جایگاه سرمایه اجتماعی، در وفاق ملی
در دوران انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم و بعد از آن، عبارت «وفاق ملی» به عنوان یکی از کلید واژههای اصلی در فرهنگ و گفتمان سیاسی و اجتماعی جای گرفت.
سرمایه اجتماعی یکی از مهمترین مفاهیم در علوم اجتماعی است، که به شبکهها، روابط و هنجارهای اجتماعی اطلاق میشود، که سبب افزایش سطح همکاری و اعتماد و مشارکت بین افراد و گروهها میگردد. سرمایه اجتماعی زمانی از اهمیت بسزایی برخوردار میشود که وارد عرصه سیاست شده و با مفاهیم سیاسی گره میخورد. این مفهوم به نوعی به منابع غیر مادی اشاره دارد، که افراد و جوامع میتوانند از طریق روابط اجتماعی خود به آن دست پیدا کنند. در اینجا باید به اشکال مختلف سرمایه اجتماعی اشاره کرد:
1. سرمایه اجتماعی درون گروهی: این نوع از سرمایه اجتماعی به روابط نزدیک و محکم در داخل یک گروه خاص اشاره دارد. مانند روابط خانوادگی یا دوستیهای قدیمی و نزدیک که این نوع از سرمایه اجتماعی میتواند هویت جمعی و انسجام درونی گروه را تقویت کند. ۲- سرمایه اجتماعی برون گروهی: این نوع از سرمایه به روابط بین گروههای مختلف اشاره داشته و به گسترش شبکهها و افزایش اعتماد بین گروهها کمک میکند. این شکل از سرمایه اجتماعی بیشتر در ایجاد پیوندهای بین افراد با زمینههای مختلف فرهنگی و اقتصادی یا اجتماعی اهمیت دارد. ۳- سرمایه اجتماعی پیوندی: به روابط بین افراد یا گروهها، با ساختارهای قدرت و منابع فراتر از جامعه خود اشاره دارد. مثلا رابطه با نهادهای دولتی یا سازمانهای بزرگ که میتوانند منابع و فرصتهای بیشتری را فراهم کرده و درجهت افزایش رفاه و سود اکثریت جامعه و یا اقشار کم درآمد و فرودست جامعه اقدام کنند. هرجاکه این مجاری سودآور به نفع گروهی خاص هدایت شده و متمرکز شوند، فلسفه اصلی سرمایه اجتماعی تغییر یافته و باعث افزایش فاصله طبقاتی میگردد.
وجود سرمایه اجتماعی قوی و ریشهدار درجامعه، میتواند به افزایش مشارکت سیاسی ومآلا توفیق دولت و اجزای آن در راستای خدمتگزاری صادقانه به مردم منجر شود. زمانی که افراد به یکدیگر و همچنین دولت اعتماد دارند و احساس میکنند که میتوانند بر فرایندهای سیاسی تاثیر بگذارند، بیشتر تمایل به شرکت در فعالیتهای سالم و قانونمند مثلا در انتخابات داشته و درگروههای سیاسی فعالیت و یا به اشکال مختلف در زندگی سیاسی مشارکت خواهند داشت. فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز مشهور حوزه سیاست، سرمایه اجتماعی را بهعنوان مجموعهای از ارزشهای مشترک و اعتماد اجتماعی در جامعه تعریف میکند، که سبب افزایش همکاری بین افراد وگروهها میگردد. وی تاکید میکند که سرمایه اجتماعی یکی از عناصر کلیدی برای توسعه اقتصادی و سیاسی درجوامع است. فوکویاما معتقد است، جوامعی که دارای سرمایه اجتماعی بالاتری هستند، تمایل بیشتری به دموکراسی و توسعه اقتصادی دارند. در جوامعی که سطح بالایی از سرمایه اجتماعی وجود دارد، احتمال فساد سیاسی کاهش مییابد، زیرا افراد وگروهها به طور مداوم بر یکدیگر نظارت داشته و از طریق شبکههای اجتماعی، خود دولت مستقر را پاسخگو نگه میدارند، که این مساله به ایجاد دولتی شفافتر وکارآمدتر یاری خواهد رساند. سرمایه اجتماعی و جایگاه و اهمیت آن در سیاست دولت چهاردهم به جایی رسیده است، که رئیسجمهور از تضعیف آن ابراز نگرانی کرده و هشدار میدهد. اعتماد مردم نیز چند وجه دارد، مثلا اعتماد مردم به مردم و مردم به حاکمیت، یک موضوع مهم در این عرصه است. در این صورت و در شرایط تضعیف اعتماد فیمابین، «وفاق ملی» در موقعیت متزلزل قرار گرفته و شکلگیری آن بهصورت فرم قاعدهمند هر روز و ساعت دور از دسترستر به نظر میرسد.
*مجید ابهری
آسیبشناس اجتماعی
ارسال نظر