«آرمان ملی» روایت اسحاق جهانگیری را بررسی میکند:
رفع حصر از روحانی تا پزشکیان
آرمان ملی- مطهره شفیعی: اسحاق جهانگیری چهرهای آشنا در سیاست ایران است و همواره بر کرسیهای تاثیرگذار حضور داشت. برخی انتظار داشتند در دولت چهاردهم هم جایگاه مهمی به او اختصاص داده شود که اینگونه نشد.

خودش میگوید پیشنهادی به او نشده و در عین حال تاکید دارد اگر هم پیشنهادی به او میشد، قبول نمیکرد. جهانگیری گریزی نیز به کاندیداتوری خود در سه دوره انتخابات زد، سه دورهای که تنها یکبار آن با تایید صلاحیت روبهرو بود و جهانگیری دوبار از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت را دریافت نکرد. او درباره آخرین دور کاندیداتوریاش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳، گفت: دوستان، از جمله آقای خاتمی و دیگران مدام به من اصرار میکردند که کاندیدا شوم، اما من قبول نمیکردم. به همین دلیل فکر میکردند من از رد شورای نگهبان میترسم. گفتم بیشتر به این فکر میکنم که بیایم، تایید شده و رئیسجمهور شوم؛ تمام سلولهای بدنم با این فکر درد میگیرد. معاون اول دولت یازدهم و دوازدهم بیان کرد: ممکن است یک نفر نداند که قرار است وارد چه صحنهای شود و فقط میخواهد رئیسجمهور شود، اما من میدانم و فکر میکنم تعبیرش را در همان روز به کار بردم و گفتم مشکلات به حدی است که من فکر میکنم اگر رئیسجمهور شوم، ششماه بعد همین مردم به خیابان میآیند و شعار میدهند مرگ بر فلانی! استعفا! استعفا! لذا از نظر خودم دوره سختی است. هرکسی رئیسجمهور میشد، شرایط سختی بود. خدا را شکر کسانی کاندیدا شدند که اطلاعات کمتری از اوضاع کشور داشتند. جهانگیری سعی کرد در ریل حمایت از دولت پزشکیان حرکت کند و بهعنوان همراه غیردولتی کمکهایی به دولت داشته باشد. شاید همین دوربودن از هسته اصلی قدرت اجرایی کشور است که شرایط را برای طرح انتقاد از سوی او فراهم کرده است. «از پرونده حصر اطلاع دارید؟ ممکن است اتفاقاتی بیفتد، امیدوار هستید؟» این سوال دیگری بود که اسحاق جهانگیری در پاسخ به آن اظهارداشت: امیدوار که هستیم. در دوره آقای روحانی مقاطعی پیش آمد که میتوانست حل شود. هر مقطعی یک اتفاق این قضیه را عقب میانداخت. در حال حاضر هم چیزی که شنیدهام این است که رئیس قوه قضائیه و آقای پزشکیان، نظرشان درباره آقای کروبی این است که باید حصر تمام شود. آقای کروبی هم شرایطی گذاشته است که در صورتیکه آقای موسوی از حصر دربیاید، من هم خارج خواهم شد. وی گفت: ادامه این موضوع دیگر به مصلحت کشور نیست و نه تنها هیچ نفعی ندارد، بلکه تمامش ضرر است. من در جریانم که آقای اژهای پای کار است و دوست دارد این موضوع را حل کند. من هم امیدوارم که خدا کمک کند و حل شود.
* رشد 8 درصد جلیلی!
در این شرایط برخی اظهارات از سوی افرادی که عملکردشان بر همگان مشخص است، قابل تامل میشود، مانند سعید جلیلی که از آغاز دولت پزشکیان بارها بر طبل رشد 8 درصدی اقتصاد میکوبد. این سیاستمدار دلواپس اقتصاددان نیست و تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع دکتری معارف اسلامی علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق(ع) به پایان رسانده و در این دانشگاه به تدریس «دیپلماسی پیامبر(ص)» میپردازد. اظهارنظر اقتصادی از سوی او عجیب است و طبیعی است آنانی که دارای جایگاه تصمیمگیری اقتصادی در دولتها بودند از اظهارات سعید جلیلی متعجب شوند. جلیلی 24 آذر گفته بود: «امروز لازمه پیشرفت و قدرت کشور، هدف قراردادن رشد اقتصادی ۸ درصد است نه پیشبینی رشد زیر ۴ درصد!» به نظر میرسد جلیلی این ادعای رشد4 درصدی را درباره دولت روحانی مطرح کرده و از سوی دیگر مرکز آمار 12 آذرماه در جدیدترین گزارش خود رشد اقتصادی ایران را در شش ماهه نخست امسال، ۴ درصد با احتساب نفت و 6/2 درصد بدون احتساب نفت اعلام کرد.
*واکنش جهانگیری
اسحاق جهانگیری که معاون اول روحانی و کارشناس اقتصاد است، در واکنش به ادعای توان رشد 8 درصدی که بارها از سوی جلیلی مطرح شده، تصریح کرد: «آقای جلیلی که از رشد ۸ درصدی حرف میزند، اصلا میداند این رشد چطور بهدست میآید؟ تا بهحال در زندگیاش یک کارخانه ساخته است؟ این حرفها که تکرار میشود شوخی است. اولین سازوکار رشد ۸ درصد این است که ۲۰۰ میلیارد دلار پول برای سرمایهگذاری داشته باشید». تحریم از دیگر مباحثی بود که جهانگیری پیرامون آن اظهارنظر کرد. او گفت: «۱۴- ۱۵ سال است که گرفتار تحریمهای مختلف هستیم که همه زندگی مردم ایران را تحتتاثیر قرار داده است. شرایط فعلی در برق و گاز و ناترازیهای انرژی یکی از تبعات و دستاوردهای این تحریم است. ما بهعنوان مسئولان کشور نباید خواب راحت داشته باشیم وقتی میبینیم که تحریم جلوی مردم است. باید از تمام ابزارهای قدرت استفاده میشد و با نهایت عزت میرفتند و معضل تحریمها را حل میکردند. وی ادامه داد: اگر ما مشکلات را حل نکنیم و فکر کنیم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، درست نیست. بله، ممکن است در زندگیهای ما هیچ اتفاقی نیفتد، ولی تحریم کشوری را ضعیف میکند و از صحنه سیاست بینالملل کمرنگ میکند و قدرتش را از بین میبرد. اگر براساس تعبیری که رهبری فرمودند: «ایران قوی»، قرار باشد ایران کشوری قدرتمند باشد، فقط از طریق عرصه نظامی این مهم اتفاق نمیافتد. مولفه اقتصادی یکی از مولفههای قدرت ایران است، که اتفاقا مولفه بسیار مهمی است. مولفه مردم ایران، یکی دیگر از مولفههای قدرت است که بزرگترین سرمایه برای افزایش قدرت کشور است».
ارسال نظر