نتیجه یک طرفه بودن سیاست خارجی
همه کشورها بر اساس منافع خودشان با سایر کشورها ارتباط برقرار میکنند و به اصطلاح دیپلماسی در سیاست بر اساس بده و بستان صورت میگیرد. طبیعی است که وقتی کشوری یک طرفه رابطه برقرار میکند هر احتمالی در خصوص نحوه و نوع برخورد با آن کشور متصور است. درست مثل دنیای تجارت که شما وقتی امکان متنوع سازی منابع تامین کالا نداشته باشید فروشنده هر جنسی را با هر قیمتی که خواست به شما میفروشد.
به گزارش آرمان ملی آنلاین قاسم محبعلی، مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه نوشت: مشکلی هم که در سیاست خارجی ایران وجود دارد این است که چین و روسیه خیالشان از این بابت راحت است که ایران انتخابی غیر از این دو کشور در روابط بینالملل به عنوان قدرتهایی که بخواهد با آنها همکاری کند، ندارد. همانطور کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز به همین نتیجه رسیدهاند که هر سیاستی در قبال ایران اتخاذ کنند ایران به دلیل اینکه نیازمند به ارتباط با امارات، قطر و عمان است تغییری در نوع مناسبات خود با آنها نخواهد داد.
لذا این مشکل به اینجا بر میگردد که چون یک سیاست خارجی همه جانیه و متوازن نداریم طبیعی است که کشورهای دیگر متناسب با منافعی که با طرف دیگر دارند و طرف دیگر با آنها بده و بستان میکند تصمیمگیری میکند. کما اینکه چین در سطح رئیسجمهور و روسیه نیز در سطح وزیر امور خارجه دست به چنین کاری زدند. در نتیجه تا وقتی که این یک طرفه بودن سیاست در روابط بینالملل وجود دارد این اتفاقات طبیعی است و روسها نیز اگر رفتاری غیر از این کنند باید تعجب کنیم. مساله مهم این است که چین و روسیه ایران را به عنوان یک متحد نمیشناسند. چرا که اتحاد یک ظروف و الزاماتی دارد که نه در مناسبات ایران با روسیه وجود دارد و نه در مناسبات ایران با چین.
کما اینکه اگر نگاه کنیم در شرایط فعلی روسها به ایران احتیاج دارند و ایران هم به روسها احتیاج دارد و چین هم هر اندازه منافعش اقتضا کند از این فرصت نهایت بهرهبرداری را میکند. باید دید حجم مناسبات چین با کشورهای عرب خلیج فارس چقدر است و با ایران چه حجمی از مناسبات را دارد. طبیعی است که شاید ایران یک دهم حجم مناسبات تجاری، سرمایهگذاریها و قراردادهایی که چین با عربستان و سایر کشورهای خلیجفارس دارد با ایران نداشته باشد. لذا طبیعی است که بده بستانهایش با آن کشورها مهمتر از ایران باشد و نگهداری از آن کشورها در کنار خودش مهمتر باشد. روسیه نیز در شرایط فعلی با توجه به نقش عربستان و کشورهای خلیج فارس در قضیه مسائل انرژی و امنیتی و اینکه بتواند آنها را بیطرف نگه دارد آنها را بهتر از ایران میداند. چون مطمئن است از آنجا که ایران با اروپا و آمریکا درگیر است امکان بازی دیگری ندارد و حتی هر اتفاقی در مورد روسیه یا چین بیفتد ایران همین مواضع را خواهد داشت.
پس اگر ایران این امکان را داشت که اگر چینیها راجع به تمامیت ارضی ایران صحبت میکنند ایران نیز میتوانست در خصوص نقطه ضعفهای چینیها که هنگکنگ، سین کیانگ و تبت هستند با توجه به روابطی که با غربیها دارد و غربیها روی آنها انگشت میگذارند واکنش متقابل نسبت به چینیها نشان دهد. آن زمان چینیها نیز احساس میکردند که ممکن است ایران حق تحفظی نسبت به آنها داشته باشد و هرگز چنین رویکردی را اتخاذ نمیکردند و رئیسجمهور چین در شورای همکاری خلیج فارس احتیاط میکرد. یا در خصوص روسیه نیز اگر ایران روابطی را به کشورهای رقیب روسیه داشت اگر آنها بر روی منافع ایران پا میگذاشتند ایران نیز میتوانست متناسب با منافع خودش پا روی منافع روسیه و چین بگذارد.
ارسال نظر