بررسی مواجهه اصلاحطلبان با انتخابات پیشرو
مشارکت مشروط یا عدم مشارکت فعال
مواجهه اصلاحطلبان با انتخابات پیشرو درگیر با یک دوگانه انتخاباتی است که هر رکن از این دو گانه نوع رویکرد خود را بر حق میپندارد و معتقد است که جامعه نیز از همین رویکرد پیروی خواهد کرد.
رویکرد نخست که بخش بیشتری از اصلاحطلبان بر آن قائلند اینگونه است که چون شرایط مشارکت به لحاظ مختلف برای اصلاحطلبان فراهم نیست و اساسا اصلاحطلبان در انتخابات مجلس پیشرو تعیینکننده نیستند و زمین بازی نیز برای آنها تعریف نمیشود پس لزومی به حضور و مشارکت در انتخاباتی که نتیجه آن از پیش مشخص شده نیست. بر مبنای همین امر نیز آنها معتقد به عدم مشارکت هستند. اما نگاه دیگر بر این باور است که تحت هر شرایطی حتی اگر روزنههای کوچکی هم برای حضور و مشارکت بود نباید صندوق رای را رها کرد و به لزوم مشارکت فعال در انتخابات تاکید دارند. حال اینکه اگر شرایط نیز فراهم نباشد؛ اما آنها معتقدند که باید شرایط را فراهم کرد و منتظر نتیجه ماند که در چه سطحی میتوان در انتخابات مشارکت کرد. این دوگانه باعث شده تا بسیاری از فعالان سیاسی نیز در نوعی بلاتکلیفی بمانند که چه نوع رویکردی نسبت به انتخابات پیشرو داشته باشند. آیا مردم را به حضور و مشارکت در جهت تغییر شرایط ترغیب کنند یا اساسا بر طبل عدم مشارکت بکوبند. اما جدای از این دوگانه اگر از منظر جامعه محوری به قضیه بنگریم باید گفت که اصلاحطلبان همواره بر بستر حمایت سرمایه اجتماعی خود وارد عرصه انتخابات شدهاند و هر زمان شاهد مشارکت بالای مردم بودهایم اصلاحطلبان نیز توانستهاند پیروزی را از آن خود کنند. امروز نیز آنطور که از شواهد و قرائن پیداست مردم فعلا تمایلی به حضور در انتخابات ندارند. لذا اصلاحطلبان نیز که از طرفی با مسالهای به نام احراز صلاحیتهای مواجهاند و از طرف دیگر نیز مساله احتمال کاهش چشمگیر مشارکت در جامعه قاعدتا نباید انتظار مشارکت بالا از سوی اصلاحطلبان داشته باشیم. چه اینکه اساسا نوع رویکرد حاکمیت و دستگاههای اجرایی و نظارتی نیز چندان مطلوب نظر اصلاحطلبان نیست و بر خلاف جریان رقیب آنها در این انتخابات نه تنها تعیینکننده نیستند بلکه امید چندانی هم به موفقیت ندارند. لذا به همین جهت بسیاری معتقدند که اصلاحطلبان با توجه به نوع مواجهه مردم با انتخابات، رویکرد خود را تبیین خواهند کرد. هر چند که شخصی مثل سعید حجاریان تئوریسین اصلاحات با اعتقاد به مشارکت مشروط بیان میکند «مشارکت مشروط نوعی برخورد فعالانه و مسئولانه با مقوله سیاست و انتخابات است.» حال اینکه این مشارکت مشروط مدنظر وی مشروط به چه اموری در نوع خود باشد جای بحث و بررسی دارد.
* باید در جهت روشنگری مردم تلاش کرد
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با مواجهه اصلاحطلبان با انتخابات و دوگانه موجود اظهار داشت: دوگانهسازی در میان اصلاحطلبان بر اساس یک فرض است و هنوز به واقعیت نپیوسته است. بر اساس همین فرض هم بسیاری از اصلاحطلبان از نامنویسی در انتخابات امتناع کردند. به این معنا که در سه چهار دوره گذشته پس از مجلس ششم همواره چهرههای شاخص اصلاحطلبان رد صلاحیت شدند. اسماعیل گرامیمقدم به «آرمان ملی» گفت: بنابر این با تکیه بر آن فرض یک وجه از این دوگانه درست است و در انتخاباتی که قرار نیست تایید بشویم اساسا چرا باید شرکت کرد؟ اما چون بخش دوم این دوگانه این بود که نباید فرصت را در این سطح نیز از دست داد و باید به انتظار نشست تا ببینیم دستگاههای نظارتی و حاکمیتی این بار با اصلاحطلبان چه رفتاری انجام میدهند. آیا با توجه به انتقاداتی که در کشور وجود دارد باز هم حاکمیت همان رفتار قبلی را ادامه خواهد داد یا نه؟ قائم مقام حزب اعتماد ملی بیان کرد: به نظر من این تصمیم هنوز منعقد نشده و اصلاحطلبان با رصد تمام حوزههای انتخابیه بهویژه حوزههای تک نامزدی یا دو نامزدی تصمیم خواهند گرفت. البته من این را زیاد دچار اشکال نمیبینم بلکه آنچه دچار اشکال است اینکه برخی اصلاحطلبان معتقدند چون مردم در انتخابات شرکت نمیکنند این انتخابات ما نیست و ما نیز شرکت نمیکنیم، بهنظرم این غیر دموکراتیکترین حرف است که بگوییم چون مردم نمیآیند ما هم نیاییم. وی تصریح کرد: میتوان اعتراض کرد که بهدلیل نارضایتی که وجود دارد ما شرکت نمیکنیم و با ردصلاحیتها توان لیست دادن نداریم، اما اینکه یک جریان سیاسی شش ماه قبل از انتخابات بگوید چون مردم نمیآیند ما هم نمیآییم حرف درستی نیست و اتفاقا جای ضعف اصلاحطلبان است که چگونه مردم حاضر نیستند به اصلاحطلبان رای دهند. به همین دلیل اگر زمینه انتخابات رقابتی برقرار شد باید تلاش، تبلیغ و توجیه کرد که حتما میان اصلاحطلبان و اصولگرایان، مجلس پنجم و چهارم، مجلس دهم و یازدهم فرق است و باید در جهت آگاهیرسانی به مردم اطلاعرسانی و روشنگری شود.
نهادهای مسئول انعطاف به خرج دهند
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص بحث انتخابات و حضور اصلاحطلبان اظهار داشت: برای حضور و مشارکت در هر نوع از انتخابات سراسری بسترها و لوازمی مورد نیاز است که ضمن تکیه بر آنها احزاب، گروهها و فعالان سیاسی از قبیل جبهه اصلاحطلبان ایران بتوانند در این گونه رویدادهای سیاسی حوزه سیاست داخلی کشور نقشآفرین باشند. یکی از این زمینهها نحوه اعمال نظارت شورای نگهبان و ساختار نظارتی این شوراست چرا که به هر اندازه فیلتر شورای نگهبان تنگتر اعمال شود تعداد کمتری از نامزدها و سلایق عمومی جامعه فضای بروز و ظهور در صحنه را پیدا میکنند. حسن رسولی گفت: مورد دیگر درباره بسترهای لازم برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات مربوط به شرایط برابر برای همه گروههای سیاسی است به این معنی که دولت و نهادهای مربوط به آن از جمله وزارت کشور یا نهادهای تبلیغاتی نظیر صداوسیما شرایطی فراهم کنند که بر مبنای عدالت سیاسی و نگاه فراگیر همه فعالان سیاسی بتوانند از فضای مناسب برای جهت پیگیری مطالبات سیاسی و انتخاباتی خود استفاده کنند. این فعال سیاسی ادامه داد: صحبت از تایید صلاحیت اصلاحطلبان جای خود دارد ما ۱۳ نفر را در جبهه اصلاحات انتخاب کرده بودیم که همه این افراد ردصلاحیت شدند و حتی خارج از دامنه اصلاحات چهرهای مانند علی لاریجانی در سبد مطلوبیت بخش نظارتی قرار نمیگرفت، حذف شد. بنابراین با توجه به تجربه سالهای ۹۸ و ۱۴۰۰ که عملا در بسیاری از حوزههای انتخابیه امکان ارائه لیست برای اصلاحطلبان فراهم نبود، مجمع عمومی جبهه اصلاحات این بستر را مناسب برای سیاستورزی انتخاباتی مناسب و اثربخش خود نمیداند. بنابراین افق روشن برای مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات مشاهده نمیشود.
ارسال نظر