مهدی دادرس در گفت وگو با«آرمان ملی»:
واگذاری پرسپولیس و استقلال در بلندمدت با چالش مواجه خواهد شد
آرمان ملی- احسان انصاری: در روزهای اخیر مالکیت دو باشگاه پرسپولیس و استقلال به صورت رسمی به بخش خصوصی واگذار شد تا مانع بزرگ برای کسب مجوز حرفهای جهت حضور در رقابتهای آسیایی برداشته شود. بر این اساس ۸۵ درصد از سهام باشگاه استقلال از سوی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، شرکتهای تابعه آن شامل پتروشیمی بندر امام(ره)، پتروشیمی بوعلی سینا، پتروشیمی شهید تندگویان، پتروشیمی پارس و شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس واگذار شد و همین مقدار از سهام باشگاه پرسپولیس نیز به بانکهای شهر(۳۰ درصد)، ملت (۲۰ درصد)، تجارت (۲۰ درصد)، صادرات (۵ درصد)، رفاه (۵ درصد) و اقتصاد نوین (۵ درصد) انتقال پیدا کرد. ۱۰ درصد سهام دو باشگاه نیز پیشتر به هواداران واگذار شده بود.
طبق اعلام وزیر ورزش قرار است ۵ درصد باقیمانده سهام دو باشگاه نیز به زودی به پیشکسوتان واگذار شود.این در حالی است که مالکیت مشترک سرخابیها که در اختیار وزارت ورزش بود مشکل اصلی دو باشگاه برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا به شمار میرفت.«آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی ابعاد این واگذاری و چالش های ورزش و فوتبال کشور با مهدی دادرس، مدیر باسابقه ورزش کشور و عضو کمیته استیناف گفت وگو کرده که در ادامه می خوانید.
*دو باشگاه پرسپولیس و استقلال پس از سال ها به بخش خصوصی واگذار شدند. این اتفاق چه پیامدهایی برای این دو باشگاه خواهد داشت؟
این اتفاق در کوتاه مدت می تواند اتفاق خوبی برای دو باشگاه باشد که در لیگ قهرمانان آسیا حضور داشته باشند و حذف نشوند.با این وجود باید این نکته را در نظر داشته باشیم که واگذاری پرسپولیس و استقلال با فشار خارجی و ای اف سی صورت گرفت وگرنه ممکن بود به راحتی صورت نگیرد.من فکر می کنم این اقدام در کوتاه مدت مُسکن خوبی به شمار می رود اما در بلندمدت دوباره با چالش هایی در این زمینه مواجه خواهیم بود.در شرایط کنونی دو تیم در ماه عسل قرار دارند و همه به به و چه چه به راه انداخته اند. با این وجود باید زمان بگذرد تا مشخص شود که میزان حمایتی که قرار است از این دو باشگاه صورت بگیرد به چه صورت است و آیا این حمایت ها در عمل صورت می گیرد یا خیر.در واقع اقدامی که در زمینه واگذاری این دو باشگاه صورت گرفته برای مانع شدن از اقدامات بعدی ای اف سی و حذف نشدن این دو تیم از جام باشگاه های آسیاست. با این وجود زمان مشخص خواهد کرد که این تصمیم گیری در نهایت به سود این دو باشگاه خواهد بود یا اینکه شرایط دوباره تغییر خواهد کرد.البته اگر این واگذاری در آرامش صورت می گرفت به شکلی که سهام عمومی ارائه می شد که مردم بتوانند آنها را خریداری کنند بهتر بود..
*چرا معتقدید این اقدام در بلندمدت ممکن است با چالش هایی مواجه شود؟
ما باید بپذیریم که فوتبال و ورزش کشور با چالش های ساختاری مواجه است و تا زمانی که این چالش ها مرتفع نشود نمی توان نسبت به آینده خوشبین بود.چالش های واگذاری پرسپولیس و استقلال به بخش خصوصی نیز که ممکن است در بلندمدت خود را نشان بدهد. مهم ترین چالشی که وجود دارد تغییر مدیران بانک ها و هلدینگ خلیج فارس از یک طرف و تغییر مدیران دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در سوی دیگر است.این احتمال وجود دارد مدیرانی که تغییر می کنند مانند مدیرانی که در زمینه واگذاری تصمیم گیری کردند رویکرد حمایتی نسبت به این دو تیم نداشته باشند و یا مدیران احتمالی جدید دو باشگاه از میزان حمایت های صورت گرفته رضایت نداشته باشند.به همین دلیل نیز من نسبت به آینده این دو باشگاه نگران هستم و معتقدم اگر این واگذاری با آرامش بیشتری همراه بود بهتر به نتیجه می رسید.به هر حال در شرایط کنونی برخی از بانک هایی که پرسپولیس به آنها واگذار شده تراز مالی مناسبی ندارند. از سوی دیگر با توجه به وضعیت اقتصادی کشور که وضعیت بی ثباتی است ممکن است اتفاقاتی در آینده رخ بدهد که واگذاری این دو باشگاه زیر سوال برود. تنها اتفاق مثبتی که در این زمینه رخ داده این است که مانع از فشارهای خارجی و حذف این دو تیم در آسیا شده است. این در حالی است که سال گذشته تیم استقلال به دلیل همین موضوع از جام باشگاه های آسیا حذف شد.
ما باید بپذیریم که فوتبال و ورزش کشور با چالش های ساختاری مواجه است و تا زمانی که این چالش ها مرتفع نشود نمی توان نسبت به آینده خوشبین بود.چالش های واگذاری پرسپولیس و استقلال به بخش خصوصی نیز که ممکن است در بلندمدت خود را نشان بدهد. مهم ترین چالشی که وجود دارد تغییر مدیران بانک ها و هلدینگ خلیج فارس از یک طرف و تغییر مدیران دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در سوی دیگر است
*چالش های ساختاری فوتبال کشور را مدیریتی می دانید و یا ناشی از کمبود بودجه و چالش های اقتصادی است؟
هر دو این وضعیت وجود دارد.به هر حال باید بپذیریم که کشور در وضعیت مناسب اقتصادی قرار ندارد که این موضوع نیز روی فوتبال تأثیرگذاشته است.بی پولی و چالش های اقتصادی که در زندگی مردم وجود دارد روی فوتبال هم تأثیر منفی گذاشته است.در همه کشورهای دنیا به ورزش و به خصوص فوتبال به عنوان یک صنعت پولساز و درآمدزا نگاه می کنند. این در حالی است که در ایران ورزش در اولویت های سوم و چهارم قرار دارد.نکته دیگر اینکه برخی عنوان می کنند باید در ورزش ثبات مدیریت وجود داشته باشد.ثبات مدیریت در ورزش خوب است و پیامدهای مثبتی دارد. با این وجود مدیری که توانایی ندارد و نتیجه نمی گیرد باید کنار برود. نمی توان مدیری که از توانایی کافی برخوردار نیست را همچنان در سمت خود ابقا کرد.اغلب مدیرانی که انتخاب می شوند از پشت پرده توسط جریان ها و نهادهای خاصی حمایت می شوند تا در راستای خواسته های آنها حرکت کنند.این گونه مدیران به دلیل اینکه از تخصص و توانایی کافی برخوردار نیستند نه تنها مشکلات را حل نمی کنند و بلکه مشکلات جدیدی نیز به وجود می آورند و پس از مدت کوتاهی به دلیل اینکه متوجه می شوند در این باتلاق نمی توانند دست و پا بزنند عطای مدیریت را به لقای آن می بخشند و می روند.این میان آن کسی که لطمه می خورد باشگاه ها و هواداران هستند.به همین دلیل انتخاب های اولیه مدیران دارای اهمیت زیادی است و باید در این زمینه دقت کرد.نباید در انتخاب مدیران تحت تأثیر برخی نهادهای قدرت قرار گرفت و فردی را انتخاب کرد که مجبور شویم دوباره وی را تغییر بدهیم. من معتقدم در مرحله نخست باید به مدیران فرصت داد تا ایده های خود را اجرایی کنند. با این وجود از همان ابتدایی که یک مدیر کار خود را آغاز می کند و اولویت های خود را مشخص می کند می توان تشخیص داد که در آینده قرار است چه اتفاقی رخ بدهد.من زیاد فضا را مثبت نمی بینم و بیشتر کار به امور روزمره می گذرد.به نظر می رسد برخی نهادها تلاش می کنند افرادی را وارد ورزش کشور کنند که منافع آنها را دنبال کند.
*نکته ای که ورزش و فوتبال کشور وجود دارد فقدان دوراندیشی و استراتژی راهبردی است. با چنین وضعیتی به چه میزان نسبت به آینده ورزش و به خصوص فوتبال امیدوار هستید؟
مدیران فوتبال کشور تنها مشکلات را مطرح می کنند اما به صورت واضح و صریح عنوان نمی کنند که ریشه مشکلات از کجاست و چرا فوتبال ما در چنین وضعیتی قرار گرفته است.نکته دیگر اینکه این مشکلات باید در گذشته پیش بینی می شده اند که متأسفانه چنین اتفاقی رخ نداده است. این وضعیت نشان می دهد که ما آینده نگر نیستیم. اشتباهات داوری در همه لیگ های دنیا وجود دارد. با این وجود در لیگ برتر ایران به دلیل نداشتن کمک داور ویدئویی این اشتباهات بیشتر از کشورهای دیگر است.در سال های اخیر فدارسیون وعده داده که ورزشگاه های کشور را به کمک داور ویدئویی مجهز کند که تاکنون این اتفاق رخ نداده است.نکته مهمی که در لیگ برتر ایران وجود دارد فضاسازی هایی است که علیه داور و تیم های دیگر قبل از بازی صورت می گیرد. شرایط به شکلی است که تیمی که نتیجه می گیرد حرفی نمی زند اما تیمی که نتیجه نمی گیرد همه چیز را گردن وزارت ورزش،فدراسیون فوتبال وداوری می اندازد.این موضوع روی فوتبال ما تأثیرگذاشته است. ما به جای اینکه به واقعیت های فوتبال و ورزش توجه کنیم به حاشیه ها توجه می کنیم. برای ما آنچه تیم ها از نظر فنی در زمین نشان می دهند اهمیت کمتری نسبت به حواشی قبل و بعد از بازی دارد.نکته دیگری که وجود دارد پرداختن به این حواشی در فضای مجازی است. در گذشته فضای مجازی وجود نداشت به همین دلیل حواشی در حد رسانه ها و ورزشگاه ها بود. این در حالی است که جریان های خاصی از باشگاه های مختلف در فضای مجازی حاشیه ایجاد می کنند و به حاشیه ها دامن می زنند.من منکر نقایص و کمبودها در فوتبال کشور نیستم اما معتقدم حاشیه ها و مسائل فوتبال نیز به اندازه ای نیست که در فضای مجازی درباره آن صحبت می شود و به آن پرداخته می شود.همه تیم ها و هواداران آنها مدعی هستند. قرار هم نیست همه درست بگویند و ممکن است حق با برخی نباشد.به همین دلیل باید به سمت آرام سازی فضای پیرامون فوتبال کشور حرکت کنیم.ما باید به کشورهای همسایه نگاه می کردیم که چه روندی را در پیش گرفته اند و از صورت نیاز از آنها کپی می کردیم.
ارسال نظر