فریدون مجلسی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
بدون عضویت در FATF نمیتوانیم از بریکس بهره ببریم
آرمان ملی– احسان اسقایی: هر کنشی در جهان با واکنش رو به رو میشود. این اصل و اساس طبیعت است. زمانی که محدودیتی برای کشوری، گروهی و حتی یک جریان سیاسی ایجاد میشود، آن کشور، گروه و جریان سیاسی تلاش میکند که فضایی برای رهایی از محدودیتها ایجاد کند.
زمانی که یک کشور از سوی کشورهای دیگر تحریم میشود، آن کشور به سوی گسترش روابط خود با سایر کشورها گام برمیدارد تا حصر اقتصادی خود را بشکند و در تنگنا قرار نگیرد. ایران، روسیه و حتی چین و برخی کشورهای دیگر به خاطر اینکه حاضر نیستند قواعد چیده شده برای بازی در سطح بینالملل از سوی ایالات متحده آمریکا را بپذیرند هر کدام به صورت جدا و حتی به صورت جمعی تلاش کردند که قواعد مالی جدیدی را منفک از قواعد بینالمللی بر پایه دلار ایجاد کنند تا بدون محدودیت بتوانند با یکدیگر تبادلات تجاری دو جانبه داشته باشند. اکنون اما کشورهای جهان در اندیشه تبادلات تجاری جدید فارغ از سیستم مالی جهانی به رهبری آمریکا هستند و این بار بعد از سالها در بریکس اقدامی عملی در ارتباط با آن انجام دادهاند. هند، چین، روسیه، برزیل و ایران در تلاشند با پیماننامههای مالی مستقل از غرب از قدرت دلار کم کنند. فریدون مجلسی تحلیلگر مسائل بینالملل معتقد است کشورها به علت محدودیتهای ایجاد شده توسط غربیها به این سمت حرکت کردهاند. آرمان ملی با این تحلیلگر مسائل بینالملل گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
*اساسا چرا کشورها به سمت یک ارز مشترک به نام دلار برای تجارت حرکت کردند؟
همواره تجارت بین کشورهای مختلف وجود داشته، عموما وسیله تبادلات طلا، نقره و سکه و حتی اعتبار تجار بوده است. به این معنا که تاجران کالای تجارتی خود را از کشوری به کشور دیگر صادر میکردند و هر تاجر اعتباری داشت که معادل آن، از تاجر مقابل در کشور دیگر کالا دریافت میکرد و به کشور خود میبرد. لذا مبادله همواره وجود داشته است اما به تدریج که کشورهای صنعتی پیش رفتند توانستند پولهای خود را جایگزین طلا و نقره کنند. تجار چیزهایی میخریدند و میفروختند و محاسبات آنها اغلب با لیره انگلستان صورت میگرفت، چراکه در آن دوران انگلستان در دنیا اعتبار داشت. از نظر اقتصادی قوی بود و بخشی از تولیدات خود را به جهان خارج صادر میکرد و صنایع آن خریدار داشت. دیگران در اینجا ناچار بودند به دنبال تهیه و تدارک پوند باشند. ذخایر هم در نزد بانکها نگهداری میشد. فرانسه هم در دورانی دیگر همین شرایط را داشت و به همان سیاق در دورانی ارز فرانسه هم مبنای اعتبار بود. این کشورها هرکدام مستعمراتی داشتند که از این پولها استفاده مستقیم میکردند و این پولها وسیله استفاده آنها بود. بعدها که صنعت آلمان از انگلستان و فرانسه جلو افتاد، مارک هم قدرتمند شد و به عنوان یکی از ارزهای معتبر جهان مورد داد و ستد قرار داشت. با برآمدن تدریجی آمریکا، این کشور قدرت اقتصادی جهان شد و تقریبا عنان تجارت بینالملل را در دست گرفت و اکنون بخش عمدهای از تجارت بینالملل با دلار و بخشی هم با یورو صورت میگیرد.
* چرا برخی کشورها تصمیم گرفتند از اینکه دلار مبنای معاملاتشان باشد دور شوند و به سمت ارزهای دیگر حرکت کنند؟
میتوان گفت از زمانی که دلار مبنای بازیهای سیاسی شد آمریکا و اروپا کشورهای مختلف را به علت اختلافهای سیاسی تحریم و سپردههای آنها را محبوس کردند و حتی از آن سپردهها برداشت کردند. کشورهای دیگر هم تلاش کردند که خود را از این وضعیت نجات دهند. وقتی کشوری عنان تجارت بینالملل را با واحد پول خود در اختیار دارد و ذخایر دیگران به صورت دلار نگهداری میشود آن کشور به خود جسارت میدهد که هر کاری با ذخایر ارزی دیگر کشورها بکند. عربستان امروز حدود هزار میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد. چین حدود دو یا سه هزار میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد. و زمانی که آمریکا عرضه دلار را کاهش میدهد در واقع از ذخایر پولی این کشورها درصدی را برداشت میکند بدون اینکه خسارتی بپردازد. تمام این مسائل یعنی استفادهها و سوءاستفادهها و بهرهبرداریهای سیاسی انحصار ایجاد میکند و به آنها اجازه هر تصمیمی را میدهد.
*یعنی اروپا هم با ایجاد یورو دنبال استقلال مالی از آمریکا و دلار بود؟
در گذشته و زمانی که اتحادیه اروپا ایجاد شد کشورهای عضو وادار به آن شدند که واحد مبادلهای بین خود ایجاد کنند که مارک آلمان، فرانک فرانسه و پوند انگلستان هر کدام سهمی از این سبد را داشتند تا زمانی که مبادلهای انجام میدهند افزایش یا کاهش آن پول تاثیر در ارزش آن نداشته باشد چون هر کشوری درصدی از پولهای خود را در آن سهیم کرده بود لذا نوسانات پولی اثری در مبادلات تجاری نداشت. بعدها که اتحادیه اروپا جانشین اتحادیه اقتصادی اروپا شد همان پول که از روز اول معادل یک دلار گرفته شده بود، تبدل به یورو شد و هر کدام از کشورها پول ملی داشتند اما زمانی که یورو را قبول کردند یک واحد پول به نام یورو را رسمی کردند.
* همین مورد باعث شده است که سایر کشورها نیز به سمت ایجاد پیمان نامههای پولی مشترک حرکت کنند؟
به تدریج برخی کشورهای دیگر که اقتصاد آنها اعتبار پیدا کرد، به فکر افتادند، چراکه هم جهانیان و خود چین دریافت که اکنون بزرگترین قدرت اقتصادی و بازرگانی جهان هستند و هیچ کشوری از منظر بازرگانی به چین نمیرسد. هند به سرعت راه چین را میپیماید و در حال تبدیل شدن به قدرت بازرگانی و صنعتی جهان است. برزیل همین طور، روسیه بالقوه قدرتمندترین کشور جهان از نظر منابع است و اگر حاکمان آن توجه میکردند و میتوانستند نقشه راه دقیقی برای توسعه و صنعتی شدن طراحی کنند، امروز روسیه یکی از سه کشور اول اقتصادی در جهان بود. در نهایت این کشورها بریکس را به وجود آوردند. در واقع آنها از 20 سال قبل شروع کردند تا مبادلات خود را با پولهای خود انجام دهند، چراکه آنقدر اعتبار داشتند که با واحد پول خود مبادله کنند. از روسیه خرید کنند با روبل، از چین با یوآن از هند با روپیه.
روسیه بالقوه قدرتمندترین کشور جهان از نظر منابع است و اگر حاکمان آن توجه میکردند و میتوانستند نقشه راه دقیقی برای توسعه و صنعتی شدن طراحی کنند، امروز روسیه یکی از سه کشور اول اقتصادی در جهان بود
*اکنون خبرهایی در مورد واحد پول مشترک شنیده میشود این مورد چقدر جدی است؟
زمانی که این کشورها با بالندگی رسیدند و با ارزهای خود به مبادله پرداختند به سمت یک واحد محاسبه مشترک و نه پول مشترک حرکت کنند و این واحد را حتی به جای واحد پول خود تعیین کنند که موجب افزایش اعتبار آن باشد و کشورها به بزرگی اقتصاد خود بخشی از این واحد اقتصادی را تشکیل دهند. منظور این نیست که تجار باید از آن پول طراحی شده در جیب و حساب بانکی داشته باشند، در واقع به معنای واحد محاسبه است. هم اکنون مبادلات ایران و چین تقریبا اینگونه است. در ایران از دلار برای واحد محاسبه استفاده میشود از چین کالایی خریداری میشود که به ایران آورده شود. فروشنده اعلام میکند که قیمت کالا مثلا هزار دلار است، تاجر ایرانی نیز معادل هزار دلار گشایش اعتبار ایجاد میکند و ریال میپردازد. دولت ایران که از چین بابت فروش نفت بستانکار است و حساب آن را نیز به دلار نگه داشته، معادل هزار دلار از آن حساب بستانکاری را کم میکند و به فروشنده چینی میپردازد. صندوق چینی هم به فروشنده چینی دلار نمیپردازد بلکه معادل بهای دلار، به تاجر چینی یوآن میپردازد. یعنی چینیها به یوآن میفروشند و ایرانیها به یوآن میخرند و بالعکس. چنین مبادلهای که اختصاصا بین ایران و چین وجود دارد عملا از سیستم بانکی استفاده نمیشود با استفاده از سیستم بانکی بین کشورهای بریکس ایجاد میشود البته در طول 20 سال گذشته این مورد عملیاتی نبود اما در 5 الی 6 سال اخیر که مساله تحریمها جدی شد آمریکا و هم روسیه را تحریم کرد و هم چین را در برخی از کالاها تحت تحریم قرار داد، این کشورها به فکر افتادند که واحد پولی جداگانه ایجاد کنند و مبادلات در بین این کشورها مستقل از دلار و یورو باشد که نه به اتاق پایاپای نیویورک برود و نه به اتاق پایاپای فرانکفورت. اکنون معامله با دلار و یورو به شکلی است که آمریکا و اروپا از معامله با خبر میشوند، چه کشوری میفروشد، چه کشوری میخرد و مقدار آن چقدر است. این اطلاع به خاطر الزام ثبت در اتاق پایاپای آمریکا و اروپاست.
*پس دلار در تجارت بین کشورها ممکن است کنار رود؟
دلار و یورو کنار گذاشته نمیشود، موضوع این است که بریکس به عنوان رقیب دیگری وارد مبادلات اقتصادی جهانی میشود و با توجه به تعداد و کشورهای مهمی که عضو آن هستند، به تدریج قدرت آن بیشتر و اثر آن در آینده روشنتر خواهد شد. یعنی میتوان از اروپا به یورو خرید، از چین و هند و روسیه و برزیل با واحد بریکس خرید، از آمریکا به دلار خرید و همه اینها به معنای آن نیست که دلار و یورو به کلی کنار گذاشته میشود.
*ایران عضو بریکس و البته تحت تحریمهای غرب است. این واحد پول مشترک بریکس میتواند یاریگر اقتصاد ما باشد؟
در مورد ایران دو مشکل وجود دارد؛ یکی اینکه ایران تحریم است و این تحریم توسط بریکس چون با دلار انجام نمیگیرد میتواند قابل گریز باشد. البته باید دید کشورها و بانکهایی که با ایران بر مبنای بریکس مبادله میکنند آیا ریسک تحریمهای آمریکا را میپذیرند؟ نکته دوم که استفاده از بریکس را برای ایران امکان ناپذیر میکند، این است که عملیات بانکی با واحد بانکی با واحد پولی بریکس مستلزم متحد بودن به رعایت دستورالعملهای FATF است و تا آن پروتکلها مورد تایید جمهوری اسلامی ایران قرار نگیرد، عملیات متعارف بانکی یعنی گشایش اعتبار و مصون بودن از کلاهبرداری در خریدهای تجاری خارجی و پرداخت قسمت عمده پول بعد از رسیدن کالا به بندر مقصد ایجاد نخواهد شد. در ایران پول نقدا پرداخت میشود و از این شرایط بهره نمیبرد. لذا تا FATF پذیرفته نشود، خواه بریکس باشد خواه تجارت بر هر مبنای دیگری، رها شدن از مشکلات تقریبا امکانپذیر نیست.
ارسال نظر