چهارشنبهسوری یا چهارشنبهسوزی؟
با نزدیک شدن به پایان سال و رسیدن به آخرین چهارشنبه، نوعی اضطراب برجامعه مخصوصا خانوادههای دارای فرزند نوجوان حاکم میگردد.
حتی افراد فاقد نوجوان یا جوان نیز، با ترس منتظر عبور از پایان سال هستند. تا آنجاکه بسیاری از هموطنان، به اضافه اینجانب، از اغلب کشورها مطلع هستیم، در ایام پایان سال، برخی از کشورهای اروپایی و آسیایی، با شکلها و نامهای مختلف، مراسم جشن یک روز و شب در آخرسال را برگزار میکنند. درکشور ما چهارشنبه آخر سال، در ردیف مراسم و جشنهای ثابت بوده و براساس برخی از نظریات، حتی ریشه در باور مذهبی نیز دارد. روشن کردن آتش و پریدن از روی آن، درکنار برنامههای دیگر مثل قاشقزنی، فالگوش ایستادن، آواز خوانی توسط حاجی فیروز که حکایت و ماجرایی طولانی دارد. جمع شدن اعضای فامیل و خانواده، در خانه بزرگترین عضو و گفتوگو و خندههای معمول ما ایرانیان و پریدن از آتش همراه با زمزمه آهنگین بعضی از اشعار سنتی، بخش جداییناپذیر این مراسم بود. متاسفانه بهخاطر کمرنگ شدن حضور نهادهای فرهنگی و مراکز برگزاری اینگونه مراسم، این مراسم دچار انحرافات وکجرویها شدند. از سوی دیگر نوجوانان و جوانان، در بین بعضی از خانوادهها، ترجیح دادند به جای ماندن درخانه و همراهی با آنها، همراه با دوستان و همبازیها، درکوچه وخیابانها، چهارشنبهسوری را به چهارشنبهسوزی تبدیل نمایند. کوچهها و خیابانها در بسیاری از شهرها تبدیل به تصویری از میادین جنگ شدند. صداهای آزاردهنده که انفجارهای میادین جنگ را تداعی میکردند، درکنار شعلههای بلند آتشهای خطرناک، صداهای مخوف و انفجارهای گوشخراش، لرزه براندام شهروندان میانداخت. بهرغم آموزشهای رسانهای و نمایش گوشهای از آسیبهای وارده، انگار تعدادی از افراد بنای عناد با جامعه دارند. صدای آژیرهای آمبولانسها و خودروهای آتش نشانی، به هارمونیهای دلخراش مبدل میشدند. آمار مرگ و تعداد مجروحان ناشی از سوختگیهای متعدد، در آستانه سال نو و طراوت بهار، کام برخی از هموطنان تلخ میکنند. در حال حاضر که در آستانه چهارشنبهسوزی ایستادهایم، سه نفر فوت و بیش از ۱۲۰ نفر دچار سوختگی و شکستگی و جراحات دیگر شدهاند. میلیونها دلار و ریال، برای خرید و قاچاق اقلام بسیار خطرناک صرف شده و میشود. کافی است سری به خیابانهای مرکزی شهر بزنیم. باکمال تاسف مشاهده خواهیم کرد، اقلام آتشافروزی شباهتهای تاسفآوری به اقلام جنگی دارند و عرضه میشوند. از سی سال قبل، بارها عرض کردهام بعضی از سازمانهای دولتی، مثل آموزش و پرورش و شهرداریها و... با اختصاص مراکزی مثل پارکها و فضاهای ورزشی، به مراکز مربوطه دستور تولید اقلام مورد نیاز وکم خطر برای شادی را صادر نمایند، تا خانوادهها در کنار فرزندان دلبند خود به برگزاری مراسم و جشن بپردازند. امید آنکه با نظارت و همکاری خانوادهها و مسئولان محترم امسال که ماه مبارک رمضان، همزمان با ایام سال نو گردیده، اندوه و اضطراب از فرزندان ما و خانوادههای گرامی آنها دور گشته، شادی و سرور باتمام ظرفیت وارد جوامع ما گردد.
* مجید ابهری
آسیبشناس اجتماعی
ارسال نظر