«آرمان ملی» در گفتوگو با مرتضی افقه بررسی میکند
کلید خروج ایران از بحران اقتصادی
آرمان ملی- صدیقه بهزادپور: احتمال انجام مذاکرات همزمان با شروع به کار رسمی ترامپ، یکی از گزینههایی است که مورد توجه همگان قرار گرفته است.
در این راستا، هدف اصلی حفظ منافع ملی و جلوگیری از تحمیل یا تشدید تحریمها و شرایط دشوار بر کشور است. کارشناسان بر این باورند که پذیرش FATF میتواند به عنوان یک گام مهم در راستای بهبود روابط اقتصادی و مالی ایران عمل کند. این اقدام به کشور کمک میکند تا در دایره کشورهای مجاز به مبادلات مالی قرار گیرد و از هزینههای اضافی ناشی از عدم پذیرش این توافق جلوگیری کند. بهعلاوه توسعه روابط با کشورهای همسایه نیز به عنوان یک استراتژی کلیدی مطرح است. این روابط میتواند به تقویت تجارت و همکاریهای اقتصادی کمک کند و به ایران این امکان را بدهد که از منابع و بازارهای نزدیک بهرهبرداری کند. به باور تحلیلگران، تعادل بخشی در روابط با کشورهای غربی و شرقی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. این تعادل میتواند به کشور کمک کند تا از مزایای هر دو طرف بهرهبرداری کند و در عین حال از خطرات وابستگی به یک طرف جلوگیری نماید. این رویکردها میتوانند به ایران کمک کنند تا به ثبات اقتصادی مطلوبی دست یابد و در برابر چالشهای بینالمللی مقاومت کند. در این خصوص با مرتضی افقه تحلیلگر اقتصادی گفتوگو کردهایم که در ذیل مشاهده میفرمایید.
همزمان با آغاز به کار رسمی ترامپ در آمریکا، گمانهزنیهای بسیاری درباره سیاستهای دولت دوم ترامپ در خصوص ایران و تاثیرهای آن آغاز شده است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
با توجه به اظهارات و پیشنهادات اخیر دونالد ترامپ برای تشکیل کابینهاش، تحلیلگران سیاسی بر این باورند که احتمالاً وی برنامهای برای توسعه جنگ و حمله به کشورهایی مانند ایران ندارد. هرچند که ترکیب نهایی کابینه هنوز مشخص نشده است، اما انتخابهای ترامپ نشاندهنده تغییراتی در رویکردهای سیاست خارجی او به نظر میرسد. ترامپ در انتخاب اعضای کابینه خود به افرادی روی آورده است که سابقهای در زمینه دیپلماسی و گفتوگوهای بینالمللی دارند. این امر میتواند نشاندهنده تمایل او به کاهش تنشها و تمرکز بر دیپلماسی به جای جنگ باشد. به اعتقاد اکثر تحلیلگران سیاسی اقتصادی، با توجه به شرایط جهانی و چالشهای اقتصادی داخلی، ترامپ ممکن است به دنبال راهحلهای مسالمتآمیز برای مسائل بینالمللی باشد، در نتیجه این تغییر رویکرد میتواند به کاهش تنشها با ایران و دیگر کشورها منجر شود. با توجه به این تحولات، به نظر میرسد که سیاستهای ترامپ در آینده نزدیک به سمت دیپلماسی و همکاریهای بینالمللی متمایل خواهد شد و در این راستا احتمال برخورد نظامی بین ایران و آمریکا کاهش خواهد یافت. در این راستا ایران نیز میتواند با سیاستگذاری مناسب شرایط مطلوبی را برای تعامل و مذاکرات پیشبینی و مهیا کند تا بتواند از شرایط موجود بهترین بهره را ببرد. هرچند بر اساس تجربیات گذشته و تحلیلهای جاری، به نظر میرسد که ایالات متحده آمریکا در آینده نزدیک بار دیگر به تشدید تحریمها علیه ایران اقدام خواهد کرد. این تحریمها که به عنوان ابزاری برای فشار بر تهران شناخته میشوند، میتوانند تأثیرات قابل توجهی بر اقتصاد و سیاست داخلی داشته باشند. تجربههای پیشین نشان میدهد که آمریکا در مواقعی که احساس کند فعالیتهای ایران در منطقه بیشتر شده و از این نظر توان اثرگذاری بیشتری یافته، آن را تهدیدی علیه خود دانسته، به سرعت به تشدید تحریمها روی میآورد. آمریکا از این رویکرد به عنوان ابزار فشار استفاده میکند تا شرایط را به نفع خود تغییر دهد.
پیشبینی شما از احتمالات و چگونگی پیشرفت مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا چیست؟
با توجه به شرایط کنونی پیشبینی میشود، حتی در صورت نهایی شدن مذاکرات با آمریکا و غرب، دامنه گفتوگوها دیگر فقط محدود به فعالیتهای هستهای و... نباشد و محدودههای بیشتری را دربرگیرد. از این رو به نظر میرسد زمان مذاکرات طولانیتر شود، چراکه مطالبات آمریکا در این بین افزایش یافته و چنانچه ایران نیز با این خواستهها مخالفت کند، میزان تحریمهای آمریکا علیه ایران بیشتر میشود و به عنوان مثال میزان تحریمها علیه ایران در خصوص صادرات نفت افزایش مییابد و به این ترتیب ایران حتی امکان صادرات نفت با دور زدن تحریمها به چین، هند و یا چند کشور محدود دیگر را نخواهد یافت و به این ترتیب درآمد ایران از این محل کمتر خواهد شد. بهعلاوه باید درنظر داشته باشیم که ایران در سال جاری شرایط دیگری را نسبت به سال 1397 تجربه میکند و دیگر ظرفیتهای پیشین برای فعالیت اقتصادی و درآمدهای نفتی را ندارد. از این رو دوره شرایط خاصی را پیشرو داریم، مگر اینکه با توجه به شرایط جدید برنامهریزی کرده و از هر فرصتی برای کاهش تنش استفاده شده و همزمان حمایت از اقشار کم درآمد مدنظر دولت قرار گیرد. در حقیقت چنانچه در پذیرش FATF و مذاکرات به نتیجهای نرسیم، باید سیاستهای زمان جنگ را در دستور کار قرار دهیم چون برخلاف تصور برخی، ما در شرایط دشواری قرار میگیریم و در آن وضعیت باید برنامههای جیرهبندی و توزیع مواد غذایی کوپنی و یا روشهای مشابه را به منظور حمایت از اقشار کم درآمد، در پیش بگیریم و علاوه بر این دیگر امکان افزایش قیمت حاملهای انرژی، افزایش قیمت ارز و... را به منظور جبران کسری بودجه نخواهیم داشت چرا که گرانیها و افزایش قیمت بدون حمایت از اقشار خاص، قطعاً لطمات سخت و غیرقابل جبرانی به مردم و اقتصاد کشور و همچنین از لحاظ سیاسی و اجتماعی وارد میکند که وضعیت را دشوارتر خواهد کرد. در نتیجه در شرایط غیرعادی احتمالی اقتصادی، باید برخی از کارها را خارج از روال عادی پذیرفت و انجام داد. برای حمایت از اقشار کمدرآمد و مقابله با کاهش درآمد نفت و منفی شدن درآمدها، علاوه بر سیاستهایی مانند جیرهبندی باید به سمت مدیریت منابع و همچنین کنترل دقیق نقدینگی حرکت کرد تا بتوان با این اقدامات فشار بر اقشار آسیبپذیر را کاهش داد.
* افزایش قیمت حاملهای انرژی یکی از گزینههایی به شمار میآید که برای جبران کسری بودجه یا رفع ناترازی میتوان انجام داد. بهترین روش برای انجام این گزینه جامعه چیست؟
- اگر قیمت حاملهای انرژی افزایش یابد، لازم است توجه ویژهای به دهکهای پایین جامعه صورت گیرد. افزایش قیمت بنزین باید به گونهای مدیریت شود که فقط بر دهکهای بالا تأثیر بگذارد و از اقشار کمدرآمد حمایت شود. همچنین، افزایش قیمت ارز نباید به صورت همگانی و یکسان برای همه کالاها و خدمات و افراد انجام شود، زیرا این اقدام حاکی از عدم توجه کامل به شرایط اقتصادی کشور است که امکان دارد از سوی برخی از افراد ناآشنا به اقتصاد شرایط خاص انجام شود. در حالی که هم اکنون شرایط اقتصادی ایران به گونهای است که برخی تغییرات اساسی در سیاستها و رویکردهای اقتصادی لازم است. دولت باید با در نظر گرفتن شرایط غیرعادی، اقداماتی را برای حمایت از اقشار آسیبپذیر انجام دهد و از افزایش قیمتها به صورت همگانی پرهیز کند. این اقدامات میتواند به کاهش فشار بر مردم و حفظ ثبات اقتصادی کمک کند. در غیر این صورت، کشور ممکن است با لطمات سختی در زمینههای اقتصادی و اجتماعی مواجه شود. برای حل مشکلات داخلی و حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط، دولت باید سیاستهای حمایتی ویژهای را در نظر بگیرد. این سیاستها باید به گونهای طراحی شوند که به جای فشار بر اقشار آسیبپذیر، به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی کمک کنند. اصلاحات اقتصادی باید با توجه به چالشهای موجود و نیازهای واقعی جامعه انجام شود تا از بروز هرگونه بحرانی جلوگیری شود یعنی دولت باید به شکل ویژه در مورد سیاستهای حمایتی کار کند. در حال حاضر شرایط به گونهای است که مسئولان باید هر زمان آماده اجرای سیاستهای دوران سخت باشند. در حقیقت هم اکنون نمیتوان فقط با مکانیزمهای قیمتی، گرانی و افزایش قیمتها اصلاحات اقتصادی انجام داد و امیدوار به حل ناترازیها باشیم. بلکه باید پیش از همه این موارد به حل مشکلات و چالشهای بروکراسی و فساد اقتصادی و... بود تا بتوان به صورت اساسی به اقتصاد و مردم کمک کرد. در حقیقت بروکراسی و فساد از جمله چالشهای جدی هستند که باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرند. اصلاحات ارزی و اقتصادی باید به گونهای طراحی شوند که به نفع اقشار کمدرآمد باشد و از ایجاد نابرابریهای بیشتر جلوگیری کنند. این مسأله را نیز نباید فراموش کرد که حذف کامل ارز نیمایی مناسب نیست، هرچند با این اقدام سعی میشود که کسری بودجه را جبران کنند اما باید در این اندیشه هم بود که این امر باعث افزایش قیمت ارز و گرانی کالاهای دیگر میشود و نرخ تورم افزایش مییابد. دولت باید سیاست تبعیض قیمتی را اعمال کنند و که تا جایی که ممکن است، به ارز دست نزد. بهترین گزینه برای دولت این است که ردیفهای هزینه خود را کم کند تا بودجه را به توازن برساند، چرا که در شرایطی که مردم با مشکلات اقتصادی مواجه هستند، این اقدام میتواند به تشدید بحرانها منجر شود.
حتی کشورهایی مانند روسیه در تفاهمنامههای راهبردی اخیر خود با ایران، بر نهایی شدن FATF از سوی ایران تأکید کردهاند تا امکان برقراری روابط تجاری و مالی راحتتر شود
آیا پذیرش FATF میتواند شرایط اقتصادی و فعالیت برای بنگاههای اقتصادی در سطح خرد و کلان را حتی با وجود اِعمال سیاستهای ترامپ تسهیل کند؟
بله قطعاً موثر خواهد بود. اقتصاد ایران به شدت وابسته به روابط خارجی است و این وابستگی در مقایسه با دیگر کشورها بیشتر به چشم میخورد. تجارت خارجی شامل مبادلات کالا و خدمات است که به دلیل تحریمها کاهش یافته و همچنین مبادلات مالی که به موضوع FATF مرتبط میشود. تحریمها باعث کاهش مبادلات کالا و خدمات شده و مشکلاتی را در انتقال ارزهای صادرات و واردات ایجاد کرده است. این وضعیت میتواند به بروز بحرانهای اقتصادی و اجتماعی منجر شود و نیاز به راهکارهای فوری دارد. پذیرش FATF تنها به مبادلات کالایی محدود نمیشود. ایران دانشجویانی در خارج از کشور دارد و بیمارانی که نیاز به درمانهای خاص دارند. عدم پذیرش FATF باعث میشود که این افراد برای انجام مبادلات مالی با هزینههای بیشتری مواجه شوند. حتی کشورهایی مانند روسیه در تفاهمنامههای راهبردی اخیر خود با ایران، بر نهایی شدن FATF از سوی ایران تأکید کردهاند تا امکان برقراری روابط تجاری و مالی راحتتر شود. این نشاندهنده اهمیت پذیرش FATF برای بهبود روابط اقتصادی و مالی ایران است. علاوه بر این باید در نظر داشته باشیم که پذیرش FATF زمانبر است و حتی اگر ایران به این توافق بپیوندد، ممکن است مدتی طول بکشد تا در دایره کشورهای مجاز به مبادلات مالی بر اساس قوانین FATF پذیرفته شود. بنابراین، بهتر است این اقدام هر چه سریعتر انجام شود تا در صورت رفع تحریمها، ایران بتواند زودتر از نتایج آن بهرهبرداری کند. وابستگی اقتصاد ایران به روابط خارجی و ضرورت پذیرش FATF به وضوح مشخص است. برای بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش هزینههای مبادلات مالی، پذیرش FATF باید در اولویت قرار گیرد. این اقدام میتواند به تسهیل روابط تجاری و مالی کمک کند و در نهایت به نفع اقتصاد کشور باشد. از سوی دیگر بسیاری از مردم به دلیل سفرهایی برای انجام اقدامات درمانی، یا تحصیل دانشجویان در خارج از کشور نیاز به مبادلات مالی دارند که به دلیل عدم پذیرش FATF مجبور به تحمیل هزینههای سنگین دارند که شرایط را در وضعیت اقتصادی کنونی برایشان بیش از پیش دشوار میسازد.
نظرتان درباره تعادل بخشی به روابط شرق و غرب به شکل همزمان چیست؟ آیا تعمیق روابط با روسیه، تاثیر خاصی در برقراری روابط با غرب دارد یا میتوان از این ابزار برای اخذ نتایج بهتر در حوزه اقتصادی، سیاسی و... بهره جست؟
تعادل بخشی در روابط غرب و شرق مسألهای است که به نظر میرسد اگر در دستور کار قرار گیرد، آثار خوبی به همراه داشته باشد. توسعه روابط اقتصادی با روسیه در آستانه اقدام احتمالی ایران برای مذاکره با طرف اروپایی، باید در سرلوحه برنامهها و سیاستگذاریها قرار گیرد. در حقیقت این امر یکی از اصول اولیه بازاریابی و اقتصادی در سطح خرد و کلان است که بهترین نتیجه و دستاورد در اثر جستوجو در همه جا و بررسی همه گزینهها برای انتخاب بهترین گزینههاست. از این رو ما هم میتوانیم در روابط خود هم ارتباط شرق را در نظر داشته باشیم و هم ارتباط با طرف دیگر را تا بتوانیم از تعادل در روابط اقتصادی و اجتماعی حداکثر بهرهبرداری را داشته باشیم. از این رو تعادل بخشی در روابط خارجی با کشورهای جهان یکی از مسائل حیاتی است که باید به عنوان یک اولویت در دستور کار قرار گیرد. این رویکرد میتواند به ثبات اقتصادی و توسعه پایدار کشور کمک کند. در حقیقت میتوان اینگونه گفت که، توسعه روابط اقتصادی با روسیه اهمیت ویژهای دارد. با توجه به اقدام احتمالی ایران برای مذاکره با اروپاییها، تقویت روابط با روسیه میتواند به عنوان یک استراتژی مؤثر در راستای افزایش نفوذ اقتصادی و سیاسی ایران در منطقه عمل کند. ایران باید در روابط خود، هم ارتباط با کشورهای شرقی را در نظر داشته باشد و هم به استفاده از فرصت کشورهای غربی فکر کند. این تعادل میتواند به کشور کمک کند تا از مزایای هر دو طرف بهرهبرداری کند و در عین حال از خطرات وابستگی به یک طرف جلوگیری نماید. رویکر تعادل بخشی در روابط خارجی میتواند به تقویت روابط اقتصادی و اجتماعی کمک کند و در نهایت به ثبات و رشد اقتصادی کشور منجر شود. با توجه به شرایط کنونی، ایران باید دنبال ایجاد روابط متوازن و پایدار با تمامی کشورها باشد تا از فرصتهای موجود به بهترین نحو استفاده کند.
ارسال نظر