«آرمان ملی» مواضع رسانه های اصولگرا در مورد تعامل با غرب را بررسی می کند
مذاکره انجام دهیم یا ندهیم
آرمان ملی- احسان اسقایی: بدون شک هر کشوری جز ایران و هرملتی جز ملت بزرگوار ایران در طول این سالها زیر بار تحریمهای کمرشکن، بیرحمانه و ظالمانه آمریکا قرار داشتند گرفتار چالشهای درونی به زیادی میشد و درنهایت همچون سوریه، عراق، لیبی، دچار فروپاشی میشد اما ملت ایران در کنار ظرفیتهای منحصربهفرد کشور ایران آنقدر مستحکم ایستادهاند که بعد از چند دهه تحریم بینالمللی و تک جانبه از سوی ایالاتمتحده آمریکا هنوز خم نشدهاند.
باوجوداینکه مقامات عالی کشور بارها و بارها اعلام کردهاندکه مذاکره برای رفع تحریمهای ظالمان در چارچوب منافع ملی مشکلی ندارد اما هستند برخی از تندروها که حتی رسانههایشان دیگر خریداری ندارد اما هرروز افراد و رسانههایی که اعتقاد به مذاکره برای لغو تحریمها در چارچوب منافع ملی دارند را مورد تاختوتاز قرار میدهند و آنها را غربگرا و نابالغ میدانند. در برابر هم البته هیچ راهی جز ادامه مسیر موجود را برنمیتابند. اخیراً یکی از تندروها طی یادداشتی در روزنامه خود دور جدیدی از حملات به رسانههایی که اخبار مذاکرات هستهای را پیگیری میکنند را آغاز کرده است. او در بخشی از یادداشت خود کوشیده جریان اصلاحطلب و مذاکره خواه را ستون پنجم بداند. سؤال مهم این است که با استناد بر چه چیز اصلاحطلبان را ستون پنجم میدانید؟ شما اصلاحطلبان و افرادی که خواستار مذاکره هستند را ستون پنجم دشمن میدانند. سؤال این است که آیا زمانی که وزیر امور خارجه و برخی از مسئولین کشور از مذاکره در چارچوب منافع ملی حمایت کردهاند، نباید دستگاه سیاست خارجی ایران به دنبال یافتن راهی برای رفع تحریمها باشد؟ اخیرا شنیدهشده است که مسعود پزشکیان پیشنهادی به آقای سعید جلیلی رئیس تشکیلات (دولت در سایه) داده است که اگر فکر میکنید که میتوانید مسائل کشور را حل کنید سمت معاون اولی را بپذیرید. اکنون هم پیشنهاد این است آیا حضرتعالی که سردار اهلقلم هستید میتواند مسائل حوزه سیاست خارجی کشور را حل کنید؟ اگر اینطور است چرا خود پیشنهادی به رئیسجمهور نمیدهید که وزارت خارجه را به شما بسپارد؟ اتفاقاً آقای پزشکیان با وفاق وفاق کردن سهم خوبی از کابینه خود به جریان مخالف مذاکره داده است!
وامگیری از روحانی
وی در بخش دیگری در یادداشت خود نوشته است: کسانی که این روزها بهجای تلاش برای حل برخی از مشکلات پیش روی، نسخه مذاکره با آمریکا را میپیچند، یا «سادهلوحند» و از هوشمندی چندانی برخوردار نیستند، یا «ناکارآمدند» و ناتوانی خود در حل مشکلات را زیرپوشش مذاکره با آمریکا پنهان میکنند، یا خداینخواسته به فریب یا به طمع «سر و سری با دشمندارند» و یا به قول آقای روحانی-که البته با بینش و منش خود ایشان همخوانی چندانی نداشت! «دیوانهاند». استفاده از این ادبیات در ارتباط با افرادی که خواستار مذاکره هستند، چندان غریب نیست اما سؤال این است که بهراستی برای عبور از شرایط کنونی کشور چه باید کرد؟ برای مثال برای عبور از بحران برق و گاز چه باید کرد؟ آیا پیشنهاد شما مثلا این است که از روشی که امیرحسین ثابتی با حمله به دولت پزشکیان اعلام کرده مشکلات را رفع کنیم؟ آقای ثابتی میگوید که در دوران ریاست جمهوری مرحوم رئیسی مشکل کمبود سوخت و گاز از طریق واردات حلشده است. در آن زمان در خبرها آمده بود که آن دولت به دنبال واردات گاز از روسیه بود. همان زمان کارشناسان انتقاد کردند که اگر قرار است مشکلات از طریق واردات برای مقطعی حل شود اما حتی پول پرداخت گاز وارداتی از روسیه را نداشته باشیم باید چه کنیم؟ باید به کشوری بدهکار به روسها تبدیل شویم؟ هرچند این روزها تنها او نیست که به خاطر ضعفها به دولت حمله میکند و مذاکره را امری مثبت نمیدانند. بسیاری از مخالفان دولت هم هستند که به دولت از راه نرسیده حملات خود را آغاز کردهاند. این در حالی است که مردم سالهاست به علت فشارهای اقتصادی که به خاطر تحریمها و سوء مدیریتها ایجادشده تنها به دنبال یک زندگی نرمال هستند. واقعیت زمانی که مرحوم ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیسجمهور به دنبال مذاکره بهمنظور لغو تحریمهای ظالمانه بود آیا این افراد جرات داشتند از آقای رئیسی انتقاد کنند که مذاکره درست نیست؟ اجازه دهید! در فرض که مذاکره را به علت بدعهدی آمریکاییها ممنوع کنیم خاک آن به چشم چه کسی میرود؟ قطعا چشمان شما به خاطر عینک مناسب و احتمالاً وضعیت مالی خوب از گزند خاک در امان خواهد بود اما شرایط برای قشر فقیر جامعه بهبود نمییابد.
ارسال نظر