| کد مطلب: ۱۱۶۱۱۴۶
لینک کوتاه کپی شد

گزارش «آرمان ملی» از جدی نگرفتن درس هنر در مدارس

درس هنر، همیشه در حاشیه

آرمان ملی _ شفق محمدحسینی: حتما دهه شصتی‌ها به یاد دارند، که زنگ هنر در مدارس چندان جدی گرفته نمی‌شد و برخی اوقات هم پیش می‌آمد که اصلا معلم هنر نداشتیم. حالا دیگر بماند که اگر دانش‌آموزی به هنر علاقه نشان می‌داد، با نگاه چپ چپ خانواده و اطرافیان مواجه می‌شد، که همه معتقد بودند بچه‌هایی که زیاد درس خوان نیستند، دنبال هنر می‌روند و مادربزرگ‌ها نیز همه سعی‌شان را می‌کردند، تا بچه‌های طرفدار هنر را از این رشته دور کنند.

درس هنر، همیشه در حاشیه

یادم نمی‌رود که تا فردی به هر هنری علاقه‌مند بود، یا مثلا کلاس یکی از رشته‌های هنری را می‌رفت، همه با ناامیدی سری تکان می‌دادند که هنرم شد رشته؟ شد کار؟ مادربزرگم که مدام می‌گفت: هنرمندا همشون فقیرن! دنبال هنر نرید. فقط حسابداری بخونید! تا می‌توانست گوش نوه‌هایش را از این حرف‌ها پر کرد، هرچند هیچ کدامشان به حرف‌هایش گوش ندادند و هیچ‌کس به دنبال حسابداری نرفت، به جایش تا دلتان بخواهد نوه هنرمند پیدا کرد! نوه‌های کوچک‌تر که می‌خواستند سربه سرش بگذارند، می‌رفتند و می‌گفتند مامانجون، ما میخوایم نقاشی بخونیم. مادربزرگ هم با غیظ نگاهی به آنها می‌انداخت و می‌گفت فقط حسابداری!

یادم می‌آید من و دخترخاله‌ام، پیش از انتخاب رشته و شروع دوره دبیرستان، علاقه‌مند به هنر بودیم و نزد یکی از نویسندگان معروفی رفتیم، که اگر نامش را بگویم همه می‌شناسیدش، اما ترجیح می‌دهم نگویم. این نویسنده هم همه تلاشش را کرد تا ما را منصرف کند و تشویق شویم به خواندن رشته ریاضی. هرچند من هنوز هم پشیمانم که چرا رشته مورد علاقه‌ام را دنبال نکردم و در نهایت هم، رشته دانشگاهی‌ام هیچ ربطی به ریاضی نداشت. دبیرستان را با دروس خشک ریاضی به پایان رساندم. این تعداد دانش‌آموزان کم نبوده و نیستند. دانش‌آموزانی که به دلیل اجبار خانواده تن به انتخاب رشته‌هایی می‌دهند که به آن علاقه‌مند نیستند.

هرچند با گذر زمان، توجه والدین به علایق فرزندانشان هم بیشتر از گذشته شده است، به نوعی که امروز برخی والدین حتی نمی‌توانند به فرزندانشان بگویند، بالای چشمت ابروست، و به نوعی خانواده‌ها به سمت فرزندمحوری رفته‌اند، اما همچنان نگاه عمومی به دروس هنری، هرگز برابر با دیگر رشته‌ها نبوده است. از کودکی که همه والدین ترجیح می‌دادند و می‌دهند، فرزندانشان دکتر و مهندس شوند، اما هرچه کودک بزرگ‌تر می‌شود، علاقه‌اش به این رشته‌ها کمتر می‌شود. مساله این است که هر کودکی مهارت و توانایی ویژه‌ای دارد، که زمان ما دهه شصتی‌ها چندان توجهی به آن نمی‌شد و به همین دلیل است که خیلی از ما، رشته‌ای دیگر خواندیم و شغلی متفاوت با آنچه تحصیل‌کرده بودیم، برگزیدیم.

هنر را جدی نمی‌گیریم

خانم کاظمی، یکی از معلمان هنر، که سابقه زیادی در تدریس دروس هنر و گرافیک دارد، درباره این رشته و علاقه‌مندی دانش‌آموزان به آن، به «آرمان‌ملی» گفت: متاسفانه از گذشته یک نگاه منفی به دروس هنری و در کل هنرمند، در جامعه وجود داشته و تا حدی دارد. هرچند این نگاه کمی کمرنگ شده است، اما اگر یادتان باشد همیشه حتی به هنرستان در گذشته نگاه منفی داشتند و مثلا می‌گفتند که بچه‌های تنبل به هنرستان می‌روند و یا دانش‌آموزانی که دچار برخی آسیب‌های اجتماعی هستند، در هنرستان درس می‌خوانند. این درحالی است که خود من که سابقه تدریس در دبیرستان و هنرستان را دارم، کاملا مخالف این مساله هستم. در هنرستان به نوعی خلاقیت دانش‌آموزان بیشتر مورد توجه قرارمی‌گیرد و فرد با همه جنبه‌ها و توانایی‌های خود آشنا می‌شود، به نوعی که می‌تواند بیشتر بر آنها سرمایه‌گذاری و مهارت آموزی کند. این در حالی است که در رشته‌هایی مانند ریاضیات، گاهی دیده می‌شود که دانش‌آموز تنها به اجبار والدینش این رشته را برگزیده است و هیچ علاقه‌ای ندارد و با بی‌انگیزگی هم درس می‌خواند. اما اگر خودتان هم دانش‌آموزی اطرافتان باشد که به هنر علاقه‌مند باشد و در هنرستان درس بخواند، خواهید دید که با چه تلاش و علاقه‌ای درس می‌خواند. اما به نوعی نگاهی در جامعه ما وجود دارد که هنر را چندان جدی نمی‌گیرد و متاسفانه این نوع نگاه همیشه به هنرمندان هم بوده است.

یکی از مادران دانش آموزی که دخترش به هنرستان می‌رود، درباره علاقه و انتخاب دخترش به «آرمان‌ملی» گفت: قبل از اینکه این رشته را برگزیند، من و پدرش مخالف بودیم و دلمان می‌خواست ریاضی بخواند. اما بعد از صحبت با چند مشاور، به این نتیجه رسیدیم که بهتر است بگذاریم مطابق علاقه‌اش پیش برود. حالا دخترم بسیار تلاش می‌کند و با انگیزه بیشتری دروسش را دنبال می‌کند. هرچند اطرافیان مرتب می‌گفتند که رشته بهتری را مجبورش کنید انتخاب کند، اما دوره این حرف‌ها گذشته است. حالا حتی یک بچه چهارساله هم لباسش را خودش انتخاب می‌کند و ما چطور می‌توانیم به یک نوجوان بگوییم چه رشته‌ای را بخواند. اما نکته جالب این است که قبل اینکه فرزندم به هنرستان برود، همه می‌گفتند که بچه‌های هنرستانی درس نمی‌خوانند، اما آنچه من دیدم خلاف این مساله بود و من می‌بینم که چقدر همه بچه‌ها تلاش می‌کنند و ساعت‌های بسیاری حتی در خانه، به انجام کارهای مربوط به رشته خود مشغول هستند. حتی در تعطیلات نوروز هم از بچه‌ها خواستند که در کلاس‌ها حاضر شوند. من هنوز متعجبم از این نگاه منفی که در گذشته به هنرستان وجود داشت. البته هنوز هم برخی اقوام و آشنایان می‌گویند که دخترتان با استعداد و درس خوان بود و چرا گذاشتید هنر بخواهد؟ من هم می‌گویم که مهم این است که خودش علاقه‌مند است.

دروس هنر در حاشیه

در همین راستا، علی لطیفی، رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، پیشتر در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه برخی دروس تخصصی همانند درس هنر به اندازه کافی نیروی انسانی متخصص برای تدریس ندارد گفت: این دروس معمولا در حاشیه قرار می‌گیرند.

وی با بیان اینکه دلیل اصلی این مشکل، کمبود نیروی انسانی متخصص و تمرکز بیشتر بر اصل تأمین نیرو در مقایسه با ارتقای کیفیت آموزش است افزود: زمانی که کمبود نیرو وجود داشته باشد، اولویت‌ها بیشتر بر روی تامین نیرو معطوف می‌شود و این مسئله باعث می‌شود کیفیت تدریس در برخی دروس تحت تاثیر قرار گیرد.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با بیان اینکه برای حل این چالش‌ها، نیاز است که سیستم آموزشی کشور تمرکز بیشتری بر تربیت نیروی انسانی متخصص در تمامی رشته‌ها داشته باشد ادامه داد: علاوه بر تأمین کمیت نیرو، کیفیت تدریس نیز به واسطه برنامه‌های توانمندسازی، انگیزش‌بخشی و همچنین نظارت و پیگیری ارتقا یابد.

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار