نتایج جستجو : ادبیات اقلیمی

  • مهم‌ترین چیز در جهانی که رو به‌ دهکده‌ای شدن پیش می‌رود، برقراری دیالوگ و ارتباط میان مولفه‌های فرهنگی (زبانی) بین داشته‌های هر ملت و جهان است؛ نه حذف تنوع فرهنگی و دست گذاشتن روی یک نسخه معیار که ما را به سمت گرداب «جهانی شدن» که معادل است با نوعی از خودبیگانگی و یکسان‌شدگی.

  • در ادامه سلسله مصاحبه‌هایی که با رویکرد هویت ملی و ضرورت احترام به گونه‌های فرهنگی و ادبی اقوام و گونه‌های فرهنگی-زبانی متکثر در چارچوب فرهنگ ملی، بحث درباره ادبیات اقلیمی و آثاری که با شاخصه‌های جغرافیایی، زبانی و فرهنگی مختلف خلق می‌شوند را با معصومه باقری، نویسنده اهل دزفول و ساکن تهران پیش بردیم؛ با نویسنده‌ای که تالیف و انتشار آثاری چون «همه چشم‌های بسته خواب نیستند»، «استخوانی در گلو»، «صفر مطلق»، «زخم‌های عادی» و «مکتوف» را در کارنامه دارد.

  • اگر مخاطب جدی ادبیات داستانی ایرانی باشید، حتما موافقید که اقلیم جنوب، سهم مهم و جریان‌سازی در داستان‌نویسی مدرن کشورمان دارد. سیاهی بلند بالای نویسندگان جنوبی، گواهی روشن بر این مدعاست؛ سیاهه‌ای که نام‌هایی چون احمد محمود، نجف دریابندری، ناصر تقوایی، عدنان غریفی، نسیم خاکسار، منیرو روانی‌پور، قاضی ربیحاوی و یارعلی پور‌مقدم، فرهاد کشوری، ناصر مؤذن، فرهاد کشوری، محمدرضا صفدری، احمد بیگدلی، قباد آذرآیین، محمد بهارلو، مسعود میناوی و... را از نسل‌های مختلف در خود جای داده است.

  • ایرانیان از دیرباز، مردمی دوستدار فرهنگ، تاریخ و هویت ملی خود بوده‌اند؛ هویتی که خود متشکل از اقوام، خرده‌فرهنگ‌ها، گویش‌ها و زبان‌های مختلف است. نمود این رویکرد و گرایش‌ها را می‌توان در آثار ادبی به‌جا مانده از ادوار مختلف کشورمان جست‌وجو کرد؛ اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد دست‌کم در دهه‌های اخیر، کمتر نویسنده‌ای به‌سراغ ادبیات بومی یا اقلیمی رفته و دیگر چندان از خلق آثار ادبی که به آیین، زیست‌بوم، فرهنگ و باورهای بومی در مناطق مختلف کشور بپردازد، خبری نیست.

۱

پربازدیدترین

آخرین اخبار