| کد مطلب: ۱۱۴۵۸۱۲
لینک کوتاه کپی شد

در گفت‌وگو با سیدرضا حسینی بررسی شد

«ماجراهای هاکلبری فین» این‌بار با زبان «جیم»

آرمان ملی- بیتا ناصر: رمان «ماجراهای هاکلبری فین» اولین بار در سال 1884 به چاپ رسید و شهرتی جهانی را برای مارک تواین، نویسنده‌ و طنز‌پرداز آمریکایی به‌همراه داشت.

«ماجراهای هاکلبری فین» این‌بار با زبان «جیم»

او با روایت ماجراجویی‌های هاک و جیم، یعنی روایت دوستی یک پسر سپیدپوست با یک برده‌ سیاه‌پوست، کاری تابوشکنانه انجام داد که در آن زمان، مرسوم نبود. با این‌همه از آنجا که داستان از نگاه هاک رقم می‌خورد، آنطور که باید و شاید روایتگر مصائبی که برده‌داری بر سیاهان آمریکایی تحمیل می‌کرد، نیست. اما پرسیوال اورت پس از سال‌ها، به فکر این افتاده که «ماجراهای هاکلبری فین» را این‌بار از زبان جیم یا همان جیمز روایت کند و در این روایت، مضامین مربوط به «برده‎داری و رنج‎ها و مصائبی است که برده‌ها در سال‌های نه چندان دور در جامعه آمریکا متحمل می‌شدند» را زیر ذره‌بین بگذارد. این نویسنده در مصاحبه‌ای با انتقاد به تداوم رویکردهای نژادپرستانه و آمار کشته شدن رنگین‌پوستان اذعان کرده که «آمریکا در سال‌های اخیر در زمینه یکپارچگی نژادی «چند گام به عقب برداشته است» و... آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگو با سیدرضا حسینی، مترجم رمان «جیمز» است که از سوی نشر آموت روانه بازار کتاب شده است. 

 پرسیوال اورت در رمان «جیمز» سراغ «ماجراهای هاکلبری‌فین» نوشته مارک تواین می‎رود و روایت تازه‌ای از این اثر را از زاویه نگاه جیم به تصویر می‌کشد. این کتاب به تازگی با ترجمه شما و از سوی نشر آموت به چاپ رسیده است. در وهله‌ نخست، درباره طرح داستان و شخصیت‌ها توضیح دهید. 

طرح کلی داستان همان طرح رمان معروف و کلاسیک «ماجراهای هاکلبری‌فین» است. پسر نوجوانی که از آزارهای پدرش به ستوه آمده است، با صحنه‌سازی مرگ خودش از خانه و شهر خودش می‎گریزد و با برده‌ای همراه و همسفر می‌شود که او نیز دست به فرار زده است، چون شنیده است اربابش قصد دارد او را به یک نفر در شهر و ایالتی دیگر بفروشد و اگر چنین شود، این برده دیگر هرگز همسر و تنها فرزند خودش را نخواهد دید و برای همیشه از خانواده خودش جدا خواهد شد. این دو نفر سفر پرخطر و پرماجرای خودشان را بر روی رودخانه خروشان می‎سی‎سی‌پی آغاز می‎کنند. در واقع این طرح داستانی «ماجراهای هاکلبری‎فین» است. در رمان «جیمز» هم همین طرح دنبال می‎شود، با این تفاوت که در این رمان جدید همه‎چیز از نگاه شخصیت جیم «ماجراهای هاکلبری‎فین» روایت می‎شود و آنچه خواننده در این رمان می‌خواند اتفاقاتی است که برای جیم می‎افتند و آقای اورت در رمان «جیمز» در واقع ماجراهای جیم یا جیمز را نوشته است. بسیاری از شخصیت‎های این رمان همان‎هایی هستند که در رمان اصلی هم حضور دارند و خواننده در این رمان هم با شخصیت‌هایی چون خانم واتسون، پاپ، قاضی تچر، دوک و پادشاه همراه می‎شود اما آقای اورت در بازگویی خودش از «ماجراهای هاکلبری‎فین» پای بسیاری از شخصیت‎های جدید را نیز به رمان خودش باز می‌کند و این شخصیت‎های جدید با حضور خودشان به غنای بیشتر داستان کمک می‌کنند و در خدمت اهدافی هستند که نویسنده با نوشتن رمان «جیمز» به دنبال دست یافتن به آن‎ها بوده است. ماجراهای این بازگویی هم از همان شهر هانیبال آغاز می‌شوند و در سرتاسر داستان بر روی رودخانه خروشان می‎سی‎سی‎پی و شهرها و مناطق اطراف آن ادامه پیدا می‌کنند، اما آنچه در رمان جیمز کاملا متفاوت است، درون‎مایه‎ها و مضامینی است که حول محور برده‎داری و رنج‎ها و مصائبی است که برده‌ها در سال‌های نه چندان دور در جامعه آمریکا متحمل می‌شدند و نگاهی کاملا جدید به سیاهانی دارد که در این رمان از کلیشه‌های تکراری گذشته کاملا فاصله گرفته‎اند و هویت انسانی آن‎ها کاملا بارز و برجسته شده است. 

 این اثر در مقایسه با اثر اصلی بیشتر به چه مسائل و ماجراهایی توجه دارد؟

شاید بسیاری رمان «جیمز» را جوابی به «ماجراهای هاکلبری‎فین» و به نوعی تصحیح رمان معروف مارک تواین بدانند اما خود آقای اورت معتقد است «جیمز» را در پاسخ و در واکنش به «ماجراهای هاکلبری‌فین» ننوشته است. پرسیوال اورت می‌گوید که در رمان خودش با مارک تواین گفت‌و‌گو و همه‌ی آن چیزهایی را بیان می‎کند که تواین در رمان خودش آن‌ها را ننوشت و و در واقع نتوانست بنویسد. دوستی هاک و جیم در «ماجراهای هاکلبری‎فین» همان زمان هم نوعی تابوشکنی محسوب می‌شد و مارک تواین در نوشتن داستانی که به دوستی یک پسر نوجوان سفیدپوست با یک برده سیاه‎پوست می‎پرداخت، به قدر کافی شهامت و جسارت به خرج داده بود، گرچه انبوه کلیشه‎ها و برچسب‎های نژادپرستانه‌ای که در این رمان دیده می‎شوند، تازه بعدها آماج حملات و انتقادها قرار گرفتند. پرسیوال اورت در رمان «جیمز» با روایت ماجراهای جیم در واقع به نهاد بی‎رحم و خشن برده‎داری در آمریکای قرن نوزدهم و به همه‌ی آن چیزهایی می‎پردازد که این نهاد از برده‎های سیاه‌پوست گرفته بود، و اولین و مهم‌ترین آن‎ها هویت بردگان سیاه‎پوست بود. بسیاری برده‎های سیاه‎پوست در اواسط قرن نوزدهم برده به دنیا می‎آمدند و اسم و هویت‎شان را اربابان سفیدپوست برایشان انتخاب می‌کردند و آن‌ها تا لحظه مرگ مملوک و بخشی از اموال یک ارباب باقی می‎ماندند و هرگز نمی‌توانستند هویت جداگانه و مستقلی پیدا کنند. جیم در رمان «جیمز» در برابر این نهاد و ستم‎های آن عصیان می‎کند و به جست و جوی هویت از دست رفته خودش برمی‎آید و دست آخر خودش و دنیای پیرامون خودش را به اختیار خودش بازتعریف می‎کند. 

 اورت در این اثر به آسیب‌های پیرامون نژادپرستی به ویژه از بُعد اجتماعی، جسمی و روانی آن پرداخته است. از این جهت تا چه اندازه می‌توان «جیمز» را روایت یا داستانی تاریخی دانست؟

ماجراهای جیم در آستانه جنگ داخلی آمریکا آغاز می‎شود و خواننده در ادامه داستان و در بخش‎های پایانی کتاب متوجه می‎شود که این جنگ در واقع آغاز می‎شود. «جیمز» برهه‌ای از تاریخ معاصر آمریکا را روایت می‌کند که در آن اختلافات ایالت‎های شمالی و جنوبی، که اساسا بر سر مسائل اقتصادی است، آتش جنگی را در این کشور شعله‎ور می‌کند که یکی از پیامدهای آن الغای برده‌داری است. در این رمان با پدیده‌هایی آشنا می‌شویم که در تاریخ اجتماعی سیاهان آمریکا از ارزش بسیار زیادی برخوردارند و مثلا می‎بینیم که چگونه ترانه و رقص و موسیقی همیشه ابزاری در دست سیاهان بوده است تا با استفاده از آن‌ها اربابان سفیدپوست خودشان را به سخره بگیرند یا اینکه برده‎های سیاه‌پوست چگونه سعی می‎کردند با زبان خاص خودشان هویتی متمایز برای خودشان بسازند. در این رمان به وقایع تاریخی چندی هم اشاره می‎شود و در بخش‎هایی از کتاب از تلاش‌های پراکنده اما مستمر سیاهان برای فرار از یوغ بردگی سخن به میان می‎آید. 

 به نظر شما ماهیت این اثر به عنوان روایتی تازه و یا بازآفرینی از رمانی کلاسیک و پرمخاطب، در مواجهه نخست چه تاثیری بر مخاطب دارد؟

مخاطب این اثر به احتمال خیلی زیاد با ماجراهای هاکلبری‎فین آشناست. یا این رمان معروف را خوانده است و یا این ماجراها را در فیلمی سینمایی یا سریالی تلویزیونی دیده است. این مخاطب وقتی «جیمز» را می‌بیند، در همان ابتدا متوجه می‎شود قرار است همه این ماجراها را این بار از زاویه دید شخصیت جیم «ماجراهای هاکلبری‎فین» ببیند که برده سیاه‎پوستی بود که عاملیت و قدرت چندانی در رمان مارک تواین نداشت. وقتی «جیمز» را می‎خواند، با جیم همراه می‎شود و چیزهایی می‎بیند و حرف‌هایی می‎شنود که حتی اگر با تاریخ برده‎داری در آمریکا هم آشنا باشند، باز برایش تازگی خواهند داشت. مخاطب رمان «جیمز» به جز طنز دلنشین اما تلخی که ویژگی آثار پرسیوال اورت و البته مارک تواین است و در رمان «جیمز» نیز حضور پررنگ آن را می‎تواند ببیند، با وقایع و صحنه‎های تلخ و دردناکی نیز روبه‌رو خواهد شد که مخصوصا در این برهه از تاریخ که جریان‌های راست افراطی در تلاش هستند تا بر همه‌ آن‌ها گرد فراموشی بپاشند یا آن‎ها را کم‎اهمیت جلوه دهند، بیان و یادآوری آن‌ها بسیار ضرورت دارد. 

 با توجه به عناوین و جوایزی که اورت با این اثر به دست آورده است، توجه به چه مواردی در بازآفرینی آثار شناخته شده و مطرح جهانی ضروری و الزامی‌ست؟

نویسنده برای بازگویی یا بازآفرینی یک اثر معروف و کلاسیک باید به دفعات آن را خوانده باشد و آن اثر را با تمام وجود درک کرده باشد و علاقه و دلبستگی خاصی به آن پیدا کرده باشد، چنانکه پرسیوال اورت می‌گوید پیش از نوشتن رمان «جیمز» پانزده بارِ متوالی «ماجراهای هاکلبری‎فین» را خوانده است. نویسنده وقتی به بازگویی یک اثر معروف و کلاسیک دست می‎زند، که در زمینه و ساختار داستانی آن رمان حرف تازه‎ای برای گفتن داشته باشد و بخواهد آن را در قالب بازگویی خودش از آن اثر کلاسیک آن را بیان کند. با اینکه نویسنده می‎تواند در طرح کلی داستان، شخصیت‎ها، فضای داستان و مضامین آن تغییراتی ایجاد کند، مسلما ضروری است که همه یا بسیاری از عناصر مهم رمان اصلی را حفظ کند و نگه دارد. نویسنده می‌تواند شخصیت‎های مهم و کلیدی رمان اصلی را در موقعیت‎های جدید قرار دهد و کاری کند تا این شخصیت‎ها به مقولات فرهنگی‎ و اجتماعی‎ای چون نژاد، طبقه و جنسیت نگاه متفاوتی پیدا کنند و آن‎ها را در ماجراهایی درگیر کند که دیدگاهشان را به این مقولات و اساسا به کل زندگی دگرگون کند. نویسنده باید کاری کند که خواننده با دنیای جدیدی آشنا شود، به فهم و درک تازه‎ای برسد و در پایان نتیجه‎گیری متفاوتی از رمان بکند. 

 آثار پرسیوال اورت اغلب تیزبینانه و درون‌گرا است. درباره ویژگی‌های شخصیتی و نویسندگی او بگویید. 

پرسیوال اورت از سال 1983 که نخستین کتابش منتشر شد، بی‎وقفه به نوشتن اشتغال داشته است. حاصل کار او در این سال‌ها 35 رمان، مجموعه داستان کوتاه و مجموعه شعر بوده است. گرچه اورت در قالب‎های ادبی مختلف کتاب نوشته است و آثارش طیف گسترده‎ای از ژانرهای مختلف را در برمی‌گیرند، سبک نویسندگی او را نمی‎توان صورت‎بندی کرد و در یک مقوله خاص جای داد. اورت نویسنده جسوری است که از اشتباه کردن نمی‌ترسد و به هنگام نوشتن به اینکه خوانندگان ممکن است چه برداشتی از اثرش داشته باشند و با آن همراه خواهند شد یا خیر، فکر نمی‌کند و در فضایی به دور از استرس و هیجان به خلق آثار خود می‎پردازد. اورت در آثار خود از طنز بهره فراوانی می‌برد و خودش معتقد است شوخی و طنز سلاحی است که مخصوصا در رابطه با آمریکایی‎ها بهترین راه برای پرداختن به مسائل جدی و دردناک زندگی است. یکی دیگر از ویژگی‎های آثار اورت وجود درون‎مایه‎های فلسفی در آثار اوست که به سبب تحصیلاتش در رشته فلسفه است. اورت شخصیت متواضع و در عین‌حال شوخ‌طبعی دارد و این ویژگی‎های شخصیتی او در آثارش نیز نمود دارند. این نویسنده که در دوره‌ای زندگی خودش مربی اسب‌سواری بوده است، معتقد است در نوشتن نیز باید همچون سوارکاری از استرس و تنش پرهیز کرد و نویسنده همواره باید بر کارش متمرکز بماند. آقای اورت که اتفاقا نقاش توانمندی نیز هست در خلق آثار خودش نکات ظریفی را مد نظر قرار می‌دهد که تنها یک نقاش ممکن است به آن‌ها توجه نشان دهد. 

 اورت در بازآفرینی این اثر کلاسیک از چه زبانی بهره برده است؟

زبان «جیمز» زبانی دوگانه است. در این رمان هر چا سفیدپوست‌ها حضور دارند، زبان داستان انگلیسی معیار، و البته هر از گاهی همراه با لهجه جنوبی است. در این رمان هر جا برده‎ها با خودشان تنها می‎شوند و به گفت‌وگو با یکدیگر می‎پردازند، زبانی که به کار گرفته می‎شود، زبان خاص بردگان است که تلفیقی است از لهجه جنوبی و لهجه‌ای که برده‌ها با آن با یکدیگر صحبت می‎کردند و همراه با غلط‌های املایی و دستوری است. زبان به عنوان عنصری بسیار مهم که به هویت انسان‌ها شکل می‎دهد، در رمان «جیمز» نقش مهمی ایفا می‎کند. این نقش به قدری حائز اهمیت است که در فصل‌های پایانی کتاب و وقتی جیم سرانجام زبان و لهجه خاص برده‎ها را کاملا کنار می‎گذارد و با شخصیت‎های سفیدپوست داستان، همچون قاضی تچر یا مباشر هاپکینز، به زبان انگلیسی معیار صحبت می‎کند، آن‌ها را متحیر و وحشت‌زده می‎کند. زبان در این رمان ابزار بسیار قدرتمندی است که آقای اورت با بهره‌گیری از آن تمایزهای بسیار مهمی را ایجاد می‎کند و مناسبات بسیار مهمی را نشان می‎دهد. 

 چه شد که این کتاب را برای ترجمه انتخاب کرده‌اید؟

«ماجراهای هاکلبری‎فین» رمانی است که بسیاری از ما در کودکی و نوجوانی خودمان آن را خوانده‎ایم و خاطره بسیار شیرینی از آن داریم. وقتی دیدم نویسنده‎ای چون پرسیوال اورت این رمان را بازگویی کرده است، توجهم جلب شد و به آن علاقه‎مند شدم و وقتی کتاب را خواندم، دیدم حیف است خوانندگانی که «ماجراهای هاکلبری‎فین» را خوانده‎اند، این بازگویی و بازآفرینی بسیار جذاب را نخوانند. همه مترجم‌ها دوست دارند ترجمه اثری کلاسیک را در کارنامه خودشان داشته باشند، اما در شرایطی که بسیاری از رمان‎های کلاسیک با ترجمه‎هایی درخشان در بازار کتاب ما حضور دارند، شاید ترجمه یک بازآفرینی درخشان از یک اثر کلاسیک انتخاب مناسب‌تری باشد. من جدا معتقدم همان‌طور که منتقدان ادبی نیویورک تایمز هم به درستی به آن اشاره کرده‎اند، «ماجراهای هاکلبری‎فین یک شاهکار ادبی است و این روایت تازه از این رمان نیز دقیقا می‌تواند چنین باشد.» 

منبع : آرمان ملی
نویسنده : بیتا ناصر

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار