| کد مطلب: ۱۱۵۲۲۰۱
لینک کوتاه کپی شد

«آرمان ملی» در گفت‌وگو با احمد بخارایی بررسی می‌‌کند

مسیرهای منتهی به گفت‌وگوی دولت‌ و ملت

آرمان ملی- سیاوش پورعلی: گفت‌وگو بین آنچه دولت و ملت می‌خوانیم اصل جدا نشدنی از جوامع مدرن و در حال توسعه است و باتوجه به پیشینه جامعه مدنی ایران که از زمان مشروطه با تاکید بر محوریت قانون، مسیر آینده خود را ترسیم کرده است باید بگویم که این روند همچنان با فراز و نشیب‌هایی ادامه خواهد داشت.

مسیرهای منتهی به گفت‌وگوی دولت‌ و ملت

نه‌تنها جامعه از دولت‌ها می‌خواهد که پای میز مذاکره با شهروندان بنشینند بلکه دیگر سطوح حاکمیتی هم چنین خلأ و کمبودی را احساس کرده‌اند. باتوجه به روند فاصله گرفتن ملت از دولت‌ها در ادوار اخیر حالا دولت چهاردهم می‌خواهد با جامعه گفت‌وگو کند. این‌بار نه‌تنها با اقشاری که در انتخابات سال جاری پای صندوق رای آمدند، بلکه حتی با آن گروه انبوه رای‌دهندگانی که حاضر نشدند در انتخابات شرکت کنند هم می‌خواهد دیالوگ برقرار کند. دیالوگی که شاید مسیر سختی باشد ولی هرچه که هست حاکمیت برای افزایش قابلیت‌ها و مشارکت‌پذیری ساختار سیاسی به این کاهش فاصله توجه دارد. با توجه به تاکیدات دولت چهاردهم بر گفت‌وگو با جامعه چندی پیش محمدرضا عارف، معاون اول رییس‌جمهور گفت: «در انتخابات ۵۰ درصد مردم رای ندادند. رویکرد وفاق ایجاب می‌کند که بررسی کنیم علت عدم این حضور چیست؟‌ ما باید به جایی برسیم که همه مردم علاقمند به شرکت در انتخابات شوند.» در این مورد با یکی از جامعه‌شناسان سیاسی گفت‌وگو کرده‌ایم. احمد بخارایی با تاکید بر 4 واگرد برای رسیدن به همگرایی یادآور می‌شود که همچنان علت فاصله بین آنچه دولت-ملت نامیده می‌شود، عدم وجود فضای گفت‌وگوی دوطرفه است. در ادامه این مصاحبه را می‌خوانید.

دولت برای گفت‌وگو با جامعه چه مسیرهایی را باید در پیش بگیرد و آیا در حال حاضر زمینه‌ای برای گفت‌وگو بین دولت و ملت وجود دارد؟

ما بر روی نامگذاری‌ها باید حساس باشیم. موضوع دولت-ملت معنای خاص خودش را دارد ولی در نظام جمهوری اسلامی باتوجه به تجربه انقلاب 57، واژه امت-حاکمیت را باید به کار ببریم زیرا آن چیزی که در جامعه مشاهده می‌کنیم رابطه حاکمیت و امت است. آنچه اکنون امت نام دارد حتی پیش از سال 57 به‌صورت فعال، تدارک انقلاب را فراهم می‌کرد. این امت همان محتوای ایدئولژیکی است که به یک ساختار ارائه می‌دهیم. همه اتحادها، اختلاف‌ها، تضادها، تفاوت سلیقه‌ها و... از فردای 22 بهمن شکل گرفت. حتی در 8 سال جنگ ایران و عراق همین امت توانست با واژگانی مانند شهادت و بسیج همگانی در میدان حضور داشته باشد. اینکه می‌پرسید گفت‌وگو بین ملت و دولت چگونه باید شکل بگیرد، یا باید از نظر تئوری و نظری بررسی کنیم که به درد بحث امروز جامعه ما نمی‌خورد، یا باید مسیر به مرحله اجرایی را ترسیم کنیم. اگر می‌خواهیم که بحث ما جنبه انضمامی داشته باشد، باید براساس نیاز کنونی جامعه و اینکه چگونه می‌خواهیم و می‌توانیم بستر گفت‌وگو را گسترش دهیم صحبت کنیم. حالا باید اشاره‌ای به ابتدای بحث داشته باشیم که توضیح کوتاهی در مورد امت و حاکمیت دادم، توجه داشته باشید که دیالوگ شهروندان و دولت را در این چارچوب مورد بررسی قرار می‌دهیم.

اکنون در این حوزه چه وضعیتی داریم؟

در چنین فضایی گفت‌وگو به حاشیه می‌رود چون این گفتمان و دیالوگ باید براساس یک متن مشترک جلو برود. نکته مهم اینجاست که چنین اتصالی باید با تاکید بر اشتراکات و احترام گذاشتن به تفکرات و عقاید طرفین شکل بگیرد. مجموعه بینش مشترک با زبان مشترک که از راه مکالمه بر ذهن طرف مقابل تاثیر می‌گذارد، باید از یکدیگر استقبال کنیم. با این دیدگاه باید بگوییم که بین دولت و شهروندان در ایران دو گفتمان مختلف وجود دارد که نشانه‌های آن را با توجه به نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری سال جاری باید بررسی کنیم. اکنون گویی دو زبان مختلف وجود دارد و همین باعث می‌شود پیام‌ها بین طرفین به‌خوبی منتقل ‌نشود. چندی پیش رییس‌جمهوری عنوان کرد که می‌خواهند به وفاق ملی برسند و صدای آن 50 درصد را که در انتخابات شرکت نکرده‌اند، بشنود. پیش‌نیاز این گفت‌وگو داشتن یک فضای مشترک است. با این وجود باید بگوییم که دولت نتوانسته صدای آن حدود 50 درصد را بشنود. پس به این نتیجه می‌رسیم که ابتدا باید به فضای مشترکی دست پیدا کنیم. در حالی که شعار گفت‌وگو و وفاق ملی می‌دهیم باید توجه داشته باشیم که از فقدان فضای اشتراک و تفاوت گفتمان‌ها ضربه می‌خوریم.

چه عواملی باعث این تضاد در گفتمان شده است؟

مجموعه بینشی دولت-ملت، گفتمانی است که رابطه شفاف بین این دو را می‌‎طلبد و اقتدار عقلانی و قانونی را می‌پذیرد. این نشان می‌دهد که ما باید به برخی دیدگاه‌ها که از ابتدای انقلاب با ما جریان داشته، نگاه دیگری داشته باشیم. بیش از 4 دهه است که از ابتدای انقلاب عبور کرده‌ایم اما باید توجه داشته باشیم که با پافشاری بر برخی موارد، طبیعتا هزینه‌های بیشتری باید پرداخت. شهروندان گفتمان متکی بر قانون را می‌خواهند ولی هنوز طیفی فعال است که به تفکرات آن سال‌ها تعصب دارد. وقتی این مسیر اصلاح‌ نشود هزینه‌های حاکمیتی هم افزایش پیدا می‌کند. بخشی از این هزینه‌ها همین مشکلات و بحران‌هایی است که کشور را با سختی مواجه کرده است. حالا می‌بینیم که رییس‌جمهوری با اسم ناترازی‌ها به این ابرچالش‌ها اشاره می‌کند. در بُعد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با انباشت چالش‌ها روبه‌رو هستیم. از سال‌ها پیش چنین وضعیتی قابل پیش‌بینی بود که البته تذکر داده بودیم که چالش‌ها به اوج می‌رسند. مثلا اگر بخواهیم وضعیت روانی جامعه را بررسی کنیم می‌بینیم که وضعیت مطلوب نیست. اینکه بگوییم ناترازی روانی داریم آیا چیزی حل می‌شود؟ تغییر واژگان تاثیری در تغییر وضعیت ندارد. اختلاف دو گفتمان مورد اصلی است که باعث می‌شود اتصال شکل نگیرد.

بین دولت و شهروندان در ایران دو گفتمان مختلف وجود دارد که نشانه‌های آن را با توجه به نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری سال جاری باید بررسی کنیم

دولت در شعار و عمل تلاش دارد نشان دهد که می‌خواهد در برابر جامعه نرمش داشته باشد. جامعه چگونه می‌‎تواند این نرمش را حس کند و در ادامه به آن اعتماد کند؟

همین شعاری که پزشکیان در ایام انتخابات در مورد وفاق داد توانست برخی را به صندوق جذب کند به‌خصوص در دور دوم. همین شعار توانست حدود 10 درصد را پای صندوق بیاورد. این وفاق ملی می‌تواند در چارچوب شعار باقی بماند و هم می‌تواند به مرحله اجرایی برسد ولی توجه داشته باشید که ما همواره با انباشت شعارهای غیر اجرایی شده روبه‌رو بوده‌ایم. همین بحث عدالت که به‌خاطرش امت ما انقلاب کرد، اساسی‌ترین شعار آن سال‌ها بود آیا اکنون به آن دست پیدا کرده‌ایم؟ اگر وفاق بخواهد به‌صورت واقعی اجرا شود باید به چهار فراگرد اشاره کنیم که به‌ترتیب رقابت، کشمکش، توافق، همرنگی هستند. اولین فراگردی که در جامعه شکل می‌گیرد رقابت است. یعنی اگر این رقابت در کنش اجتماعی، سیاسی و... وجود نداشته باشد نتیجه‌ای به‌دست نمی‌آید. باید بستر و مسیری باشد که شهروندان با هر تفکری که دارند بتوانند برای مطالبه خواسته‌هایشان با چاشنی رقابت در آن حرکت کنند. بعد از اینکه حلقه رقابت شکل بگیرد رفته‌رفته حلقه‌های دیگر معنا پیدا می‌کند. کشمکش و اصطکات مرحله بعدی است. اگر این کشکمش حل نشود نتیجه‌ای در برندارد. توجه داشته باشید که این کشکمش آگاهانه و محتوایی است نه یک تضاد آزاردهنده. حالا بعد از کشکمش به سومین حلقه می‌رسیم، در این مرحله است که وفاق مدنظر باید خودش را نشان دهد. برای اینکه تضادها گسترش پیدا نکند باید دست به دامن توافق و وفاق شویم. توافق و وفاق در واقع سازوکارهای موقتی هستند که به آنها نیاز واجب داریم. در مورد رابطه بین دولت و ملت باید سازوکارهای موقتی وجود داشته باشد. سازوکارهایی که بتواند پاسخگوی سازگاری‌های جامعه مدنی شود. هنگامی که وفاق شکل گرفت، حالا به مرحله نهایی یعنی همرنگی جامعه خواهیم رسید. همرنگی فراگردی است که جامعه را به انسجام می‌رساند. در این حالت هیچکس از مطالبات و خواسته‌های قانونی خود عقب‌نشینی نمی‌کند. توجه داشته باشید که این همرنگی، خروجی آن سه‌حلقه پیشین است که بین جامعه و حاکمیت به‌نوعی وحدت و انسجام به‌وجود خواهد آورد. اگر برای رقابت و کشمکش وقت‌ صرف نکنیم به وفاق و همرنگی نخواهیم رسید. مانند اینکه ایستگاه‌های قطار را برای رسیدن به مقصد یکی‌یکی باید پشت‌سر بگذرانیم. درغیر این صورت تنها در ظاهر به وفاق خواهیم رسید و مفهومی نخواهد داشت. پس در درجه اول باید تضادها را به رسمیت بشناسیم و بستر رقابت‌ها و کشمکش‌ها را طراحی کنیم. بعد از به رسمیت ‌شناختن این تضادها می‌توانیم به مفهوم شیرین و جذاب وفاق و همرنگی برسیم ولی همچنان این رقابت و کشمکش توسط دولت‌ها به رسمیت شناخته نمی‌شود. برای شکل دادن به وفاق باید این روند را ادامه دهند نه‌اینکه همانند تاکید بر عدالت بیایند زمینه فاصله طبقاتی را ایجاد کنند.

با همه این توضیحاتی که دادید، آیا اگر برای ایجاد گفت‌وگو در مقابل جامعه نرمش صورت گیرد، آیا شهروندان این نرمش را خواهند پذیرفت؟

قطعا این اتفاق رخ خواهد داد. اگر دولت‌ها بحث رقابت، کشمکش، توافق و همرنگی را ادامه دهد و تفاوت‌ها و تضادها را به رسمیت بشناسند و هنگامی که اجبار را برای وفاق و همرنگی کنار بگذارند آن گفت‌وگوی دوطرفه همانطور که اشاره کردیم مهم‌ترین چالش محسوب می‌شود، ایجاد خواهد شد زیرا در این فضا جامعه و حاکمیت اشتراکتی با هم دارند و در فضای مشترکی حضور خواهند داشت. گفت‌وگو بین دولت و ملت شدنی است ولی بعد از گذراندن چهار مرحله‌ای که اشاره داشتیم. حدود شش ماه از شروع به‌کار دولت می‌گذرد ولی هنوز صدای 50 درصد غایب در انتخابات را نشنیده‌اند و اگر انتقادی هم مطرح کنیم در جهت بهبود، استقبال نمی‌کنند. باتوجه به شعارها و وعده‌ها و تلاش‌ها برای گفت‌وگو با جامعه، باید بگوییم که متاسفانه هنوز به تضادها، اختلاف‌ها، سلیقه‌ها و... احترام نمی‌گذارند.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : سیاوش پورعلی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار