غذا نخوردن در ملا عام حرمت کهن ایرانیان
در گذشته مردم غذا خوردن در ملاعام را ناپسند میدانستند. بنابراین در معرض عموم غذا نمیخوردند چون معتقد بودند ممکن است کسی گرسنه باشد و ما متوجه نشویم یا کسی توان مالی خرید آن غذا را نداشته باشد و دلش بخواهد.
به گزارش آرمان ملی آنلاین ، خیلی از ماها یادمان میآید در گذشته، پدر یا بزرگتر خانواده اگر میخواست کباب از بیرون تهیه کند، با وجودیکه در کبابی جا برای سرو غذا و میل کردن بود اما به کبابی میگفت کبابها را آماده میکرد لای نان و در برگهای از روزنامه میپیچید و خیلی زود راهی منزل میشد. این همان حرمتیست که سالهاست خبری از آن نیست. پدرهایمان سختشان بود در ملا عام جلوی رهگذران کباب بخورند. میگفتند خدا را خوش نمیآید شاید کسی دلش بخواهد و نتواند این غذا را تهیه کند. اما هر چه که زمان به جلو رفت رعایت این آداب و رسوم رنگ باخت. به طوری که شاید افراد کمی برای انجام آن احترام قائل هستند. امروزه سیل عظیم فست فودها و غذاخوریها در معابر و صندلیهایی که به ردیف در طول و عرض پیادهرو چیده شده تا فرهنگی وارداتی و عاری از آن حرمتهای انسانی، غالب شود. هرچند امروزه به سبب تغییرات اجتماعی و مشغلههای متعدد و مسائل جمعیتی ناگذیر از این روند جدید باشیم اما همچنان میتوان این حرمتها را از صندلیهای داخل پیاده رو به داخل مغازه هدایت کرد!
احترام به افراد گرسنه و غذا نخوردن در ملاعام
آداب غذا نخوردن در ملا عام موضوعی است که علاوه بر تاکید زیادی که در اسلام به آن شده، از نظر انسانی هم شکل خوبی ندارد. این که ما در مقابل دیگران غذا بخوریم و آنها به ما نگاه کنند، عملی زشت است. رسول خدا(ص) در این زمینه میفرمایند:«هر کس غذا بخورد و دیگری به او نگاه کند و به او ندهد، به دردی بی درمان مبتلا میشود».
در گذشته مردم غذا خوردن در ملاعام را ناپسند میدانستند. بنابراین در معرض عموم غذا نمیخوردند چون معتقد بودند ممکن است کسی گرسنه باشد و ما متوجه نشویم یا کسی توان مالی خرید آن غذا را نداشته باشد و دلش بخواهد. در حال حاضر خوردن غذا در بین مردم به رفتاری عادی تبدیل شده است. برای نمونه وقتی به پارکها یا مراکز تفریحی میرویم با انبوهی از افرادی روبه رو میشویم که سعی میکنند از خود با بهترین غذاها پذیرایی کنند آن هم در حضور دیگران. غذاهایی وسوسه انگیز که هوس خوردن آن، بر سر هر عابری میافتد چه برسد به این که فرد گرسنه و ناتوان از خرید آن باشد.
یا رستورانهایی که با صف کردن انواع صندلیها در بیرون از مغازه خود، غذاهای رنگارنگ را به رخ عابران پیاده میکشند تا مشتریان بیشتری را به خود جلب کنند. در حالی که اگر کسی واقعا بخواهد حال گرسنگان را درک کند و ادعایی در این زمینه داشته باشد، کوچکترین کاری که میتواند انجام دهد این است که برای تناول در انظار دیگران حرمت قائل شود.
در قدیم اگر همسایهای غذایی میپخت که بوی زیادی داشت قبل از این که خود بخواهد غذایش را شروع کند اول مقداری از آن غذا را برای همسایهاش جدا میکرد تا اگر با بوی غذایش، همسایه هوس خوردن آن را کرده باشد از نخوردن آن حس بدی پیدا نکند. امروزه چنین چیزی بین افراد معنای زیادی ندارد و به نوعی هر کسی سرش در کار خودش است. و برای دیگران اهمیتی قائل نیست و این که بوی غذایش تا چه اندازه میتواند باعث آزار دیگران شود.
پیشرفت تکنولوژی و افزایش استفاده از فضای مجازی نیز در ترویج این فرهنگ بی تاثیر نبوده است. در شبکههای اجتماعی بویژه اینستاگرام، افراد زیادی را میبینیم که برای این که پیش دیگران خودنمایی و فخر فروشی کنند، از غذاهای رنگارنگشان عکس یا فیلم گرفته و آن را در معرض دید عموم قرار میدهند. گویا هیچ درکی از محیط پیرامون خود ندارند و فقط دنبال چشم و هم چشمی در مقابل دیگران هستند. برایشان مهم نیست که شاید کسی هوس این غذاها را بکند و توان خرید آن را ندارد. این بیحرمتی بخصوص در حضور کودکان نیازمند، از منظر انسانی و عاطفی به اوج خود میرسد.
ارسال نظر