علی صوفی در گفت و گو با آرمان ملی :
ریشه «قهر با صندوق» مشكلات اقتصادی بود
انتخابات با کمترین میزان مشارکت و شکست اصلاحطلبان به پایان رسید و حال آنچه اصلاحطلبان را به فکر باید وادارد علت کاهش رای محسوس خود از 20 میلیون سال 76 به دو میلیون انتخابات 1400 است. کاهش رایی که به باور بسیاری از تحلیلگران دلایل متعددی همچون رد صلاحیت چهرههای شاخص اصلاحطلبان در این انتخابات و به دنبال آن نبودن کاندیدای مناسب، انشقاق میان احزاب اصلاحطلب که تا لحظه آخر هم دو دستگی بر سر حمایت یا عدم حمایت از عبدالناصر همتی وجود داشت، مشکلات اقتصادی و تحریمهای اعمال شده که بار سنگین آن بر دوش مردم بود و عملکرد حسن روحانی که با حمایت اصلاحطلبان موفق به پیروزی در دو دوره انتخابات شد و عملکرد منفی وی به پای اصلاحطلبان نوشته میشد.

آرمان ملی آنلاین -هرچه که بود دو قوه مقننه و مجریه کشور دست کم تا چهار سال در اختیار اصولگرایان است و حال فرصتی برای اصلاحطلبان ایجاد شده که در این مدت برای بازسازی سیاسی و اجتماعی خود اقدام کنند. اما پرسشی که پیش میآید این است که آینده اصلاحات چه میشود؟ اصلاحطلبان برای به دست آوردن سرمایههای اجتماعی خود و جلب دوباره اعتماد مردم چه برنامههایی دارد؟ برای پاسخ به این پرسشها «آرمان ملی» با علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب، به گفت و گو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
جنــس اعتراض مــردمــی کــه پای صندوقهای رای نرفتـند بــا جنس اعتراض اصلاحطلبانی که رای ندادند چه تفاوتی دارد؟
به باور من علت قهر مردم با صندوقهای رای ریشهاش به مشکلات و فشارهای اقتصادی باز میگردد. البته از نظر من، اصلاحطلبان مقصر این وضعیت نبودند بلکه روی کار آمدن ترامپ و خروجش از برجام مسبب این شرایط است. اگر ترامپ از برجام خارج نمیشد، شاید اصلاحات هنوز زنده بود.
به باور شما علت رای نـدادن برخی از اصلاحطلبان هم به دلیــل مشکلات معیشتی بود؟
هم به دلیل مشکلات اقتصادی و هم به علت ارز چهار هزار و 200 هزار تومنی همچنین علت دیگر آن مربوط میشود به نزدیکان و تخلفاتشان. البته نباید از عملکردهای مثبت اصلاحطلبان غافل شد چراکه در زمینه خارجی، تفاهم نامهها، برجام و در اینکه اعتقاد دارند که کشور نباید منزوی باشد، طرز تفکراشان خوب است ولی متاسفانه در میان اصلاحطلبان رانت بازی و اینکه کدام وزارتخانه را بگیرند، ایران خودرو و سایپا را چه کسی بگیرد متاسفانه بسیار زیاد است.
چرا با وجود اینکه جبهه اصلاحات اعلام کرد که کاندیدایی در این انتخابات ندارد و از کاندیدایی حمایت نکرد اما برخی از احزاب از عبدالناصر همتی حمایت کردند با وجود اینکه نظرسنجیها نشان میداد که اصلاحطلبان پیروز این میدان نیستند؟
به باور من حتی اگر همه اصلاحات هم حمایتش را از آقای همتی اعلام میکرد، بازهم ایشان رای نمیآورد. علت آن هم همان مشکلات اقتصادی است که عنوان کردم. کما اینکه اگر در انتخابات قبلی هم اصولگرایان روی کار میآمدند و چنین اتفاقی میافتاد، علت وضع موجود برگردن اصولگرایان بود. اصلاحطلبان زحمت کشیدند، مذاکره کردند و برجام را هم حسابی به طرف مقابل خوراندن اما بد شانسی آوردند و ترامپ کار را خراب کرد.
بهتـر نــــیـــست که مرجعیت اصلاحطلبان باید تغییر کند؟
خیر، چراکه خاتمی را همه قبول دارند. مسأله و مشکل بحث اقتصادی است که وقتی پایش به میان میآید، مردم ایران حتی رهبر را هم نمیشناسند و فقط میخواهند که دست خود را به جایی بگیرند و از این وضعیت خلاص شوند.
آینده اصلاحطلبان را که دست کم برای چهار سال خارج از قدرت هستند چگونه پیشبینی میکنید؟
به باور من دولت آقای روحانی برجام را امضا میکند و کشور را بدون تحریم، تحویل اصولگرایان میدهد اما کشور را تک حزبی نمیتوان اداره کرد. اصولگرایان هم بالاخره به مشکلات مدیریت کلان بر میخورند ولی تک حزبی نمیتوان کشور را چرخاند. باید دو سه حزب باشد. اینکه اصلاحطلبان کنار بکشند که نمیشود. اصلاحطلب باید باشند تا اصولگرا خود را نشان دهد و برعکس.
این تک حزبی شدن و هم صدایی دولت و مجلس چه پیامد مثبت و منفی به دنبال دارد؟
قطعا در هیچ کشوری تک حزبی شدن فایدهای ندارد. در حال حاضر هم که دو قوه مجریه و مقننه هم صدا شدند میتوانند بسیاری از مشکلات را حل کنند، اما باید دید که در عمل چه میزان محقق میشود. به عنوان مثال در بحث اقتصادی، جوانان، ازدواج و مسکن ما تعطیل هستیم و 20 سال عقب هستیم بنابراین اگر نتوانند این مشکلات را حل کنند انگار نه انگار.
آرای باطله در این انتخابات میزان قابل توجهی را داشت. این نشانه چیست و چرا بخشی حاضر نشدند رای سفید خود را به نفع اصلاحطلبان در صندوق رای بیندازند؟
آرای باطله خود یک اعتراض است و این افراد تنها به دنبال مهر شناسنامه بودند. در مورد اینکه چرا به کاندیدای اصلاحطلب رای ندادند را هم بهزعم من ناشی از مسائل اقتصادی است. مردم در مورد سفره نان خود نه با اصلاحطلب شوخی دارند و نه اصولگرا. اگر این مشکلات حل نشود، بازهم تفاوتی میان اصولگرا و اصلاحطلب نیست.
با تــوجه به اینکه محسن رضایی در چند دوره از انــتخابات کاندیدا شده بود، کمتر کسی پیش بینی میکرد که رای همتی از رضایی هم کـمتر شود؟
آقای رضایی فرمانده جنگ بودهاند و قطع به یقین جایگاه بالاتری دارند همچنین یک جنمی دارند که از چهره ایشان هم نمایان است و به نوعی از ایشان حساب میبرند. به هرحال در برنامههای تلویزیونی خود، توانستند که به خوبی صحبت کنند. از یارانه 450 هزار تومانی صحبت کردند هر چند کاری به منبعش ندارم که چگونه میخواستند این یارانه را به مردم پرداخت کنند اما اینها مواردی است که مردم نیاز دارند. وعده مسکن دادند آن هم در حالی که اگر مسکن نباشد خطر کاهش جمعیت کشور را تهدید میکند، چراکه 20 سال دیگر کسی بچهدار نمیشود که بخواهد حکومتی وجود داشته باشد. به باور من آمریکا و اسرائیل کاری نمیتوانند بکنند اما خودمان با این کارها داریم ریشه خودمان را میزنیم. به هرحال بحث انتخاباتی است و اینها را میگویند که بتوانند رای به دست بیاورند و نیاز مردم هم است.
اصلاحطلبان سرمایههای اجتماعی خود را از دســـت دادهاند و دیـگر آن پشتوانه 20 میلیونی خود را ندارند. برای اعتماد سازی باید چه کنند؟
برای اعتماد سازی من فقط ریشه مشکلات را اقتصادی میدانم. بدان معنا که اگر اصولگرایان هم در این دوره وضع را بهبود بخشند، یقینا مردم هم تا چند سال پشت اصولگرایان سینه میزنند اما اگر دوباره مشکل اقتصادی و تحریم ایجاد شود، مردم دیگر تحمل نمیکنند و دوباره به سمت اصلاحطلبان میروند.
ارسال نظر