علی ربیعی از بازماندگی تحصیلی۴۸درصدی کودکان کار خبرداد
کودکانِ قربانیِ فقر
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: همه ما سریال بچههای خیابان را که محصول سال 82 و به کارگردانی همایون اسعدیان بود، به خاطر داریم. سریالی که به مسائل اجتماعی و مشکلات کودکان کار میپرداخت.
در همان سال هم پخش این سریال از تلویزیون برای بسیاری از ما باعث تعجب بود. اما از آن زمان تا امروز، مشکلات این کودکان پیچیدهتر از قبل شده است. با اینکه اغلب کارشناسان و آسیب شناسان، نسبت به افزایش کودکان کار و پیامدهای آن هشدار دادهاند، اما همچنان بعد از گذشت چند دهه اتفاق و اقدام عملی جدی در این زمینه را شاهد نبودیم. به طوری که حالا علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور هم در کانال تلگرامی خود از شکست سیاستهای ساماندهی از دهه هفتاد تاکنون خبر داده است. سیاستهایی که با اقدامهای مقطعی، گام مهمی در این زمینه برنداشته است.
هرچند برخی نهادهای متولی خبر از جمع آوری کودکان کار میدهند، اما این درمان درد این کودکان نیست. کودکانی که مهمترین دلیل گرایش آنها به کار اجباری، فقر اقتصادی در خانواده است. این درحالی است که در همه سالهای گذشته شاهد بودیم بارها اشاره شده است که این کودکان توسط باندهای مختلف مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و دچار انواع آسیبهای اجتماعی میشوند.
در همین راستا علی ربیعی دستیار اجتماعی رئیسجمهور در یادداشتی در کانال تلگرامی خود با عنوان «کودکان کار و طرحهای شکستخورده» با اشاره به افتتاح پردیس توانمندسازی و دومین مجتمع تخصصی شوق زندگی ویژه کودکان کار و خیابان در بوستان بعثت نوشت: «همواره بر این باور هستم که وقتی میخواهیم جامعهای را نسبت به انسانی بودن و اخلاقی بودن آن جامعه بسنجیم باید میزان توجه به سالمندان، فرصتهای نابرابر و کودکان را درنظر بگیریم.
عدم هماهنگی دستگاه ها
علی ربیعی دستیار اجتماعی رئیسجمهور در کانال تلگرامی خود نوشت: در شرایط امروز که ۴۸.۷ درصد از کودکان کار و خیابان در ایران، بازمانده از تحصیل هستند و حدود ۲۱ درصد از این کودکان سوءتغذیه دارند، باید به این نکته که توجه به کودکان توجه به آینده کشور است، تامل بیشتری داشته باشیم و بهخاطر داشته باشیم این کودکان، چندین دهه زندگی خواهند کرد و تبدیل به کنشگران مثبت و یا منفی خواهند شد. مطالعات نشان میدهد که بسیاری از مشکلات کنونی، ناشی از تداخلها و مسئولیت ناپذیری دستگاهها است. از دهه ۷۰ تا سال ۱۳۹۹ بیش از ۳۰ طرح با عنوان ساماندهی، سازماندهی یا طرحهای مداخلهای داشتیم که شکست خورده بودند.
ربیعی در ادامه بیان کرد: واکاویها نشان میدهد که یکی از دلایل این شکستها، ناشی از عدم هماهنگی و حتی خنثیسازی عملکرد میان دستگاهها و به عبارتی آزار ساختارها بوده است و از علل دیگر نیز میتوان به فراموشی بوروکراتیک و نگاههای مقطعی اشاره کرد. علت مهم دیگر در شکست طرحها، سیاستگذاریهایی است که نه به علت توجه دارند و نه به گونهشناسی کودکان کار.
کودکان کار، در معرض انواع آسیب ها
در همین راستا، پریسا پرشاد، فعال حقوق بشر، درباره تعریف کودک کار به «آرمانملی» گفت: برخلاف گذشته که حرفه آموزی از سنین پایین آغاز میشد، در تعریف مدرن، کودکی که به علت فقر اقتصادی، ناچار به کسب درآمد است را کودک کار مینامیم. کودکانی که ناچارا به علت شرایط اقتصادی در مشاغل کاذب مشغول به کار هستند، یا توسط باندهای خاصی به کار گرفته شدهاند.
وی درباره وضعیت دیگر کشورها در رابطه با کودکان کار افزود: سیاستهای اجتماعی در اکثر کشورهای توسعه یافته مبتنی بر ارتقای سلامت جامعه و بهبود شرایط کودکان، خصوصا کودکان کار است، اما تا چه میزان این کشورها در این زمینه موفق بودهاند، بستگی به نفوذ مافیا در آن کشورها دارد. ایران از سال 92 به بعد با کمک سازمانهای مردم نهاد توانست قدمهای ارزشمندی در حوزه کودکان کار بردارد.
پرشاد درباره آسیبهایی که کودکان کار با آن روبهرو هستند، گفت: کودکان کار در معرض آسیبهای گوناگونی هستند، اگر در دام مافیای موادمخدر، قاچاق اعضای بدن و یا تجارت جنسی گرفتار نشوند، از بسیاری از آنها سوءاستفاده جنسی میشود. از نظر جسمی به شدت دچار آسیب و در معرض بیماریهای بسیاری هستند. اما در بعد روانی مساله حادتر است. این کودکان به شدت در معرض آسیبهای روانی هستند که یا پیامد بهرهگیری جنسی است، یا تحقیرشدن در فضای عمومی قراردارند.
او با اشاره به لزوم سواد و آگاهی در پیشگیری از آسیبها بیان کرد: یکی از مواردی که میتواند به ارتقای سلامت جامعه کمک کند، افزایش سطح آگاهی عمومی و تحصیل کودکان است. شاید در جامعهای که عموم تحصیلکردههای آن با مشکل بیکاری روبهرو هستند، و یا اشتغال غیرتخصصی دارند، از منظر عمومی خیلی به نظر بحرانی نرسد، اما در بزرگسالی این کودکان با حس سرخوردگی، در مسیرکلاهبرداری و سوءاستفاده قرار میگیرند. چرا که بسیاری از پروندههای حقوقی، ناشی از نداشتن سواد و آگاهی کافی است.
برنامههای مقطعیِ نهادهای متولی
این فعال حقوق بشر، درباره پیامدهای بازماندن از تحصیل در کودکان کار، افزود: پیامد نداشتن سواد، نداشتن کنترل و آموزش خشم، دارا بودن تجربههای تلخ و تحقیر، نسل آینده را دچار مشکلات متعددی میکند. همین کودک کار امروز، همسر و والد میشود، همسایه و راننده میشود. در نقشهای مختلف اجتماعی، آثار این رنجها ظاهر میشود. البته در صورتی که خیلی قوی باشد که دچار بزهکاری، اعتیاد و شرارت نشود، که بسیاری از بزهکاریها پیامد آسیبهای کودکی است.
پرشاد با بیان اینکه برخی باندهای سازمان یافته این کودکان را در اختیار میگیرند، در ادامه گفت: درصد زیادی از کودکان کار در خدمت باندهای سازمان یافته هستند و از طریق این کودکان، ثروت بسیاری کسب کردهاند. از طرفی برای آسیبهای اجتماعی، نهادهای متولی، برنامههای ریشه کنی ندارند. فقط برنامههای مقطعی و مسکن است. سازمانهای مردم نهاد در این خصوص عملکرد بهتری دارند، که با حمایتهای رسمی و تخصیص بودجه کافی میتوانند موفقتر عمل کنند. باید توجه داشت بودجهای که برای کودکان کار در نظر گرفته میشود، هزینه نیست و پیشگیری از هزینه برای جبران بزهکاری و جرایم در آینده و ایجاد جامعهای سالم است.
ارسال نظر