«آرمان ملی» مواجهه قالیباف با دولت پزشکیان را بررسی میکند
استراتژی بهارستان برای ادامه وفاق
آرمان ملی- حمید شجاعی: شاید زمانیکه مسعود پزشکیان با پیروزی در انتخابات در فکر چینش نفرات خود بود و شورای راهبری انتخاب اعضاء و کارگروههای چندگانه را در کنار خود میدید به این فکر نمیکرد که برای دولتش باید دست به معامله یا به عبارت بهتر به تعامل با برخی چهرههای مهم بپردازد.
چهرههایی که خیلی زود تاثیر و نفوذشان مشخص شد و هر چند خودشان نیز یکی از طرفهای انتخابات و رقیب پزشکیان بودند، اما با شکست در انتخابات به جای سابق بازگشتند و به نوع دیگری تعامل با رئیسجمهور و دولت جدید را در دستور کار خود قرار دادند. صحبت از محمدباقر قالیباف است؛ سیاستمداری که همواره تلاش داشته در میانه میدان حضور داشته و تاثیرگذار ظاهر شود. حال این میدان بخواهد شهرداری باشد و مدیریت شهری، دولت باشد و کارهای اجرایی یا مجلس و انجام امور تقنینی و قانونگذاری. آنچه مسلم است اینکه قالیباف میخواهد همواره بهعنوان عنصری موثر و به حساب بیاید و چه در پشتپرده و تصمیمگیریها و چه در ظاهر، قدرت خود را در موضوعات مختلف نشان دهد. کافی است نوع مواجهه او در مقام رئیس در مجلس یازدهم را با دولت سیزدهم و مرحوم رئیسی در قامت رئیسجمهور مشاهده کنیم که هر زمان روابط دولت و مجلس به تیرگی میگرایید و چندی از وزرا به بهارستان فراخوانده میشدند، این لابی و تعامل روسای قوا بود که بعضا باعث میشد تا مساله حل و فصل شود. هر چند که در برخی مواقع نیز شرایط بالعکس میشد و نتیجه اینکه مجلس ایستادگی میکرد و وزرا یا با استیضاح کنار میرفتند یا با برکناری و استعفا. با این حال قالیباف با حضور در انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که بازی را برای خود دوسر برد کرده است. چرا که اگر در انتخابات پیروزی میشد از ریاست مجلس به ریاست دولت و ریاست جمهوری میرسید و اگر هم ناکام میماند، بر همان صندلی ریاست مجلس تکیه میزد. از قضا اتفاق دوم رخ داد و قالیباف در جایگاه ریاست مجلس ماند و از این جایگاه، به برآورد دولت تازه روی کارآمده پزشکیان پرداخت. در همین خصوص شاید برای برخی این پرسش وجود داشته باشد که چرا با وجود اسامی مختلفی که برای تصدی امور مختلف در دولت پزشکیان معرفی میشدند، چرا در پایان کابینه نهایی معرفی شده بسیار با آنچه در اذهان بود فاصله داشت؟ پاسخ این است که پزشکیان برای عبور از مجلس به ناچار با قالیباف کنار آمد و هزینه تعامل و همکاری این دو و همراهی قالیباف با وفاق ملی مطرح شده از سوی پزشکیان، حضور برخی چهرههای متمایل به او در دولت بود. چه اینکه در روز رای اعتماد نیز شاهد این امر بودیم که با وجود مخالفت بخشی از مجلس یعنی تندروها با برخی چهرههای پیشنهاد شده برای وزارت، قالیباف با کمک طیف همراهش توانست کابینه را به سلامت از مجلس عبور دهد. لذا عدهای از کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که قالیباف دنبال حضور و تاثیر در گلوگاههای قدرت است و اگر خود در مجلس نشسته درصدد است تا نیروهای خود را در سایر گلوگاههای قدرت مثل دولت قرار دهد.
*چهرههای متمایل به قالیباف
نگاهی به چهرهها و افراد متمایل به رئیس مجلس و در نهادهای مختلف نشان از سیاستورزی وی در عالم سیاست عملی دارد. چنانکه به گفته برخی تحلیلگران سیاسی احمد دنیامالی وزیر ورزش و جوانان و اسکندر مومنی وزیر کشور را سهمیه قالیباف در دولت میدانند و حتی علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش را که معاون مومنی در ستاد مبارزه با مواد مخدر بود، نیز در زمره همین افراد میشمرند. البته این پایان کار نبوده چرا که قالیباف نه فقط در دولت بلکه درصدد بوده تا نیروهای همراه خود را که از مجلس دوازدهم جا ماندند، در جایگاههای مختلف مدیریتی قرار دهد. چنانکه مجتبی توانگر نماینده مجلس یازدهم و از طیف قالیباف از سوی عباس علیآبادی بهعنوان معاون مالی، حقوقی و امور مجلس وزارت نیرو و محسن پیرهادی شاخصترین چهره منتسب به قالیباف از سوی محسن پاکنژاد وزیر نفت به عنوان معاون وزیر در امور حقوقی و مجلس وزارت نفت منصوب شدند. البته جدای از دولت نفرات منتسب به قالیباف در سایر نهادها نیز به طور فعال حضور دارند. چنانکه در خود مجلس ابوالفضل عمومی نماینده مجلس یازدهم بهعنوان دستیار ویژه امور بینالملل رئیس مجلس منصوب شده و محسن دهنوی نماینده مجلس یازدهم، حسین قربانزاده از چهرههای منتسب به قالیباف و رئیس پیشین سازمان خصوصیسازی و احسان خاندوزی وزیر پیشین اقتصاد و نماینده مجلس یازدهم بهعنوان اعضای هیات بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین منصوب شدند. این رویه نشان میدهد که قالیباف به نوعی در پی دلجویی از یاران و همراهان قدیمی است.
* قالیباف و دولت
بسیاری بر این باورند که نوع مواجهه قالیباف با وفاق ملی پزشکیان از انعطاف بالایی برخوردار است. هر زمان مسائل مد نظر قالیباف رعایت شود، وفاق ملی به نحو کامل میان دولت و مجلس برقرار است، اما هر زمان که شاهد برخی فشارها از سوی مجلس به دولت و رئیسجمهور هستیم، چنین استنباط میشود که احتمالا هوای رابطه میان روسای قوا ابری است. نمونه این مساله را میتوان در ماجرای برکناری مهدی مسکنی از چهرههای نزدیک به قالیباف از ریاست صندوق بازنشستگی کشور دید که تا قبل از آن با اینکه نمایندگان حملات تندی به ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور داشتند، قالیباف نسبت به این مساله واکنشی نداشت، اما زمانیکه احمد میدری وزیر کار وی را برکنار کرد، قالیباف همصدا با جبهه پایداری، حضور ظریف در دولت را غیر قانونی خواند. حال خبر آمده که بهارستاننشینان با اینکه هنوز نیمی از عمر دولت در سال اول هم نگذشته دنبال استیضاح وزرای اقتصاد، نفت، راه و شهرسازی و صمت هستند. باید دید که قالیباف در مواجهه با دولت این بار چگونه عمل میکند. آیا او با لایه تندروی مجلس همراه میشود یا خواهد توانست در برابر فشار تندروها مقاومت و با دولت همراهی کند.
ارسال نظر