رمز موفقیت تجاری
در قلب یک موفقیت تجاری در کسب و کار، یک استراتژی تجاری روشن و شفاف، بروز و به خوبی تعریف شده، نهفته است.
همه سازمانها به نقشهای نیاز دارند که اهداف، مخاطبان هدف و روشهایی را مشخص کند که به وسیله آنها به مزیت رقابتی دست یابند و بتوانند آن را حفظ کنند. حفظ مزیت رقابتی خود مرحله سختی از رقابت است زیرا در جهان کنونی و بازار کسب و کار جهانی هر شرکت و سازمانی بایستی بتواند با تغییرات فوقالعاده سریعی که رخ میدهد منعطف و چابک عمل کند وگرنه رقبا گوی را بدر میکنند و میدان را بهدست میگیرند. لذاست که تعیین کردن اهداف تجاری برای رشد و شکوفایی هر کسب و کاری ضروری است. هدف تجاری یک نتیجه خاص و قابل اندازه گیری برای هر کسب و کاری است که شما متعهد به دستیابی به آن در زمینه فعالیتهای حرفهای خود هستید و اهداف بسته به ماهیت کسب و کار، صنعت و اولویتهای شما در یک زمان معین میتواند متفاوت باشد. با این حال، همه آنها دارای برخی ویژگیهای اساسی هستند: هدف تجاری شما باید واضح و بهطور دقیق تعریف شود. برای مثال، به جای گفتن «افزایش فروش»، میتوانید هدف مشخصتری مانند «افزایش فروش از طریق تبلیغات و بازاریابی برای جذب مشتریان جدید تا 20 درصد در شش ماه آینده» را تعیین کنید. قابلیت اندازهگیری: بسیار مهم است که بتوانید پیشرفت خود را در جهت دستیابی به اهداف خود اندازه گیری کنید. از شاخصهای کمی مانند درآمد، تعداد مشتریان، نرخ تبدیل و غیره استفاده کنید. دستیابی: هدف شما باید واقع بینانه باشد. در حالی که جاه طلبی ستودنی است، اما اهداف دست نیافتنی میتوانند برای تیم و کارکنان دلسرد کننده باشد. اطمینان حاصل کنید که اهداف شما با منابع و تخصص شما هماهنگ است. ارتباط: اهداف تجاری باید با تجارت و صنعت شما مرتبط باشد و باید به رشد و موفقیت شرکت شما کمک کنند. زمانبندی: یک ضربالاجل و تاریخ مشخص برای دستیابی به اهداف خود تعیین کنید. این باعث ایجاد حس فوریت در تیم میشود و به شما امکان پیگیری پیشرفت خود را در طول زمان میدهد. تعیین اهداف تجاری بسیار مهم هستند زیرا جهتگیری استراتژیک برای پیشبرد امور را در پی خواهد داشت، اهداف تجاری به شما کمک میکنند منابع و انرژی خود را بر روی فعالیتهایی متمرکز کنید که بیشترین کمک را به رشد شما دارند. بدون هدف، شما در معرض خطر انحرافِ بدون هدف مشخص هستید. اندازهگیری عملکرد الویت دیگری است که وقتی اهداف تجاری به خوبی تعریف شده باشند قابل اندازهگیری هستند. این بدان معنی است که میتوانید به طور منظم پیشرفت خود را ارزیابی کرده و استراتژی خود را بر اساس آن تنظیم کنید. شما میتوانید تشخیص دهید که برای بهینهسازی مستمر کسب و کار شما چه چیزهایی ضروری است. یکی دیگر از اولویتهای کسب و کار انگیزه و مشارکت همکاران و تیم است زیرا اهداف انگیزههای قدرتمندی هستند که به تیم شما مشترک برای دستیابی، تقویت تعهد و انسجام در شرکت میدهند. وقتی اعضای تیم بدانند که چرا کاری مهم است و هدفشان به دست آوردن چه چیزی است، به احتمال زیاد بهترین کار خود را انجام میدهند و در این مسیر اولویت بندی وظایف نیز نقش مهمی دارد، افراد حرفهای اغلب برنامههای شلوغی دارند. اهداف تجاری تعریف شده به شما کمک میکند تا وظایف را اولویت بندی کنید و از پخش شدن بیش از حد کارهای خود جلوگیری کنید. میتوانید تلاش خود را بر روی فعالیتهایی متمرکز کنید که بیشترین تأثیر را در دستیابی به اهداف شما دارند. ضمن آنکه همسویی تیم برآیند مثبت را در پی خواهد داشت و هنگام کار با یک تیم، اهداف تجاری واضح، اعضا را به سمت یک چشمانداز مشترک همسو میکند و از سوء تفاهمها و اختلاف نظرها جلوگیری میکند و باعث همکاری و هماهنگی میشود. مدیریت منابع نیز با تعیین اهداف بهتر مدیریت خواهد شد، زمان، بودجه یا پرسنل همه و همه در یک راستا باعث میشوند از ضایعات غیر ضروری جلوگیری شود و کارایی عملیاتی را به حداکثر میرساند و البته این مهم را حتماً در همه نوع کسب و کاری بایستی مدنظر قرار دهیم که بازارها دائماً در حال تحول هستند و متخصصان باید سریعاً خود را تطبیق دهند. اهداف تجاری انعطافپذیر به شما این امکان را میدهند که بهجای واکنش به تغییرات، واکنش استراتژیک نشان دهید و نسبت به تعییرات منعطف باشید.
* پریسا حاجیمحمدی
دکتری کسب و کار حرفهای DBA
ارسال نظر