امیررضا واعظ آشتیانی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
به پزشکیان آدرس اشتباه می دهند
آرمان ملی- احسان انصاری: در حالی که تصمیم نظام درباره مذاکره با آمریکا منفی بوده و قرار نیست مذاکراتی صورت بگیرد بازار ارز و طلا در شرایط غیرقابل پیشبینی قرار داشته و هر روز با رکوردهای جدیدی مواجه میشود.
![به پزشکیان آدرس اشتباه می دهند](https://cdn.armanmeli.ir/thumbnail/ow0hS73nnR1m/S6Hsh8dSr2z7Oz9zGla1YvHrg-LW4xM-HR8NLGoT6SF27gvge54c70s_uzPBlgh1YzKW8nJt0EhFqqqm95MB2U7IEmOAAZ1I/cover_1440.jpg)
در چنین شرایطی سوال افکار عمومی این است که با توجه به پیچیدگیهای شرایط موجود چه چشماندازی از نظر اقتصادی و بینالمللی پیش روی کشور قرار دارد؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوال و تحلیل و بررسی چالشهای موجود با امیررضا واعظ آشتیانی فعال سیاسی اصولگرا گفتوگو کرده است. واعظ آشتیانی معتقد است: «آقای رئیسجمهور نگاهی به اطراف خود کند که چه کسانی در حوزه اقتصادی مسئولیت دارند. کسانی امروز تصمیم گیرنده اصلی در اقتصاد شدهاند که در سمتهای قبلی خود چندان کارآمد نبودهاند. این افراد در ابتدا باید در رویههای خود بازنگری کنند. همین افراد نیز موضوع مذاکره با آمریکا را مطرح میکنند تا افکار عمومی مطالبه استفاده از نیروهای کارآمد را فراموش کنند. برخی کارشناسان معتقدند که افزایش قیمت ارز توسط دولت انجام میشود تا کسری بودجه خود را کاهش بدهد. برخی به این نکته باور دارند و در واقعیت نیز بخشی از این باور صحیح است. نکته دیگر اینکه وضعیت اقتصاد امروز کشور نسخه کسانی است که در همه دولتها ایراد گرفته و در شرایط کنونی نیز میگیرند. وضعیت امروز اقتصاد کشور محصول همین تفکرات است.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*تصمیم نظام بر این بوده که در شرایط فعلی مذاکرهای با آمریکا صورت نگیرد. این در حالی است که واکنش بازار ارز و طلا نسبت به این تصمیم همراه با رشد تصاعدی بوده است. در چنین شرایطی چه چشماندازی پیش روی کشور مشاهده میکنید؟
قبل از اینکه به موضوع مذاکره فکر کنیم باید به این سوال اساسی پاسخ داد که مذاکراتی که در گذشته با آمریکا داشتهایم، چه دستاوردی برای کشور داشته است؟ آیا کشوری مانند آمریکا و مقامات آنکه معتقدند که دنیا متعلق به آمریکا است و آمریکا برای همه است و همه چیز را به سود خود میخواهند برای مذاکره مناسب است یا خیر؟ در دولت مرحوم هاشمی در ماجرای گروگانها در لبنان مذاکرات و صحبتهایی بین طرفین مطرح شد اما در نهایت آنها عنوان کردند ایران نیز در این ماجرا نقش داشته و سودی نصیب ما نشد. این وضعیت در دولت حسن روحانی نیز وجود داشت. در ابتدا که دولت آقای روحانی روی کار آمد عدهای گفتند ما زبان دیپلماسی و ارتباط با جهان را بلد هستیم برخی افراد که در گذشته سمتهایی در این زمینه داشتهاند زبان دنیا را بلند نیستند. با این وجود نتیجه این بلد بودن را هم دیدیم و مشاهده کردیم که چگونه عدهای سرنوشت اقتصاد و اقتصاد را به برجام گره زدند. در شرایط کنونی نیز عدهای از مذاکره با کشوری صحبت میکنند که خودش از برجام خارج شده و آن را باطل اعلام کرده است. من معتقدم در آمریکا مهرهگردانهایی در بالا قرار دارند که امثال ترامپ، بایدن و اوباما و دیگر روسای جمهوری این کشور را انتخاب میکنند. مردم آمریکا به صورت نمادین در انتخابات شرکت میکنند و به فردی رأی میدهند. با این وجود رأی مردم آمریکا تأثیری در انتخاب رئیسجمهور این کشور ندارد و کسانی که باید رئیسجمهور را انتخاب کنند این کار را انجام میدهند. همین افراد نیز هستند که تشخیص میدهند در چه مقطعی بایدن به عنوان رئیسجمهور در کاخ سفید حضور داشته باشد و در چه مقطعی ترامپ و یا هر فرد دیگری. به همین دلیل با کسانی که خودشان مهره هستند به چه صورت میتوان مذاکره کرد؟
*در چنین شرایطی چرا ترامپ از مذاکره با ایران صحبت میکند؟
امروز مشخص نیست قرار است درباره چه چیزی و برای چه مذاکرهای صورت بگیرد. در گذشته که مذاکره کردیم و برخی نیز سکههای طلای فراوان گرفتند چه نتیجهای برای کشور داشت؟ آیا با کشوری که فلسفه وجودی آن خلف وعده، زیادهطلبی و تحقیر ملتهاست میتوان مذاکره کرد و به نتیجه رسید؟ چطور میتوان با کشوری که برای طرف مقابل احترام قائل نیست مذاکره کرد؟ متأسفانه برخی دنبال این هستند که تجربههای تلخ را در مدیریت کشور تکرار کنند. این افراد نیز بر این باور هستند که ما از زبانی را بلد هستیم که میتوانیم با آمریکا مذاکره کنیم. این در حالی است که آمریکا تاکنون هر کاری که توانسته بر علیه ایران انجام داده است. یکی صدم این اقدامات و فشارها را علیه هر کشور دیگری کرده بود آن کشورها تاکنون نابوده شده بودند. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که با توجه به اتحادی که در کشور وجود دارد و شناختی که از رفتارشناسی آمریکا در بین جامعه وجود دارد، کلاه سر ما نخواهد رفت. ترامپ هنوز کار خود را به صورت جدی آغاز نکرده، تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کرده است. این در حالی است که براساس اعتراف تئوریسین تحریمهای ایران در دولت اول ترامپ این رویکرد شکست خورده است.
قبل از اینکه به موضوع مذاکره فکر کنیم باید به این سوال اساسی پاسخ داد که مذاکراتی که در گذشته با آمریکا داشتهایم، چه دستاوردی برای کشور داشته است؟
*چرا ترامپ در عین حالی که از مذاکره با ایران صحبت میکرد تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کرد؟
رفتارهای ترامپ همراه با تناقض است. اگر قرار است یک کشور با کشور دیگر مذاکره و تعامل داشته باشد به دنبال تنش و تحریم نخواهد بود. عقل سلیم حکم میکند که رفتارهایی برای مذاکره نشان داده شود که نشان دهنده حسن نیت باشد. این در حالی است که ترامپ از روز اول با قلدری با ایران برخورد کرده است. من معتقدم تئوریسینهایی بیرون از دولت پزشکیان به وی آدرسهای سوخته درباره مذاکره میدهند و آنها هستند که از ابتدای دولت تاکنون به شکلهای مختلف تلاش کردهاند دولت را به این نتیجه برسانند که برای حل مشکلات باید به سمت مذاکره با آمریکا حرکت کرد. پیشنهاد من این است که دولت باید از این چالهای که برایش کندهاند خود را نجات بدهد. دولت نباید در تله برخی افراد پشت پرده بیفتد. دولت اگر دنبال حل مشکلات است، به کسانی که میخواهند دعوا راه بیندازند و فضا را آشفته کنند توجه نداشته باشد و دنبال اجرای برنامههای خودش باشد و به سمت حل مشکلات کشور حرکت کند. دولت مواظب باشد که برخی مشکلات کشور را به واسطه آدرسهای غلط بیشتر نکنند.
*در روزهای اخیر بازار ارز و طلا با افزایش لجام گسیخته قیمتها مواجه بوده که با واکنشهای اجتماعی همراه بوده است. در شرایطی که تحریمها همچنان باقی است دولت چگونه میتواند وضعیت بازار را مدیریت کند؟
تا زمانی که اقتصاد ما دولتی، سیاسی و دستوری است هر اتفاقی که رخ میدهد مقصر آن دولت است. همه دولتهای پس از انقلاب عنوان کردهاند که ما به دنبال کوچکتر کردن دولت هستند در حالی که روزبهروز دولتها بزرگتر و چاقتر شدهاند. در دولتی که چابک نیست هر اتفاقی ممکن است رخ بدهد. در مورد افزایش قیمت طلا نیز باید عنوان کرد بخشی از مسأله به دلیل افزایش قیمت جهانی طلاست و ارتباطی به ما ندارد. با این وجود ما نباید مشکلات را پشت مذاکره با آمریکا پنهان کنیم. برخی ضعفهای اجرایی و نگرشی داخلی را پشت مذاکره با آمریکا پنهان میکنند. یکی از مهمترین مطالبات مردم استفاده از نیروهای شایسته و توانمند و به خصوص در زمینه اقتصادی است. آقای رئیسجمهور نگاهی به اطراف خود کند که چه کسانی در حوزه اقتصادی مسئولیت دارند. کسانی امروز تصمیم گیرنده اصلی در اقتصاد شدهاند که در سمتهای قبلی خود چندان کارآمد نبودهاند. این افراد در ابتدا باید در رویههای خود بازنگری کنند. همین افراد نیز موضوع مذاکره با آمریکا را مطرح میکنند تا افکار عمومی مطالبه استفاده از نیروهای کارآمد را فراموش کنند. برخی کارشناسان معتقدند که افزایش قیمت ارز توسط دولت انجام میشود تا کسری بودجه خود را کاهش بدهد. برخی به این نکته باور دارند و در واقعیت نیز بخشی از این باور صحیح است. نکته دیگر اینکه وضعیت اقتصاد امروز کشور نسخه کسانی است که در همه دولتها ایراد گرفته و در شرایط کنونی نیز میگیرند. وضعیت امروز اقتصاد کشور محصول همین تفکرات است.
*با توجه به شرایط موجود اقتصادی کشور و وضعیت پیچیده بینالمللی چه چشماندازی را مشاهده میکنید؟
ما باید به دور تسلسل آزمون و خطا پایان بدهیم. در دهههای گذشته هر دولتی که روی کار آمده با آزمون و خطا با سرنوشت کشور و مردم بازی کرده است. برخی مشکلات در داخل تولید میشود. من معتقدم80 درصد مشکلاتی که در کشور وجود دارد مدیریتی است. ما ریلگذاری که نداریم و اگر هم داریم راههای فرعی زیادی دارد. اقتصاد ایران یک اقتصاد رانتزا است. از سوی دیگر بخش خصوصی نیز در این اقتصاد به خوبی تعریف نشده است. واقعیت این است که برخی از بخشهای خصوصی موجود در کشور زاییده رانت هستند. تا چه زمانی باید این وضعیت ادامه داشته باشد که دولتها در ادوار مختلف ترک فعلهای مختلف داشته باشند. آنچه به کشور آسیب میزند باندبازی و قبیلهبازی است که دردولتهای مختلف وجود داشته است.
ارسال نظر