«آرمان ملی» از فاصله بین مردم و برخی مسئولان گزارش میدهد
رطب خوردن و منع رطب!
آرمان ملی- مرتضی خبازیان زاده: اخیرا برشی از یک مصاحبه با میرسلیم در فضای مجازی پربازدید شده و موجب برخی واکنشها شده است. در این گفتوگو که ظاهرا بحث درباره الزام افزایش قیمت بنزین است، میرسلیم میگوید: مردم نباید از ماشین شخصی استفاده کنند و باید از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند.
مجری سوال میکند که خود شما آیا سوار اتوبوس میشوید؟ میرسلیم میگوید: نه. این چند ثانیه از یک گفتوگو فشرده و خلاصه مشکل ما مردم است که با افرادی طرف هستیم که برای مردم از سر لطف نسخه میپیچند و خودشان را ملزم به رعایت همان نسخه نمیدانند. برای میرسلیم چطور میتوان توضیح داد که استفاده مردم از خودروی شخصی چند سال بعد از آن اتفاق میافتد که شهر در دوره یکی از همفکران او، به جای اینکه به سوی شهری شهروندمحور حرکت کند، با سرعت تمام به سوی شهری خودرومحور حرکت کرد. درست است که در ساعاتی از روز بزرگراهها و خیابانهای مرکز و حتی حاشیه تهران با ترافیک سرسامآور مواجه است و بخشی از این خودروها تک سرنشین هستند اما بر آن شهروندان کوچکترین خوردهای نمیتوان گرفت. در صورتی که در همان دوران میشد چند سال آینده را دید و شهر را با محوریت شهروند سروسامان داد، حالا نیازی نبود که آقای میرسلیم چنین توصیهای به مردم داشته باشند. با این حال مساله، نفس چنین توصیهای است. اگرچه نمیتوانم به آقای میرسلیم آفرین نگویم که در برابر سوال مجری حاضر به گفتن سخن ناراست نشد و حرف راست را به زبان آورد و گفت سوار اتوبوس نمیشود، اما حرف همان است که ابتدا گفته شد. ما با برخی مسئولان مواجه هستیم که برای مردم نسخهای میپیچند که خودشان نمیتوانند به آن عمل کنند، حتی اگر بخواهند.
خوردن رطب؛ با لذت!
چند روز قبل، حمید رسایی که این روزها به بازیگر اول سریال مقابله با ظریف تبدیل شده، اما از اشاره به نامش در مطبوعات و رسانهها دلخور است، درباره حضور در پلتفرمهای فیلترشده گفته بود که ما باید در این فضاها حضور داشته باشیم و مردم نباید در این فضاها باشند. او در همان مجال برای خودشان مبارزه قائل شده و گفته بود که برای مبارزه باید در این فضاها حضور داشته باشد. هرچند کامبیز نوروزی، حقوقدان در همین باره نوشت: «وقتی برای حل یک تناقض، پاسخ درستی وجود نداشته باشد، توسل به چنین دلایل بیاساس و غیرحقوقیای ناگزیر میشود.» در همین راستا نماینده لنگرود گفته بود: «ما مجانی از فضای مجازی استفاده میکنیم اما مردم برای حضور در این فضا باید پول پرداخت کنند.» صحبت بر سر چیست؟ یک بار دیگر با تأنی و آرام ماجرا را مرور میکنم. در حال حاضر صحبت بر سر قیمت بسیار پایین بنزین و مصرف بیش از حد آن است. آقای میرسلیم توصیه میکنند که مردم از خودروی شخصی استفاده نکنند و با اتوبوس و دیگر وسایل نقلیه عمومی رفت و آمد کنند. خودش اما نمیتواند سوار اتوبوس بشود. حمید رسایی در توییتر حضور دارد و معتقد است که مردم نباید در این فضاها حضور داشته باشند. او توییتر را منطقه جنگی میبیند و به این دلیل که میتواند با دشمنان بجنگد در این فضا حاضر میشود. در حال حاضر برای دستیابی به اینترنت آزاد، برای هر کاری که باشد، از قبیل دنبال کردن خبرهای بینالمللی، استفاده از یوتیوب و توییتر و دیگر پلتفرمها، هزینهای که باید پرداخت شود، برای مردم و برخی مسئولان یکسان نیست. مردم هزینه بیشتری میپردازند تا با خرید فیلترشکن، بتوانند به فضاهایی دسترسی داشته باشند که به گفته مهرداد لاهوتی نماینده لنگرود، برخی مسئولان در آن آزادی کامل دارند.
نسخهها و انتخابات!
روزگاری در این مملکت فاصله بین مردم و مسئولان آنقدر ناچیز بود که مردم، مسئولان را از خودشان میدانستند. آن روزها در این سرزمین همه در کنار هم با مشکلات مبارزه میکردند اما این روزها، مشکلات برای مردم است و برخی مسئولان، در آرامش نشسته و نسخه میپیچند. پیداست که نسخههایی از این دست، در زمان برگزاری انتخابات چه نتایجی را رقم خواهد زد. از قضا یکی از دلایل خوشحالی برخی از عدم شرکت مردم در انتخابات، همین فاصله است... فاصلهای بسیار زیاد.
ارسال نظر