| کد مطلب: ۱۰۶۱۲۷۷
لینک کوتاه کپی شد

فاطمه بهرامی در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

جای خالی ستارخان‌ها و باقرخان‌ها در آثار داستانی | کارگزاران فرهنگ بومی به‌قاعده نان نمی‌خورند

ایرانیان از دیرباز، مردمی دوستدار فرهنگ، تاریخ و هویت ملی خود بوده‌اند؛ هویتی که خود متشکل از اقوام، خرده‌فرهنگ‌ها، گویش‌ها و زبان‌های مختلف است. نمود این رویکرد و گرایش‌ها را می‌توان در آثار ادبی به‌جا مانده از ادوار مختلف کشورمان جست‌وجو کرد؛ اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد دست‌کم در دهه‌های اخیر، کمتر نویسنده‌ای به‌سراغ ادبیات بومی یا اقلیمی رفته و دیگر چندان از خلق آثار ادبی که به آیین، زیست‌بوم، فرهنگ و باورهای بومی در مناطق مختلف کشور بپردازد، خبری نیست.

جای خالی ستارخان‌ها و باقرخان‌ها در آثار داستانی | کارگزاران فرهنگ بومی به‌قاعده نان نمی‌خورند

 

به گزارش آرمان ملی آنلاین شاید گرایش به‌سمت زیست شهری و شهری‌نویسی، مهم‌ترین عامل بروز چنین رخدادی باشد که می‌توان اثرات آن را در خلق آثار به‌اصطلاح «آپارتمانی» به‌وضوح دریافت. فاطمه بهرامی، نویسنده آثاری چون «سیاه‌سالی»، «کوره‌راهی باریک» و «طوفان که می‌نشیند» معتقد است کمرنگ شدن ادبیات بومی، مغفول ماندن سرمایه‌های اجتماعی و ناکامی در انتقال فرهنگ بومی، از علائم و نتایج این جریان است. وی می‌گوید: «در برهه‌های مختلف تاریخ کشورمان، اقوام بومی حوادثی خلق کرده‌اند که سرنوشت کشور با آن رقم خورده؛ شخصیت‌هایی مانند ستارخان، باقرخان، سردار اسعد بختیاری، رئیسعلی دلواری و بسیاری از مردان تاریخ که حماسه‌ها آفریدند و شایسته است که به آنها در ادبیات امروز بیشتر پرداخته شود.» در ادامه، مشروح این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید. 

پیش از هرچیز، ادبیات بومی یا اقلیمی را چطور توصیف می‌کنید و به‌نظر شما اصلی‌ترین ویژگی‌ها و شاخصه‌های آن چیست؟ 

ادبیات بومی یا اقلیمی برآیند شرایط اقلیمی و بومی یک منطقه است. به این معنی که شاخصه‌های جغرافیایی (آب‌وهوا، وضعیت طبیعی و…)، فرهنگی‌- اجتماعی (آداب ‌و رسوم، زبان و گویش و لهجه، مذهب، نژاد، سابقه‌ مبارزاتی علیه بیگانگان و…) و اقتصادی (فعالیت‌های اقتصادی مانندکشاورزی، دامداری یا صنعت) منطقه‌ معینی را نشان دهد. به‌گونه‌ای‌ که این شاخصه‌ها وجوه تمایز این منطقه با دیگر مناطق باشد و بوم و اقلیم خاصی را به ما معرفی کند. نحوه‌ زیست مثلا انسان ساکن در کویر با نحوه زندگی انسان ساکن در کوهستان متفاوت است و دیدگاهشان هم نسبت به جهان، با هم فرق می‌کند. تغییرات جغرافیایی و زیست محیطی حتی در نگرش به پدیده‌ها نیز تاثیرگذار است. «در باور مردم ایران که در شمال بودند، سرما نماد اهریمن است؛ ولی در باور اعراب چون در نزدیکی خط استوا می‌زیستند، آتش و گرما.» این نکته را می‌توان در آثار ادبی مناطق مختلف جغرافیایی مشاهده و البته برای فهم آنها باید خاستگاه اجتماعی‌شان را نیز بررسی کرد.

برای آنکه یک نوع ادبیات بومی در یک منطقه جغرافیایی شکل بگیرد، شرایط زیر لازم است: یکسان بودن زبان، گویش، اصطلاحات و… اشتراک آئینی، مراسم‌ها، باورهای معنوی، پوشش مشابه و… وجود تاریخ مشترک مثلا جنگ‌ها، حکومت‌ها، تغییرات سیاسی در سراسر آن جغرافیا، قهرمان‌های ملی و میهنی مشترک، ویژگی‌های جغرافیایی مشترک؛ مثلا ادبیات شکل گرفته در اطراف رود نیل یک ادبیات بومی به‌خصوص است. مشابه بودن تغذیه افراد در یک جغرافیا، مشابه بودن زراعت و تجارت در یک جغرافیا، مصیبت‌های مشترک مثل بلایای طبیعی و حمله نیروهای خارجی و... با توجه به این موارد، ‌می‌توان تا حدود زیادی ادبیات بومی مختلف را از یکدیگر تفکیک کرد اما در موارد جزئی‌تر گاهی تفکیک سخت می‌شود. 

با وجود اقلیم، گویش، فرهنگ، رسوم و زبان‌های متعدد در کشور، ادبیات بومی اقلیمی چندان مورد توجه نبوده. تحلیل شما در این باره چیست؟ 

امروزه با رشد صنعت بسیاری از زندگی‌های روستایی تغییر کرده و به زندگی شهری نزدیک شده است. نویسندگان نیز اغلب به نوشتن داستان‌هایی با فضای شهری می‌پردازند. البته متاسفانه نه تنها در ادبیات؛ بلکه در کل بسیاری از رسومات و گویش‌ها در حال کم‌رنگ شدن و از بین رفتن هستند. عوامل زیادی در این موضوع نقش دارند که لازم است به هرکدام جداگانه پرداخته شود. در اینجا به بیان برخی از این عوامل می‌پردازم. مثلا آثار بومی وجود دارند که از محبوبیت بالایی برخوردار نیستند. زیرا گویش آنها خاص یک منطقه است و مردم سایر مناطق قادر به فهم آن نیستند و از این‌رو از آن‌ها استقبال چندانی به عمل نمی‌آید. حتی در سال‌‌های دورتر نیز این مسأله وجود داشته است، برای مثال باباطاهر که اشعار محلی می‌سرود، به‌اندازه سعدی و حافظ شناخته نشده بود. علاوه بر شعر، داستان‌ها و مثل‌های قومی نیز موجود هستند که به همین دلیل با وجود داستان قوی از محبوبیت زیادی برخوردار نیستند. گاهی هم نویسنده و شاعر نه اهل محل است و نه با جغرافیای انسانی محل آشنایی دارد، این قبیل آثار طبعا ساختگی است و چیزی درباره‌ زبان، گویش، آداب و رسوم منطقه‌ای خاص نمی‌گوید و آنچه می‌گوید از کسی شنیده یا جایی خوانده است.

روزنامه‌ها و آثار ادبی دوره مشروطیت و دوره پس از شهریور ۲۰ پر است از شرح بیدادگری خوانین و مالکان. اما امروز نه روستایی به آن صورت داریم، نه مالک و خانی به آن شکل. طبعا آثار ادبی جدید متوجه فضای شهری شده است. یا در چند دهه پیش یکی از تفریحات وسیع مردم شهر و روستا گوش کردن به نقالی، حضور در مراسم معرکه‌گیری و مارگیری و پرداختن به این نوع قصه‌پردازی بود. امروز این تفریحات از رونق افتاده و جز در مناطق دورافتاده جای دیگری موجود نیست. در گذشته مراسم‌های متفاوتی به نام ختنه سوران، حنابندان، جشن نامزدان و تمهیداتی برای میوه درختان، رونق و ازدیاد محصول زراعی، آیین‌های ویژه‌ برگزاری کشتی‌ها و ورزش‌های محلی و… برگزار می‌شد که به تقریب، عموم مردم در آنها شرکت می‌کردند، اما این آداب و مراسم به تدریج کمرنگ شده و احتمال بسیار دارد که در آینده از بین برود.

1400826185

این مساله چه آسیب و خلأهایی را به همراه دارد؟ 

کمرنگ شدن هویت بومی در ادبیات؛ ادبیات بومی با برجسته‌سازی ارزش‌های بومی و تاکید برهویت فرهنگی، هویتی یکپارچه و ملی را به اثبات می‌رساند. مکان، فضا، زمان و فرهنگ بومی از مهم‌ترین منابع هویت‌ساز هستند. هرگونه هویت فردی و اجتماعی نیازمند تداوم فردی و اجتماعی است. این تداوم زمانی صورت می‌گیرد که گذشته معناداری وجود داشته باشد. از طرفی دیگر، فرهنگ نیز مهم‌ترین و غنی‌ترین منبع هویت‌سازی است. تا زمانی‌که فرهنگ و مخزن فرهنگی و خمیره‌های فرهنگی و نمادها و نشانه‌ها در فرهنگ وجود نداشته باشند، هویت شکل نمی‌گیرد. 

عدم شناخت سرمایه‌های اجتماعی و نویسندگان بومی؛ آیا امروز اعتمادی شایسته و بایسته در حق کارگزاران و فعالان فرهنگ بومی روا داشته می‌شود؟ خلاقیت، توجه و امکانات و فضایی باز‌تر می‌طلبد. حمایت جدی از این گروه وظیفه متولیان فرهنگ است. هیچ یک از این قبیله از هنرش به قاعده نان نمی‌خورد. خاموشی در غربت یا در عزلت و تنهایی، فرجام ناگزیر آنهاست. نگاهی به وضعیت موجود و کم‌و‌کاست امکانات تخصیص یافته و نبود سیاست‌های حمایتی و تنظیم‌کننده، ترسیم‌گر فضایی است که به‌جای روشن نگه‌داشتن آن، هرازگاهی عبور شهابی لحظه‌ای آن‌ را روشن می‌کند. 

اشکال در انتقال فرهنگ اصیل بومی؛ واقعیت آن است که به دلیل سرعت و سهولت اختلاط فرهنگ‌ها، اکتفا کردن به ماندگاری از طریق انتقال سینه به سینه اجزا و مؤلفه‌های فرهنگ بومی چاره کار نیست و تنها باعث راکد ماندن آن می‌شود. باید به نوآوری در بستر سنت دست زد، یعنی زایش از دل اصالت‌ها. صرف تکرار آنچه سنت نامیده شده است، چیزی جز درجا زدن نیست و حداکثر فقط گذشته را حفظ می‌کند. اما سرمایه‌ای برای امروز و آینده نخواهد بود. باید با نوآوری در شکل یا محتوا و یا هردو ضمن حفظ اصالت سنت، بقای آنرا تضمین کرد؛ مثل فرش سنتی و تابلوفرش‌هایی که امروز خلق می‌شود. 

به نظر شما چگونه می‌توان نویسندگان را به نگارش و خلق آثار ادبی بومی و اقلیمی علاقه‌مند کرد؟ 

حمایت و تقویت نویسندگان و شاعران و گردآورندگان آثار فرهنگی و ادبی بومی و چاپ آثار آنها. ما باید با همکاری ملت و دولت میراث سرزمین خود را حفظ کنیم. به عنوان مثال؛ از نویسندگان محلی و آثار آنها پشتیبانی شود، برنامه‌هایی برای ترویج آداب و رسوم و گویش‌های مناطق مختلف ایران تهیه و اجازه ندهند که آنها فراموش شوند. مثلا پخش برنامه‌های علمی و فرهنگ و هنری آثار بومی و محلی از رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها، تهیه‌ فیلم‌های سینمایی داستانی یا مستند این آثار و همچنین جمع‌آوری فرهنگ عامه و گویش‌های محلی به سرعت و با وسایل مجهز جدید. کارهای زیادی می‌توان برای حفظ آثار بومی و ترغیب نویسندگان به فعالیت در این حوزه پیشنهاد کرد که البته به موقع خود از سوی صاحب نظران ارائه خواهد شد. بدیهی است هرچه ادبیات مورد نظر وسیع‌تر باشد‌، امکان جذب مخاطب بیشتر خواهد شد.

a3de878ecf2944189570fb7a808ab069

دوره‌های مختلف تاریخی ما سرشار از حوادث و وقایعی ا‌ست که هر کدام قابلیت پرداختن به عنوان یک اثر ادبی قابل‌توجه را دارد. چگونه می‌توان از سوژه‌ها و وقایع تاریخی در خلق ادبیات بومی و اقلیمی بهره برد؟ 

تاریخ رکن اصلی فرهنگ ایرانی است، هم از جهت یادآوری افتخارات و نیز ناکامی‌های قوم ایرانی و هم از جهت عبرت‌آموزی و تحلیل و تمشیت وضع کنونی. همواره در سطوح رسمی مانند دربارها مورخانی بودند که احوال گذشتگان را برای شاهان نقل کرده و به عنوان «مورخ دربار» ایفای نقش می‌کردند، همچنین در سطح عمومی جامعه و در میان عامه مردم نیز نقّال‌ها و قصه‌خوان‌ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بودند و گزارش آنها از تاریخ و حوادث گذشته همواره پرطرفدار بود. این خصیصه نظر گزارشگران غیرایرانی نظیر آرتور گوبینو را نیز به خود جلب کرده است که می‌گوید: «ایرانی ذاتاً و فطرتاً اطلاع از حوادث تاریخی را دوست می‌دارد و از شنیدن سرگذشت‌های تاریخی لذت می‌برد... همین‌که موضوع سوابق تاریخی و گذشته ایران به میان می‌آید، همه سراپا گوش می‌شوند و جز به سخن ناطق به هیچ چیز توجه ندارند...»

در برخی از برهه‌های تاریخی شعر فارسی راه خود پیموده و به نحوی خودآیین درگیر بسط صناعات و اوزان ادبی بوده و در برهه‌های تاریخی بیشتری هم پای تحولات سیاسی و اجتماعی پیش رفته و بیانگر عقاید و عواطف اجتماعی و قومی بوده است، اما قابل انکار نیست که خیلی مواقع یک داستان درکی از واقعیت را برای خواننده تاریخ امکان‌پذیر می‌کند که از راه‌های دیگر نمی‌توان چنین کاری را انجام داد. معیار مهم در میزان موفقیت این آثار ایجاد لذت در مخاطب است؛ تا حدی که دلش بخواهد از یک رویداد تاریخی اطلاعات بیشتری به‌دست آورد و یا حتی آن منطقه را ببیند. آوردن واقعیت‌های تاریخی در قالب رمان و داستان که گهگاه رنگ مبالغه و اغراق به خود می‌گیرد از خصوصیات بارز داستان‌های تاریخی است. نویسنده در جای‌جای آثارش برای دلنشین‌تر کردن وقایع تاریخی، رویدادها یا مثلا شخصیت‌های درگیر جنگ را در قالب داستان بیان می‌کند که خواننده نه تنها از تاریخ سرزمین خود لذت می‌برد؛ بلکه جذابیت داستان او را تا آخر کتاب می‌کشاند. 

در برهه‌های مختلف تاریخ کشورمان، اقوام بومی حوادثی خلق کرده‌اند که سرنوشت کشور با آن رقم خورده؛ شخصیت‌های مانند ستارخان، باقرخان، سردار اسعد بختیاری، رئیسعلی دلواری و بسیاری از مردان تاریخ که حماسه‌ها آفریدند و شایسته است که به آنها در ادبیات امروز بیشتر پرداخته شود. ما در طول تاریخ به فراوانی دیده‌ایم؛ آثاری که وجوه حماسی را روایت کرده‌اند، یک حس بسیار خوب به مخاطب خود ارائه داده و مخاطب به خصوص مخاطب ایرانی دوست دارد این نوع ادبیات را دنبال کند، چراکه احساس غرور و بزرگی در او ایجاد می‌کند. 

از بهترین آثاری که در این حوزه خوانده‌اید، بگویید. 

«کلیدر» محمود دولت‌آبادی، «گیله مرد» بزرگ علوی، «سووشون» سیمین دانشور، «داستان یک شهر» احمد محمود، «شوهر آهوخانم» علی محمد افغانی، «عزاداران بیل» غلامحسین ساعدی و البته «صدسال تنهایی» که یک رمان بومی اسپانیایی معروف از گابریل گارسیا مارکز است. 

نویسنده : بیتا ناصر

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار