قالیباف-ظریف؛ وزنکشی محبوبیت
شواهد کاملا نشان میدهد که مشکل مجلس به ویژه آقای قالیباف از جای دیگری است و از آقای ظریف نیست. چرا که در مورد آقای ظریف، مجلس و آقای قالیباف با این قصه کنار آمدند و مساله به سمت حل میرفت.
دولت هم یک لایحه داده بود و شنیده میشود مسئولان عالی نظام هم با حضور آقای ظریف در دولت مشکلی نداشتند و قرار بود که از حضور ایشان استفاده بشود. اما متاسفانه در این میان مقداری برخوردها غیر اخلاقی شد و احساس این است که حضور آقای ظریف در دولت به پاشنه آشیل تبدیل شده که بر اساس آن میخواهند پزشکیان را در تنگنا بگذارند. معاون آقای قالیباف یعنی آقای نیکزاد در یک برنامه تلویزیونی خیلی تندروی کردند و روی نکاتی دست گذاشتند که همه میدانیم چه علتی دارد. لذا به نظر میآید که برخی از مجلسیها مقداری با دولت ترشرویی میکنند ولی ایکاش که مسائل صریح گفته میشد و میگفتند مشکلشان چیست و از کجا بیشتر ناراحت شدهاند تا مردم هم در جریان قرار بگیرند که اگر در انتصابات درون دولت واقعا یک مقامی جابهجا شده و مشکلی نداشته، همه کار آقای قالیباف و دوستانشان را تایید خواهند کرد. نباید فراموش کنند که آقای پزشکیان در نهایت پاسخگوی همین مجلس و دیوان محاسبات خواهد بود. بنابراین اگر مدیرانی از قبل بودند یا هستند که عملکردشان جای سوال دارد و آقای دکتر پزشکیان احساس میکند نمیتواند پاسخگوی کارکرد آنها باشد، طبیعی است که حق دولت است و قانون اجازه میدهد که رئیسجمهور دست به تغییرات بزند. به نظر میرسد که اگر مسائل مقداری شفافتر و صریحتر باز شود و نقاط اصلی مشکل گشوده شود، آن وقت کسی توجهی به فرمایشات برخی از مجلسیان از جمله خود آقای دکتر قالیباف نخواهد کرد. ضمن اینکه یک نکته را هم فراموش نکنند؛ درست است که به لحاظ قانونی بحث انتصاب آقای ظریف انقلتهایی را با خود به همراه داشته و هرچند احتمالا اگر مرحوم رئیسی رییس دولت بود و چنین اتفاقی افتاده بود، مجلس به جای انگشت گذاشتن روی آن سعی در حل و فصل آن داشت ولی به هر حال ممکن است فکر کنند که این نقطه ضعف دولت است. اما از سوی کسانی که به آقای پزشکیان رای دادند و اکثریت رای دهندگان را تشکیل میدهند و از حامیان اجتماعی آقای قالیباف هم هستند، حضور آقای ظریف را نقطه قوت دولت میدانند. انتظار هم این بودکه آقای ظریف به عنوان فردی که بین مردم محبوبیت دارد کنار دولت باشد و بتوانند از افکار و نظرات وی استفاده کنند. البته تعهد آقای ظریف به منافع و مسائل اصلی نظام هم بر کسی پوشیده نیست. حالا در گذشته به هر حال اختلاف نظرهایی در بحث برجام و... بوده، اما الان کلا شکل مسائل تغییر کرده و لازم نیست ما در هشت سال نه سال پیش زندگی کنیم. مهم آن است که واقعاً افراد آیا متعهد به نظام و دلسوز مملکت هستند؟ این نکته مهمی است که به نظر میرسد جامعه به آقای ظریف حسن ظن دارد و اگر بخواهند از این زاویه زیاد سربهسر دولت بگذارند جامعه هم عکسالعمل خودش را به شکلهای مختلف خواهد داشت. به هر حال الان شرایطی نیست که صداها خوب شنیده شود و به گوش آنها برسد و بفهمند که نبض جامعه چگونه میزند. متاسفانه این صداها نمیرسد و افراد به اشتباه میافتند و فکر میکنند که صدایی وجود نداره در حالی که صداهایی وجود دارد. به هر حال اگر واقعا جای وزنکشی بین محبوبیت آقای قالیباف و آقای ظریف باشد قطعا آقای قالیباف برنده داستان نیست و بهتر است که مقداری با آن چیزی که مردم رای دادند و تمایل نشون دادند بیشتر همراهی کنند.
*احمد شیرزاد
فعال سیاسی اصلاح طلب
ارسال نظر