در گفتوگو با دو مترجم بررسی شد
نوبل 2024 در ویترین کره جنوبی
آرمان ملی- هادی حسینینژاد: جایزه نوبل ادبیات 2024 به هان کانگ، نویسنده اهل کره جنوبی رسید و وبسایت رسمی این آکادمی در توضیح این تصمیم از سوی داوران نوشت: «... هان کانگ در آثار خود با آسیبهای تاریخی و مجموعهای از قوانین نامرئی مواجه میشود و در هر یک از آثارش شکنندگی زندگی انسان را به نمایش میگذارد.
او آگاهی بینظیری از پیوندهای جسم و روح، زنده و مرده دارد و در سبک شعری و تجربی خود به مبتکری در نثر معاصر تبدیل شده است.» با این همه این سوال مطرح است که آیا نویسنده 53 ساله کرهای بهواقع شایسته دریافت این نشان را داشته یا رویکردهای سیاسی آکادمی نوبل عامل اصلی این انتخاب بوده است؟
هان کانگ در نوامبر سال ۱۹۷۰ میلادی در «گوانگجو متولد شد و از سال ۱۹۹۳ میلادی و با انتشار چندین شعر در مجله «ادبیات و جامعه» فعالیتهای ادبی خود را رسمیت بخشید. او در سال ۱۹۹۵ مجموعه داستانی تحت عنوان «عشق یوسو» را منتشر کرد و مسیر نویسندگی را ادامه داد. اولین رمان او بهنام «گوزن سیاه» که در سال ۱۹۹۸ انتشار یافت و ایده روایت داستان زنی که تبدیل به گیاه میشود، او را به رمان «گیاهخوار» رساند؛ رمانی که اتفاقا به انگلیسی ترجمه شد و جایزه «بوکر بینالمللی» را در سال 2016 برای کانگ به ارمغان آورد. این رمان، نقطه عطفی در کارنامه ادبی نویسنده بود؛ آنچنانکه رسما او را به یک نویسنده بینالمللی تبدیل کرد. آثار این نویسنده کرهای، همواره تحتالشعاع وقایع اجتماعی و سیاسی بوده که این مساله به تجربیات او در زندگی باز میگردد. خانواده کانگ درست چند ماه بعد از شورش گوانگجو که با کشتار طرفداران دموکراسی از سوی نیروهای دولتی همراه بود، به سئول نقلمکان میکند. هان در مصاحبهای گفته بود که این رویداد دیدگاهش را در مورد ظرفیت بشر برای خشونت شکل داد و شبح آن بر نوشتههای او سایه انداخته؛ تا جایی که در رمان «اعمال انسانی» مشخصا به قیام گوانگجو پرداخته است. حتی آخرین رمان او که «ما جدا نمیشویم» نام دارد و قرار است در سال 2025 به انگلیسی ترجمه و انتشار یابد به روایت شورش ججو در سالهای 1948 و 1949 میپردازد. منصرف شدن از ایده برگزاری نشست مطبوعاتی و جشن دریافت جایزه نوبل جدیدترین کنش سیاسی این نویسنده کرهای بهشمار میآید؛ آنچنانکه هان سونگ ـ وون پدر ۸۵ سالهاش که خود یک رماننویس معروف است، اخیرا پیام دخترش را خواند و به نقل از دخترش گفته: «هان به من گفت با شدت گرفتن جنگ و کشتار روزانه مردم، چگونه میتوانیم جشن بگیریم یا کنفرانس مطبوعاتی برگزار کنیم؟» مطابق با اعلام آکادمی نوبل «نثر به شدت شاعرانهای که با آسیبهای تاریخی میپردازد و شکنندگی زندگی بشری را آشکار میکند» از دلایل انتخاب کانگ بهعنوان هجدهمین زن و 117امین برنده نوبل ادبیات بوده؛ اما برخی از منتقدان معتقدند نویسنده 53 ساله کرهای، شایسته جایزهای که قرار است به «یک عمر» فعالیت ادبی نویسندگان اعطا شود، نیست. آنها بر این باورند که نوبل همچون دورههای اخیر بیشتر سیاسی عمل کرده تا ادبی.
انتشار آثار هان یانگ در ایران، به فراخور کسب جایزه بوکر برای «گیاهخوار» آغاز شد و قرار گرفتن «اعمال انسانی» در میان نامزدهای دریافت بوکر 2018 نیز با ترجمه و انتشار این اثر همراه بود. نشر چترنگ که در سالهای اخیر توجه ویژهای به ادبیات آسیای شرقی نشان داده، پیشتر دو کتاب از نوبلیست کرهای یعنی «اعمال انسانی» و «کتاب سپید» را به ترتیب با ترجمه علی قانع و مژگان رنجبر روانه بازار کتاب کرده است (و البته انتشار دو اثر دیگر از این نویسنده را در دست دارد). در ادامه دقایقی را با این دو مترجم، همراه شدیم و از تجربه آشناییشان با کانگ و آثارش پرسیدیم.
شما پیش از این تجربه ترجمه از هان کانگ را داشتهاید. ابتدا کمی درباره این ترجمه و ویژگیهای آن توضیح دهید.
قانع: باید کمی به عقبتر برگردیم. آشنایی من با آثاز خانم هان کانگ از نشریات ادبی غرب شروع شد. یکی دو داستان کوتاه و چند قطعه شعر که نظرم را به شدت جلب کرد و بهنوعی شیفته زبان روایی این نویسنده شدم؛ چراکه خودم هم در مجموعه داستانها و رمانهایم همیشه بهدنبال خلق چنین زبانی بودهام و دوست دارم چنین حس و حالی را به مخاطب خاص و عام منتقل کنم، گرچه نمیدانم تا اینجا در این امر موفق بودهام یا نه. تا اینکه کتاب «گیاهخوار» ایشان برنده جایزه بوکر اینترناشنال و ترجمه کتاب از سوی نشر چترنگ به بنده پیشنهاد شد. با مطالعه کتاب متوجه شدم به دلیل مغایرت محتوایی با فرهنگ ما، احتمالا بخشهای زیادی از کتاب سانسور خواهد شد و برخلاف میل باطنیام کتاب را به ناشر محترم عودت دادم. تقریبا یک سال بعد «اعمال انسانی» منتشر شد، کتاب را خواندم و همان لذت و شیدایی نوشتههای هان کانگ را داشت و خوشبختانه مشکل ارشادی نداشت. ترجمه کتاب حدود شش ماه طول کشید، چون ارجاعات فرهنگ کرهای بسیاری داشت و از طرفی به دلیل اسامی کرهای کمی سخت خوان بود و مورد بعد یکسری متون شعرگونه که کار را دشوارتر میکرد، چون فکر میکردم برای وفاداری به متن نویسنده باید حداکثر حس و معنا به خواننده منتقل شوم و هنوز هم امیدوارم از عهده این کار بر آمده باشم و ترجمه کتاب «اعمال انسانی» معرفی خوبی برای خانم هان کانگ باشد.
رنجبر: «کتاب سپید» شخصیترین اثر هان کانگ است و داستانی شعرگونه بر اساس تجربهای فردی. نثر آن آهنگین است و در 65 قطعه روایت میشود. نویسنده فهرستی از چیزهایی سپیدرنگ را گردآوری کرده و با توصیفاتی که برای هر یک میآورد، میکوشد مرهمی سپید را برای درمان جراحتی قدیمی درست کند. بخشی از این داستان در زمان اقامت نویسنده در ورشو لهستان نوشته شده و متأثر از زخمهای تاریخی بر پیکر این شهری است که در جنگ جهانی دوم بهکلی نابود شد و بعدها از روی نقشههای قدیمی از نو بازسازیاش کردند.
به نظرتان نقاط قوت در آثار این نویسنده چیست و چه چیزی او را نسبت به دیگران، متمایز میکند؟
قانع: بیش از حد رئال بودن در نوع روایتهای دردناک و به تصویر کشیدن فاجعهای که ظاهرا خود نویسنده شاهد بوده و با آن زندگی کرده است. اعمال انسانی داستان سرراستی است و پیچیدگیهای خاصی ندارد، پیچیدگی و شگفتی در نوع خلق و بیان روایتهاست. هان کانگ در کتاب اعمال انسانی، بخشی از تاریخ معاصر کره جنوبی را به تصویر کشیده است. هرچند توصیفات دقیق او و شباهت رخدادها به قدری زیاد است که نمیتوان برای کتاب، زمان، مکان یا محدوده خاصی قائل شد. رمان اعمال انسانی روایتی بدیع و کمنظیر از قیام و سرکوب خونین مردم گوانجو کره جنوبی در اعتراض به دولت مستبد دهه 1980 است. چند دانشجو را در جنبشهای دانشجویی دهه هشتاد کره جنوبی میبینیم که در جریان تظاهرات، زندانی، شکنجه و حتی کشته شدند. آنها در راه هدفی که دارند به زندان تن میدهند و کتاب به اعمال و رفتار آنها در مقابل شکنجه، زندان، سختیها و گاهی تاب نیاوردن و شکسته شدن و آدم فروشی پرداخته است. نویسنده از بنبستهای فکری و تباهی شخصیتهای داستانش نوشته است. شخصیتهای کتاب اعمال انسانی را نمیتوان یکسره سیاه یا سفید دید. گاهی سربازها هم آدمهای بدی نیستند و بنا به دستور رفتار میکنند. یکی از نقاط زیبای داستان زمانی است که سربازان در خلوت خود به سوگ از دست رفتگان مینشینند و سیگار دود میکنند. اعمال انسانی بهنوعی داستان همه ما آدمها است. داستانی از پیچیدگیهای روحی و روانی و نقاط ناشناس شخصیتمان.
رنجبر: هان کانگ پیش از آنکه داستاننویس باشد شاعر است. نثرش شاعرانه است و بیش از هر چیز، بر درد و رنجی که انسان متحمل میشود تمرکز دارد؛ درد و رنجی که امر زیستن را دشوار میکند، اما چارهناپذیر است و تنها راه درمانش، کنار آمدن با آن است.
مخاطب فارسی زبان، کمتر از زبان کرهای آثاری خوانده است. آیا ادبیات کره، توانسته جهانی شود؟
قانع: بله قبول دارم که ادبیات کرهای نسبت سایر ادبیات جهان بهخصوص ادبیات آمریکای لاتین در ایران شناخته شده نیست، اما شاید بتوان گفت که از حدود یک دهه قبل ناشران و مترجمان و همینطور خوانندگان ایرانی به نوع از ادبیات توجه کرده و ابراز علاقه کردهاند، همینطور که در زمینه سینما و سریالهای تلویزیونی هم شاهد این استقبال بوده و هستیم، البته نباید منکر این واقعیت شد که این امر میتواند در کنار پیشرفتهای صنعتی، تجاری و اقتصادی کره جنوبی در چند دهه اخیر باشد که به نظر من شدیدا تاثیرگذار بوده است.
رنجبر: به عنوان کسی که حدود یک دهه است ادبیات این کشور را دنبال میکند و تاکنون هشت اثر از آن را ترجمه کرده که پنج تای آن منتشر شده است، باید بگویم طی دو دهه اخیر تلاشهای بسیاری برای شناساندن ادبیات این کشور در سطح جهانی انجام شده و کار به روی آن با شدت تمام ادامه دارد و بیتردید با کسب این نوبل، توجهات بیشتری را معطوف به خود خواهد دید. جالب آنکه بخش مهمی از این تلاشها از جانب مترجمان کرهای بوده که آثار هموطنان خود را به زبانهای دیگر ترجمه کردهاند. این کشور اجازه نداده شهرتش صرفاً به صنعت پررونق سرگرمی (کیپاپ و کیدراما) محدود شود و در بخش سینما و ادبیات نیز سرمایهگذاری بسیاری کرده است. کوتاه آنکه عزمی ملی در پس این موضوع نهفته است.
همانطور که میدانید، نویسندگان بزرگی در جهان بودهاند که توفیق دریافت جایزه نوبل را نیافتهاند. تحلیل شما از اعطای این جایزه به هان کانگ که سن و سال زیادی هم ندارد چیست؟
قانع: ببینید، قضاوت در این مورد کار آسانی نیست. بهطور مثال اگر بخواهیم از نویسندگان همین کره جنوبی مثال بزنیم، هوانگ سوک- یانگ نویسنده بسیار شناخته شدهتری نسبت به هان کانگ است که سالهاست در صف دریافت جایزه نوبل ادبیات قرار گرفته و به گفته منتقدین ادبی دنیا، او قدرتمندترین صدای رمان شرق آسیا است. ولی جای دیگری هم گفتهام، به نظرم هان کانگ سزاوار دریافت این جایزه بود و هر نویسندهای که به این زیبایی روحیات انسان امروزی را میشناسد و روایت میکند و مهمتر اینکه به عشق و زندگی و مرگ ارج مینهد، طوری که مخاطب را هم پای خود به تمامی صحنههای داستانش میکشاند و طعم رنج و سرمستی را به لبان تشنه انسان از خود بیگانه امروزی میچشاند، مستحق دریافت این جایزه است.
رنجبر: شاید این جایزه، پاسداشتی از جانب آکادمی نوبل به همین تلاشهاست! گرچه، همانطور که در مصاحبه دیگری نیز گفتهام، شخصاً نویسنده هموطن خانم هان کانگ، هوانگ- سوک- یانگ، را برای این جایزه سزاوارتر میدانم، اما از اینکه زنی از قاره کهن توانسته به این مهم نائل بیاید نیز بسیار خوشحالم.
این شائبه هست که نوبل در دورههای اخیر، بیشتر کارکردی سیاسی داشته است. با این نظر موافقید؟
قانع: در جواب شما هم میتوان گفت آری؛ و هم خیر. ولی در کل با نگاهی به آثار کسانی که حداقل در دهه اخیر برنده دریافت جایزه نوبل ادبیات شدهاند، میتوان به این واقعیت رسید که به لحاظ سبک نوشتاری، محتوایی و نوآوری، بیبدیل بودن در نگاهشان به ادبیات داستانی، زبان و ساختار و بسیاری موارد دیگر تفاوت چشمگیری با سایرین داشتهاند و لیاقت دریافت این جایزه را دارند. ولی شاید معادلات سیاسی نیز گاهی کمرنگ و پرنگ در این جایزه و انواع جایزهها نقش داشته باشند.
رنجبر: سیاسی بودنش را نمیدانم، اما به گمانم در نوبل ادبیات، معیارهای دیگری به جز کیفیت کار و جهان داستانی نویسندگان در امر برگزیده شدنشان تأثیرگذار بوده است.
ارسال نظر