| کد مطلب: ۱۱۶۴۶۸۶
لینک کوتاه کپی شد

سیدجلال ساداتیان در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

چین هدف اصلی آمریکاست نه ایران

آرمان ملی- احسان اسقایی: امروز شنبه، مذاکرات ایران و آمریکا در عمان آغاز می‌شود. در دو ماه گذشته مسیر پر فراز و نشیبی طی شده تا طرفین بتوانند اراده‌های خود را به یکدیگر نزدیک کنند و نتیجه این تلاش‌ها به آغاز مذاکرات بینجامد.

چین هدف اصلی آمریکاست نه ایران

از درخواست رسمی ترامپ از ایران طی یک نامه برای مذاکره، تا پاسخ ایران به آن نامه و موافقت با اصل مذاکره برای حل‌وفصل چالش‌های هسته‌ای. در این مدت، اسرائیل البته هرکاری کرد تا ایران و آمریکا به سمت تنش حرکت کنند و حتی در منطقه با یکدیگر درگیر شوند. با این وجود، اکنون میز مذاکره برای یک ابرقدرت و یک قدرت بلامنازع منطقه پهن شده است تا با دغدغه‌های یکدیگر آشنا شوند و اگر توانستند، از طریق گفت‌وگو به توافقی برای کاهش تنش دست یابند و رسماً وارد مسیر واقعی مذاکرات شوند. از سوی دیگر، خبرهایی از رسانه‌های ایران به گوش می‌رسد که اختیارات عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، مشاور وی مجید تخت‌روانچی و تیم مذاکره‌کننده تهران در سطح مطلوب و بالایی است و احتمالاً اگر طرفین به این نتیجه برسند که فضای مذاکره برای لغو تحریم‌ها به نفع ایران و رفع دغدغه‌های هسته‌ای آمریکاست، در این صورت به سرعت وارد مذاکرات واقعی خواهند شد تا مسیر حل چالش‌های هسته‌ای برای آمریکا و رفع تحریم‌ها برای ایران طی شود. «آرمان ملی» در این ارتباط و فضای احتمالی مذاکرات با سیدجلال ساداتیان به گفت‌وگو پرداخته است. او اعتقاد دارد همین که طرفین به سمت مذاکره حرکت کرده‌اند، به این معناست که توافق دارند پرونده هسته‌ای ایران می‌تواند از مسیر صلح‌آمیز به نتایج مطلوبی برسد.

*جناب ساداتیان، شاید هم‌اکنون که این مصاحبه در روزنامه آرمان ملی چاپ شده، مذاکرات بین ایران و آمریکا آغاز شده باشد. نقش مذاکره برای حل چالش‌ها تا چه میزان می‌تواند زمینه‌ساز حل مسأله بین طرفین باشد؟

به رغم اینکه برخی در آمریکا با تأکید لابی اسرائیل، تنها مسیر حل و فصل چالش هسته‌ای ایران را بمباران می‌دانند، اما حل این موضوع تنها از مسیر مذاکره ممکن است، چراکه هرگونه تنش نظامی بین ایران و آمریکا می‌تواند فضای دیگری را در منطقه و در روابط دو طرف در ارتباط با پرونده هسته‌ای به‌وجود آورد. ظاهراً ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرده که ایالات متحده تحت رهبری او، در ارتباط با پرونده هسته‌ای، به دنبال آن است که با توسل به سیاست‌های مختلف شرایطی فراهم شود که تهران به سمت ساخت سلاح هسته‌ای حرکت نکند. در ایران به‌رغم اینکه برخی از احتمال تغییر استراتژی در سیاست‌های هسته‌ای سخن گفته‌اند، مقام رهبری بارها اعلام کرده و اخیراً نیز تأکید کرده‌اند که تهران دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست یک بار هم در این ارتباط با ۱+۵ توافق کرده است و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش‌های خود بر این موضوع مهر تأیید زده است. لذا در شرایط فعلی، تنها از طریق مذاکره است که طرفین می‌توانند به این نتیجه برسند که باید تنش را کاهش دهند و طی مذاکراتی تخصصی شرایطی فراهم کنند که اولاً تحریم‌های آمریکا لغو شود و ثانیاً ایران جلو گسترش نگرانی‌ها را بگیرد و سرعت برنامه‌های تحقیقاتی خود را هماهنگ کند. در این صورت، فضای جدی برای رسیدن به توافق جدید در ارتباط با پرونده هسته‌ای ایران فراهم خواهد شد.

**آیا اسرائیل و شخص نتانیاهو می‌توانند روند مذاکرات را به بن‌بست بکشانند؟

نتانیاهو انتظار داشت با توجه به قدرت لابی صهیونیست‌ها در آمریکا و فشاری که آنها به دولت ترامپ وارد می‌کنند، بتواند ترامپ را راضی به بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران کند. لابی اسرائیل در کابینه نتانیاهو هم قدرت دارد. افرادی که پیرامون ترامپ هستند، از وزیر خارجه تا مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا، در میدان نتانیاهو بازی می‌کنند. لذا نتانیاهو فکر می‌کرد که با این سطح از نفوذ در کاخ سفید، ترامپ را وادار به حمله نظامی به ایران کند. در حالی که به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور آمریکا برنامه دیگری در ذهن داشته و دارد و در این مدت کوشیده است از طریق نظامی، خط و نشان‌هایی برای مخالفان خود خصوصاً در غرب آسیا بکشد. این مورد تنها در مورد منطقه ما نیست. ترامپ با ورود به کاخ سفید چماق خود را بر روی همه دنیا بلند کرد. او اعلام کرد که کانادا باید به آمریکا ملحق شود و اگر ملحق نشود، تعرفه تجاری بر آن‌ها وضع می‌شود. حاکمیت بر گرینلند را که جزو خاک دانمارک است، درخواست کرد و در مورد ناتو نیز تذکرات خود را اعلام کرد که اروپایی‌ها باید برای این پیمان نظامی هزینه کنند. لذا مشاهده شد که ترامپ برنامه‌های جامعی از قبل برای جهان دارد و نتانیاهو نتوانست میز نظامی در مورد ایران را به ترامپ قبولاند. به نظر می‌رسد اینکه در حضور نتانیاهو، ترامپ اعلام کرده که مذاکره با ایران آغاز می‌شود، برای این بوده که به صورت رسمی به او ابلاغ کند که مسیر آمریکا در ارتباط با ایران از مسیر مذاکرات می‌گذرد. چنانکه مشاهده کردیم، زمانی که ترامپ خبر آغاز مذاکرات در مورد ایران را اعلام کرد، لبخند بر لبان نتانیاهو خشکید. لذا به نظر نمی‌رسد نتانیاهو موفقیتی در ارتباط با حمله نظامی توسط آمریکا به ایران به دست آورده باشد. هرچند او در آینده تلاش خواهد کرد در مسیر گفت‌وگوها اخلال ایجاد کند و زمینه‌های حل مسائل از طریق گفت‌وگو را از بین ببرد، اما تا اینجای کار او نتوانسته به پیروزی دست یابد.

**پس نتانیاهو به دستاوردی در سفر خود به آمریکا نرسید؟

البته اعلام شده که او در ارتباط با تعرفه‌ها و مسائل بین اسرائیل و آمریکا مذاکراتی با ترامپ داشته است. اما همواره نتانیاهو چند روز در آمریکا می‌ماند و با مقامات مختلف این کشور در ارتباط با مسائل مختلف رایزنی می‌کرد. اما ظاهراً او بعد از دیدار با ترامپ به اسرائیل بازگشته و تلاش کرده است در گفت‌وگو با رسانه‌ها از حمله نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران دفاع کند. ضمن اینکه ترامپ از منظر داخلی نیز با چالش‌های زیادی روبه‌رو شده است و در داخل به علت سوءاستفاده‌ها از جایگاه خود، پرونده‌های جدی در دستگاه قضائی آمریکا دارد. از آنجا که دستاوردی برای تندروها در اسرائیل نداشته، لاپید بر او فشار می‌آورد تا از قدرت کناره‌گیری کند.

**به عبارت دیگر، با توجه به شرایط سیاسی در رژیم صهیونیستی تنها مسیری که نتانیاهو باید طی کند تا در قدرت باقی بماند، ایجاد درگیری واقعی بین آمریکا و ایران است؟

قطعاً همین‌طور است. نتانیاهو در روزهای پیش‌رو نیز هر اقدامی می‌کند تا مذاکرات به نتیجه نرسد. اما به نظر ایران رفتار عاقلانه‌ای در پیش گرفته است و هم‌اینکه انتخاب ویتکاف میانه‌رو، برای مذاکره با ایران در شرایطی که وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی او به شدت خواستار برخورد نظامی با ایران هستند، نشان داد که ترامپ به حل‌وفصل مشکلات خود با ایران از نظر دیپلماتیک اعتقاد دارد. آقای ویتکاف یک تاجر ملک و نزدیک به ترامپ است و رئیس‌جمهور آمریکا به او اعتماد دارد. ویتکاف در مذاکرات آتش‌بس بین لبنان و اسرائیل و در مسأله غزه و اوکراین نیز دخالت داشته است. ترامپ همین فرد را مهره اصلی آمریکا برای مذاکرات قرار داده است.

**به نظر شما با توجه به اختلافات عمیق بین ایران و آمریکا و بدعهدی‌های ترامپ در دوره قبل در برجام، آیا می‌توان انتظار رسیدن به موفقیت در مذاکرات را داشت یا اینکه ممکن است عملاً بعد از این مذاکرات، درهای گفت‌وگو برای حل مسائل بسته شود؟

ظاهراً در ایران عباس عراقچی با مشاوره تخت‌روانچی در میز مذاکرات حاضر خواهند شد و باید دید آنها تا چه اندازه می‌توانند دستاوردهایی در این مسیر و مذاکرات داشته باشند. اگر طرفین بعد از اولین دور مذاکرات توانستند شرایطی را فراهم کنند که دستور کار مذاکرات نوشته شود و طرفین به صورت واقعی وارد مذاکرات و حل مسائل شوند، آن‌گاه می‌توان امیدوار بود که در نهایت موفقیتی حاصل شود. موفقیت مذاکرات به چیدن دستور کار توسط طرفین بستگی دارد. در این صورت گام به‌گام مذاکرات پیش خواهد رفت. ضمن اینکه آمریکا باید در هر بخش از مذاکرات با لابی صهیونیستی در آمریکا وارد چالش شود.

به‌رغم اینکه برخی از احتمال تغییر استراتژی در سیاست‌های هسته‌ای سخن گفته‌اند، مقام رهبری بارها اعلام کرده و اخیراً نیز تأکید کرده‌اند که تهران دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست

**آوردن این حجم از تسلیحات به پایگاه دیگو گارسیا توسط آمریکا چه سنخیتی با نامه ترامپ به ایران و درخواست مذاکرات و آغاز مذاکرات ایران و آمریکا دارد؟

این حجم از تسلیحات به این علت وارد پایگاه‌های آمریکا شده است که ترامپ در داخل زیر فشار لابی آیپک قرار نگیرد و به آنها اعلام کند که فشار نیاورید، که من در حال مذاکره با ایران برای حل مسائل هستم. این حجم از سلاح‌ها را هم برای این به منطقه آورده‌ام که اگر مذاکره نتیجه نداشت، وارد فاز تهدید شوم. این در حالی است که ترامپ نمی‌خواهد به هیچ وجه وارد جنگ شود، چرا که ترامپ به دنبال ایجاد آرامش است تا بتواند به برنامه‌های اقتصادی خود برسد.

**ترامپ در منطقه ما پروژه‌های اقتصادی در نظر دارد. ورود ترامپ به فاز تنش با ایران عملاً در تناقض با این سیاست آمریکا نیست؟

بله، به همین علت است که من معتقدم ترامپ به گزینه نظامی در مورد ایران فکر نمی‌کند و سلاح‌ها را برای ساکت کردن اسرائیل به پایگاه‌های خود منتقل کرده است. در نظر داشته باشیم که ترامپ در دور اول ریاست‌جمهوری خود نیز دنبال آن بود که طرح آبراهام، یعنی طرح صلح عرب‌ها و اسرائیل، را به نتیجه برساند. این طرح نیازمند آرامش است. ترامپ می‌داند که طرح آبراهام تنها با موافقت عربستان به موفقیت می‌رسد و عربستان طرح دو دولت را برای فلسطین مطرح کرده و این طرح تا زمانی که نتانیاهو در قدرت است، به نتیجه نمی‌رسد. لذا او دنبال ساکت نگاه داشتن نتانیاهو است تا به اهداف خود برسد. کما اینکه رسانه‌ها اعلام کرده‌اند که فرصتی محدود به نتانیاهو برای جمع کردن مسائل غزه داده شده است. ترامپ به خوبی می‌داند که نمی‌تواند به اهداف خود در منطقه برسد مگر اینکه با ایران کنار بیاید.

**اینکه ترامپ به سمت درگیری تعرفه‌ای با رقبا و شرکای خود با کشورهای جهان حرکت کرده را می‌توان در معنای آن دانست که او دنبال رسیدن به اهداف اقتصادی بدون استفاده از سلاح است؟

آمریکا در طول سال‌های اخیر با حجم بی‌سابقه‌ای از بدهی روبه‌رو بوده است. لذا ترامپ در نظر دارد هزینه‌های آمریکا را به شدت کاهش دهد. از این روست که کمک‌های خارجی را در این مدت به حداقل ممکن رسانده و از سازمان‌های مختلف خارج شده. حتی ترامپ به دنبال آن است که هزینه‌های اداره آمریکا را هم به شدت کاهش دهد و ظاهراً این مأموریت را هم به ایلان ماسک سپرده است تا سازمانی (داگ) را تشکیل دهند که این سازمان حتی با توسل به اخراج نیروهای کاری دولت فدرال هزینه‌های آمریکا را کاهش دهد. تمام این موارد برای آن است که ترامپ می‌خواهد شرایطی را ایجاد کند که فاصله آمریکا را با چین افزایش دهد، که چین نتواند در سال‌های آینده به قدرت اول جهان از منظر اقتصادی تبدیل شود. ترامپ برای اینکه بتواند میزان صادرات نفت آمریکا را افزایش دهد و به ثروت برسد، از پیمان آب و هوایی پاریس هم خارج شده است. همان‌طور که گفته شد، هزینه‌های ناتو را هم به گردن اروپایی‌ها انداخته است. تمام این موارد در سایه سیاست آمریکا در ارتباط با چین است. به عبارت بهتر باید گفت: چین هدف اصلی آمریکاست نه ایران.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان اسقایی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار