رفاه مردم و تحولات جهانی
در جهانی بسیار متفاوت از گذشته زندگی میکنیم به شکلی که با گذشت هر ماه تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ما را با آمار و اطلاعات تازه مواجه میکند و اطلاعات گذشتهمان را زیر سوال میبرد پس ما نمیتوانیم با باورها، ایدهها و شیوه زندگی گذشتگان کشور را اداره کنیم و رشد و توسعه و احساس خوشبختی را به مردم هدیه دهیم.
در جهان پرتحول امروز، بروز جنگ، درگیری، خشونت همچنین خلق هر اختراع و ابداعی و ارائه نظریه و دیدگاهی بلافاصله بر دیگر کشورها تاثیر میگذارد. امروزه همان اطلاعاتی که دراختیار حاکمان، ثروتمندان و مرفهین قرار دارد از طریق فضای مجازی، اشخاص آسیبپذیر هم آن را مشاهده میکنند و بر رفتار و عملکرد آنان اثر میگذارد. ترامپ، رئیسجمهور در حال شروع بهکار آمریکا تعدادی از ثروتمندان را برای مشارکت در دولت دعوت به همکاری کرده است او فکر میکند کسانی که این توانایی را داشتهاند که به ثروتهای کلانی دست پیدا کنند، برای رشد و توسعه و اداره کشورشان نیز طرح و ایده خواهند داشت. کسانی که رهبری و مسئولیت اداره جوامع و مدیریت دیگران را عهدهدار هستند باید بیشتر از دیگران پیگیر تغییر و تحول باشند تا با شناخت واقعیتهای جدید جهان، متناسب با آن تغییرات برای مدیریت جامعه مناسبترین تصمیم را بگیرند و مسیر رشد و رفاه عمومی را هموار سازند. مردم کشور ما هم تحت تاثیر تغییر و تحولات جهانی قرار دارند زیرا هر تصمیمی در جهان امروز بر اقتصاد کشور و معیشت مردم تاثیر خواهد گذاشت. ضمن آنکه تحولات و تغییرات منطقهای و پیرامون کشور ما، منجر به تصمیمات سیاسی و اقتصادی کشورهای قدرتمند و چه بسا فشار بر کشور میشود و نهایتا تبعات آن گریبان مردم را میگیرد. از جمله پیامدهای تحولات این است که مشمول انواع تحریمهای فروش نفت میشویم، پرواز هواپیماهای کشور به دیگر کشورها تحریم میشود، رفت و آمدها گران میشود و کاهش مییابد، کشتیرانی ما به نوعی دیگر مشکل پیدا میکند و همه اینها سبب کاهش داد و ستد ما با دیگر کشورها میگردد. اقتصاد کشور ضعیف میشود و درآمدهای دولت و تجار آسیب میبیند. در نتیجه دولت هم در پرداخت هزینههای خود با مشکل مواجه میشود و هر روز گروهی مثل بازنشستگان که برای اداره امور روزمره زندگیشان دچار تنگنا هستند، اجتماع برپا میکنند و معترض میشوند. ازدواج و فرزندآوری کاهش مییابد، مستاجران قادر به پرداخت اجاره منزل مسکونیشان نیستند پس به شغلهای کم درآمد جانبی متوسل میشوند که باعث میشود حضورشان در کنار خانواده کاهش یابد و باعث اختلافات خانوادگی و بعضا افزایش طلاق و دیگر آسیبهای اجتماعی میشود. اینها و موارد بسیار دیگر از جمله مسائل کلان ملی هستند که باید با دعوت دولت از صاحبان اندیشه و تجربه مورد بحث و بررسی قرار گیرد و راهکار ارائه شود و فارغ از دعواهای جناحی و حزبی نتایج حاصله به اجرا گذاشته شود. در غیر این صورت امید به اصلاح امور کشور میسر نخواهد بود هم مردم و هم مسئولان زیان خواهند دید و ازهمه مهمتر کشور آسیب میبیند.
*نبیاله عشقی ثانی
فعال اجتماعی
ارسال نظر