«آرمان ملی» خالصسازی رسانهای دلواپسان را بررسی میکند؛
تخریب رسانههای اصلاحطلب با رمز «حسن روحانی»
آرمان ملی- حمید شجاعی: کاملا برنامهریزی شده پیش میروند و نسبت به آنچه در جامعه و جریان مخالف رخ میدهد مواضع هماهنگی دارند.
کافی است روی یک موضوع خاص تمرکز کنند آن زمان است که آتش توپخانهشان را بر روی سوژه موردنظر میگشایند و از تخریب و هجمه باکی ندارند. صحبت در مورد جریان دلواپس و خالصساز رسانهای است که دقیقا مانند جریان خالصساز که در صحنه سیاست طبق اهداف و منویات خود پیش میرود و هر کسی که مخالف آرا و عقاید آنها باشد را با برچسبهای مختلف از میدان بهدر میکنند؛ این رسانهها نیز رسانههای منتقد و مخالف را به انحای مختلف تخریب و برچسبهای مختلفی میزنند. صحبت اینجاست که اساسا برخی رسانههای دلواپس از چه حقی برخوردارند که بخواهند سایر رسانههای منتقد و مخالف خود را به انحای مختلف مورد هجمه قرار دهند و برای آنها خط رسانهای تعیین کنند. قدر مسلم تمامی رسانهها و مطبوعات در چارچوبهای مرسوم حاکمیتی وقانون با نگرشهای مختلف به فعالیت میپردازند و اینکه در موضوعات مختلف نظرات متفاوتی از خود بروز دهند دلیل بر هجمه و اتهامزنی از سوی برخی رسانههای دلواپس نمیشود. آنچه مسلم است تمامی رسانهها و مطبوعات از جمله رسانههای اصلاحطلب در راستای منافع ملی، حل مشکلات کشور و اتحاد و انسجام قدم برمیدارند و دغدغهشان نیز توسعه و اعتلای کشور در حوزههای مختلف آن هم با تکیه بر عقلا، نخبگان و خبرگانی است که در حوزههای خود سرآمد هستند و میتوانند کشور را از مشکلات و ابرچالشهای پیشرو به سلامت عبور دهند. اما از قضا اتفاقا این جریانات و رسانههای دلواپس هستند که حتی منافع ملی را طبق رویکردها و منویات خود تعریف میکنند و خواستههای ملت را نیز مطابق میل خود تبیین و تفسیر میکنند. به عبارت دیگر از نظر آنها خواستههایی حق است که مطابق نظرات آنها باشد و اگر غیر از این باشد خواستههای معقولی و به حقی نیست. انتقاد به دولت و مجلس همسوی خود برنمیتابند، اما خودشان تندترین انتقادات و هجمهها را به دولتهای مخالف نظراتشان را وارد کرده و میکنند. نهایتا نیز اینکه معتقدند هر جریان و تفکری به غیر از آنها باطل است. رویکردی که مدتهاست جریان خالصساز آن را پی گرفته و باید دید حد یقف آن کجاست؟
* تخریب هدفمند روحانی
برخی معتقدند که انتخابات مجلس دوازدهم نیز مانند انتخابات مجلس یازدهم با مشارکت پایین و برخوردهای حذفی از سوی نهادهای نظارتی برگزار خواهد شد. اما در این بین برخی معتقدند که شاید حاکمیت و دستگاههای اجرایی و نظارتی فضای بازتری را در جهت حضور همه جریانات سیاسی ایجاد کنند. اما رویکرد هیأتهای اجرایی در جهت ردصلاحیتها نشان داد که برنامه خالصسازان پیش از آنکه به شورای نگهبان برسد در هیأتهای اجرایی پیاده شده است. برنامهای که به تعبیر صادق محصولی دبیرکل پایداری به شایستهسالاری در راستای تشکیل مجلس انقلابیتر معنی شده است. با این حال ورود حسن روحانی به انتخابات مجلس خبرگان رهبری تمام پیشبینیهای خالصسازان و تندروها را بر هم ریخت. چنانکه انتقادات تندی را روانه وی کردند. این در حالی است که روحانی نیز بهعنوان چهرهای که در ادوار مختلف مجلس خبرگان رهبری حضور داشته اکنون نیز به گفته خود طبق وظیفه به عرصه انتخابات پای گذاشته است. حال اینکه چرا وی باید به جهت ثبتنام در انتخابات خبرگان رهبری سیبل جریان خالصساز و رسانههای دلواپس شود و حتی در آنتن زنده تلویزیون مورد هجمه و تخریب قرار گیرد جای تامل است. آنچه مسلم است غیظ و عصبانیت جریان خالصساز و رسانههای دلواپس به جهت این است که روحانی با ثبتنام خود برنامه خالصسازان را به هم ریخته و آنها میدانند که روحانی چه شخصیتی دارد و در مقابلشان خواهد ایستاد. لذا از هم اکنون تخریبها و هجمهها را علیه رئیسجمهور پیشین آغاز کردهاند.
از هجمه به رسانههای اصلاحطلب تا فرار به جلو
چند روز پیش بود که روزنامه «آرمان ملی» در تحلیل فضای سیاسی کشور در گزارشی تحت عنوان موج شکایت تندروها از مردان دولت تدبیر و امید به بررسی مواجهه تندروها و دلواپسان با حسن روحانی و چهرههای تاثیرگذار در دولتش پرداخت و اخیرا نیز طی تحلیلی مواجهه حسن روحانی با اصلاحطلبان را مورد بررسی قرار داده است. اما رسانههای دلواپس که استاد فرافکنی و فرار به جلو هستند با مطلوب جلوه دادن شرایط و اینکه دولت در همه حوزهها بلا استثناء موفق بوده به تخریب رسانههای اصلاحطلب پرداختهاند که چرا دولت و جریان خالصساز را مورد انتقاد قرار گرفته است و مینویسند: «امروز مدعیان اصلاحات که رسواییشان آشکار است، در جایگاه مدعی مینشینند و چنان طلبکارانه حرف میزنند که گویا کسی متوجه خیانت آنها به منافع ملی و مصالح کشور نشده است!» چرایی انتقاد از دولت بهجای خود، اما بسیار واضح است که در شرایط مختلف کدام طیف رسانهای منافع ملی را در منافع جریانی خود ذبح کرده و اساسا منافعی را ملی میدانند که همراستا با نظر خودش باشد. جالب اینکه رسانههایی چون کیهان و جوان، حسن روحانی را رمز تخریب قرار دادهاند. چه اینکه کیهان در بخشی از مطلبی نوشته است: «حسن روحانی با مشی لیبرالی و غربگرایانه، نزد افکار عمومی دارای محبوبیت سقوط کرده و کارنامهای منفی است. این وضع طبعا باید اسباب شرمندگی و عذرخواهی از مردم و پاسخگویی در پیشگاه عدالت باشد اما متأسفانه اینطور نیست! وی در انتخابات خبرگان هم داوطلب شده است.» جوان نیز در بخشی از یک مطلب آورده است: «یکی از دلایل کاهش مشارکت در انتخابات، چگونگی عملکرد دولت روحانی است. ناکارآمدی دولت او باعث ناامیدی برخی افراد از صندوق رای یا ناامیدی از بهبود شد.» جالب اینکه آنها از هماکنون مقصر کاهش مشارکت مردم در انتخابات را نیز مشخص کردند. اما نکته جالب اینکه اساسا در نظر نگرفتهاند که قریب به سه سال میشود دولت روحانی به پایان رسیده و رئیسی و یارانش بر سر کار هستند. این صحبت تلویحا بدین معناست که دولت رئیسی طی این مدت نتوانسته کاری از پیش ببرد تا مشارکت بالا رود. در حالیکه مشارکت به عوامل مختلفی مثل اعتماد عمومی، شرایط اقتصادی و همچنین فراهم بودن بستر انتخابات رقابتی بستگی دارد. لذا بهتر است رسانههای دلواپس بهجای زدن به در و دیوار و انداختن مشکلات به گردن حسن روحانی چشم باز کرده و بهدنبال چارهای برای اصل مشکل باشند.
ارسال نظر