از برجام خارج شده و روسیه و چین نیز تمایلی به بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران ندارند، تنها طرف اروپایی است که می‌تواند این مکانیسم را فعال کند. ازاین رو جلوگیری از این اقدام باید در اولویت ایران قرار گیرد. 

ذات دیپلماسی بر مذاکره استوار است و دیپلماسی بدون مذاکره قابل تصور نیست. در صورتی که دیپلماسی به عنوان رویکرد انتخاب شود، باید از طریق گفت‌وگو و مذاکره عمل کنیم

*به نظر می‌رسد ترامپ و اعضای دولتش احساس می‌کنند ایران از موضع ضعف دنبال مذاکره است. این دیدگاه چقدر با واقعیت همخوان است و آیا ترامپ درباره ایران دچار اشتباه محاسباتی نشده است؟

واقعیت این است که آنها نمی‌خواهند ایران بالقوه قدرتمند در منطقه در برابر آنها باشد، اما ایران هنوز مؤلفه‌ها و عناصر قدرت خاص خود را برای گفت‌وگو و مذاکره در حوزه‌های ژئوپلیتیکی، هسته‌ای و منطقه‌ای دارد. فضاسازی رسانه‌ای همیشه وجود داشته و رسانه‌ها نیز سوژه‌های خود را از محیط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور هدف انتخاب و بخشی از آن را برجسته‌ و بزرگ می‌کنند و برخی دیگر را کوچک می‌انگارند و حتی نادیده می‌گیرند. اینها تکنیک‌های مختلفی است که رسانه‌ها همچنان در طول سال‌های گذشته و در وضعیت‌های متفاوت آن را در پیش گرفتند. دونالد ترامپ در دور دوم ریاست‌ جمهوری‌اش باید رایزنی با ایران را در اولویت قرار دهد، چراکه تجربه ثابت کرده توسل به اهرم‌های نظامی هزینه‌‌بر خواهد بود. به عنوان نمونه حملات نظامی آمریکا به افغانستان و عراق میلیاردها دلار به این بازیگر تحمیل کرد که از جیب مالیات ‌دهندگان آمریکایی پرداخت شد. در این میان نکته حائز اهمیت این است که تیم رادیکال دونالد ترامپ، که شامل حدود هفده یا هجده نفر از اعضای اصلی کابینه‌اش می‌شود تاثیر بسزایی در فرآیند مذاکرات خواهند داشت. به هر حال ترکیب تیم مذاکره‌‌ کننده نقشی تعیین‌‌ کننده در روند مذاکرات دارد، اما باید توجه داشته باشیم این‌گونه نیست که تصور کنیم که اگر تمام اعضای کابینه از گروه «شاهین‌ها» باشند لزوما به سمت جنگ خواهیم رفت و اگر از گروه «کبوترها» باشند صلح محقق خواهد شد. در تاریخ شاهد بوده‌ایم که دموکرات‌ها، جنگ‌هایی را آغاز کرده‌اند و جمهوری‌خواهان آنها را به پایان رسانده‌‌اند و برعکس. بنابراین، شناخت بافت درون حاکمیت و افراد کابینه آقای ترامپ برای تحلیل رفتارهای آنها بسیار اهمیت دارد، اما نباید این موضوع را به قدری برجسته کرد که تصور کنیم اگر کابینه آقای ترامپ شامل هفت یا هشت ضد ایرانی است، هیچ راهی برای گفت‌وگو و مذاکره باقی نخواهد ماند. در این میان رویکرد ایران و رویکرد شخص ترامپ و نیز همزمان تحولات منطقه و بین‌المللی نیز باید لحاظ گردد. 

*با توجه به شرایط موجود ایران و آمریکا در دولت دوم ترامپ بیشتر به سمت تنش‌زایی حرکت خواهند کرد یا تنش‌زدایی؟

در این زمینه چند مولفه را باید به ‌طور همزمان درنظر گرفت. مولفه‌هایی چون استراتژی ایران، تحولات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مانند جنگ روسیه و اوکراین و جنایات اسراییل در غزه، لبنان و سوریه. گزینه نظامی همیشه روی میز آمریکایی‌ها قرار داشته و هیچ‌ گونه چک سفیدی به طرف ایرانی داده نشده است اما این رویکرد هزینه‌‌‌بر است. به همین دلیل مقامات آمریکایی در دولت اول ترامپ و در زمان وزارت پمپئو تلاش داشتند تا روی اختلافات داخلی در ایران تمرکز کرده و با ایجاد نفاق دنبال فروپاشی نظام ایران باشند. با این حال وقتی در سال 1401 طرح‌شان شکست خورد و فشار حداکثری که مدنظرشان بود جواب نداد، به این نتیجه رسیدند که باید به سمت گزینه نظامی بروند، اما به باور بسیاری از تحلیلگران گزینه نظامی نیز به نتیجه نخواهد رسید و اوضاع را برای آمریکا به مراتب بدتر خواهد کرد. دلیل این امر نیز موقعیت ژئوپلتیک ایران است. ناامن شدن ایران به معنای ناامن شدن کل منطقه خواهد بود، به همین دلیل ریسک گزینه نظامی بسیار بالاست. از همین‌رو حتی اگر ایران دکترین هسته‌ای‌‌اش را تغییر دهد آمریکا به گزینه نظامی متوسل نخواهد شد چرا که اولویت اصلی این کشور تغییر رفتار ایران به واسطه فشارهای اقتصادی است. اگر ایران رفتار خود را تغییر دهد، آمریکا از این تغییر استقبال خواهد کرد، اما در شرایطی که مجبور به اقدام نظامی شوند، موضوع فرق می‌کند. لازم به ذکر است که در این زمینه ایران نیز به هیچ‌ وجه در موقعیت منفعلانه قرار ندارد. 

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار