امیررضا واعظآشتیانی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
امیدوارم کسی به دنبال زمین زدن دولت پزشکیان نباشد
«آرمان ملی»- احسان انصاری: رفتارشناسی مخالفان دولت در ماههایی که از تشکیل کابینه پزشکیان میگذرد بیانگر چیست؟ چرا حامیان جلیلی همچنان در صحنه تصمیمگیری کشور فعال هستند و تلاش میکنند تصمیمات دولت را زیر سوال ببرند؟ آیا دولت در سایه در جامعه سیاسی ایران قابلیت بروز و موفقیت دارد؟ سرمایه اجتماعی و ساختار سیاسی اصولگرایان در شرایط کنونی در چه وضعیتی قرار دارد؟
«آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با مهندس امیررضا واعظ آشتیانی فعال سیاسی اصولگرا گفتوگو کرده است. واعظ آشتیانی معتقد است: «احزاب خودشان دولت در سایه هستند. در آمریکا یا کشورهای اروپایی هنگامی که یک نفر در انتخابات به پیروزی دست پیدا میکند حزبی از وی حمایت کرده کابینه وی را مشخص میکند. در شرایط کنونی برخی به آقای جلیلی آلرژی پیدا کردهاند که چرا دولت در سایه تشکیل داده است. به نظر من هیچ اشکالی وجود ندارد که هر کسی که میتواند و دارای برنامه است دولت در سایه تشکیل بدهد. همه جریانهای سیاسی اعم از چپ و راست و میانه میتوانند با ارائه برنامه و آلترناتیو دولت در سایه داشته باشند. این اتفاق به سود کشور تمام خواهد شد. نکته دیگر اینکه اشکالی ندارد که آقای پزشکیان به عنوان رئیسجمهور گاهی از دولت در سایه نظر بخواهد که دیدگاه شما در این حوزه چیست و چه راهحلی دارید؟» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*تحلیل و ارزیابی شما از رفتارشناسی منتقدان دولت پزشکیان در ماههایی که از عمر دولت میگذرد چیست؟ چرا برخی همواره به دنبال زمین زدن دولت پزشکیان به هر قیمتی هستند؟
من امیدوارم کسی به فکر زمین زدن دولت پزشکیان نباشد. دلیل این موضوع نیز این است که در صورتی که دولت زمین بخورد کشور زمین میخورد. البته برخی با متهم کردن دیگران به حضور در دولت سایه برخی واقعیتها را نادیده میگیرند. من فکر میکنم زمان آن فرا رسیده که معنا و هدف دولت در سایه را مشخص کرد. اگر کسی روی موضوعات کشور بررسی و مطالعه کرد و راهحل ارائه داد نباید آن را به دلیل اینکه دولت در سایه است کنار گذاشت و حرفش را نشنید. من از دولت در سایه حمایت نمیکنم و با آنها حشر و نشری هم ندارم اما معتقدم قرار نیست بر سر اصطلاحاتی مانند دولت در سایه با هم دعوا کنیم. انتخابات تمام شده و مردم نیز انتخاب خود را کردهاند و این انتخاب محترم نیز بوده است. با این وجود یکی از این کاندیداها کاملترین برنامه را برای مدیریت کشور داشت.
*منظور شما آقای جلیلی است؟
تفاوتی نمیکند که چه کسی باشد. ممکن است آقای جلیلی باشد و یا هر فرد دیگری. مردم در انتخابات به آقای جلیلی و برنامههایی که داشت اقبال نشان نداده و به او رای ندادند. این نظر مردم است که محترم است.
*چرا اگر آقای جلیلی برنامه و راهحل داشت مردم به وی اقبال نشان ندادند؟
من معتقدم بخشی از حوزههای انتخاباتی باید در زمینه فرهنگی مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد. به عنوان مثال باید این موضوع مورد بررسی قرار بگیرد که آیا مردم ما در انتخابات بیشتر به دنبال برنامهمحوری هستند یا انتقامگیری سیاسی؟ در این زمینه نیز برخی افراد و گروههای سیاسی مقصرند که رفتاری از خود بروز دادهاند که برای مردم مهم نباشد که فلان کاندیدا برنامه دارد یا ندارد. در چنین شرایطی انتقامگیری سیاسی تعیین میکند که چه کسی در انتخابات پیروز شود و چه کسی شکست بخورد.
*آیا عدم اقبال به آقای جلیلی در انتخابات بیشتر به دلیل دیدگاههای ایشان به خصوص در زمینه سیاست خارجی و مسائل فرهنگی نبود؟
اگر یک برنامه بد هم باشد باز هم برنامه است. به هر حال این برنامه مورد پسند و اقبال مردم قرار نگرفته است. نکته مهم اینکه برنامه بد داشتن بهتر از بیبرنامه بودن است. آقای پزشکیان در زمانی که وزرای دولت قرار بود از مجلس رأی اعتماد بگیرند از پشت تریبون مجلس عنوان کردند که کشور برنامه بلندمدت دارد که ما ملزم به اجرای آن هستیم. این نکته مهمی است، اما این برنامههای کلی نیازمند ریلگذاری و روشهایی است که به نتیجه برسد. نکته دیگر اینکه آقای جلیلی نه هر کسی که توانایی دارد میتواند دولت در سایه تشکیل بدهد.
*فضای سیاسی ما چنین اجازهای را به هر کسی میدهد؟
احزاب خودشان دولت در سایه هستند. در آمریکا و یا کشورهای اروپایی هنگامی که یک نفر در انتخابات به پیروزی دست پیدا میکند حزبی که از وی حمایت کرده کابینه وی را مشخص میکند. در شرایط کنونی برخی به آقای جلیلی آلرژی پیدا کردهاند که چرا دولت در سایه تشکیل داده است. به نظر من هیچ اشکالی وجود ندارد که هر کسی که میتواند و دارای برنامه است دولت در سایه تشکیل بدهد. همه جریانهای سیاسی اعم از چپ و راست و میانه میتوانند با ارائه برنامه و آلترناتیو دولت در سایه داشته باشند. این اتفاق به سود کشور تمام خواهد شد. از سوی دیگر اشکالی ندارد که آقای پزشکیان به عنوان رئیسجمهور گاهی از دولت در سایه نظر بخواهد که دیدگاه شما در این حوزه چیست و چه راهحلی دارید؟ مفهوم تولید دانش همین است که دولتها از ظرفیتهای فکری و علمی کشور استفاده کنند. آلرژی نشان دادن به دولت در سایه در جامعه التهاب ایجاد میکند.
*رفتار خود دولت در سایه باعث ایجاد آلرژی و التهاب در جامعه نمیشود؟
واقعیت این است که نقادی در جامعه سیاسی ما به شکلی است که بخشی از آن زورآزمایی است. من به نوبه خودم هر دولتی که روی کار آمده عنوان کردهام همه باید تلاش کنند این دولت موفق باشد. اگر دولت موفق شود به سود کشور و نظام است. حتما دولت نباید از من استفاده کند و یا به من سود برساند که عنوان کرد دولت خوبی است و اگر استفاده نکند دولت بدی به شمار میرود. نباید بر اساس سهمی که دولت نسبت به افراد ادا میکند درباره آن قضاوت کرد. اگر دنبال موفقیت نظام و آرمانهای انقلاب هستیم باید تلاش کنیم دولت در همه زمینهها موفق شود. دولت موفق نیازمند مجلس موفق است. دولت و مجلس نمیتوانند به تنهایی ادعای موفقیت کنند و هر کدام باید در جایگاه خود موفق عمل کنند. کسی که تنها صدای انتقاد از آن بلند است و منافع کشور را در نظر نمیگیرد تنها تولیدکننده دعوای سیاسی است و سودی برای کشور ندارد.
*اصولگرایان از نظر سرمایه اجتماعی و ساختار سیاسی پس از تشکیل دولت پزشکیان در چه شرایطی قرار دارند و با چه چالشهایی مواجه هستند؟
من فکر میکنم ترموستات اصولگرایی درست عمل نمیکند و نتیجه آن، عیان شدن اختلافات و تفاوتها در بزنگاههای حساس مانند انتخابات است. دلیل بخشی از این اتفاقات خودخواهی برخی افراد و گروهها بود. از سوی دیگر نوع ادبیاتی که استفاده میکردند در این زمینه تأثیرگذار بود. آسیب دیگری که در این زمینه وجود داشت سهمخواهیها بود و من اینکه حرف ما باید حجت در تصمیمگیریها باشد. این در حالی است که ما با نسل جدیدی مواجه هستیم و نمیتوانیم همچنان با سازوکارهایی که در گذشته در اختیار داشتهایم با نسل جدید نیز برخورد کنیم. در بین افرادی مانند آقای قالیباف، رضایی و جلیلی که در جریان اصولگرایی تأثیرگذار هستند، من فکر میکنم آقای جلیلی با برنامهتر و سازمان یافتهتر است.
*این احتمال وجود دارد که آقای جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری آینده کاندیدا شوند؟
من آقای جلیلی را سازمان یافتهتر میبینم و فکر میکنم این اتفاق نیز رخ خواهد داد و به احتمال زیاد وی در انتخابات ریاست جمهوری آینده نیز کاندیدا خواهند شد. من زیر بلیت این آقایان نیستم و در آینده نیز نخواهم بود. با این وجود اگر بخواهیم منطقی به موضوع نگاه کنیم تصور میکنم آقای جلیلی سازمان یافتهتر و مدبرانهتر جلو میرود. البته بقیه هم قابل احترام هستند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که مردم مدتهاست که از اصولگرایی و اصلاحطلبی عبور کردهاند. اگر گمان کنیم در انتخابات اخیر مردم با هدایت اصولگرایان و اصلاحطلبان در انتخابات حضور پیدا کردهاند تحلیل اشتباهی داشتهایم. واقعیت این است من تأثیر جریانهای سیاسی را در معادلات سیاسی کشور کم میبینم و معتقدم جریانهای سیاسی به دلیل اینکه مدتی مسئولیت کشور را در اختیار داشتهاند امتحان خود را پس دادهاند. به همین دلیل نیز مردم حاضر نیستند دوباره به آنها اعتماد کنند. امروز کشور نیاز به مدیرانی با نگاهی جدیدتر و منطقیتر به مسائل است که بتوانند واقعیتهای جامعه را به خوبی و درستی تحلیل کنند. در گذشته به همه موضوعات به صورت سیاسی نگاه میشده و این نوع نگاه باعث شده ما از علون انسانی فاصله بگیریم که در نهایت به آسیب خوردن ما منجر شده است.
ارسال نظر