| کد مطلب: ۱۱۴۲۰۰۷
لینک کوتاه کپی شد

سهمیه‌بندی کنکور چه تاثیری بر آینده جوانان دارد؟

سهمیه‌های نابرابرِ آموزشی

آرمان ملی – شفق محمدحسینی: با هزار امید و آرزو، بعد از گذراندن 12سال تحصیلی، قرار است که وارد دانشگاه شود؛ بستری که او را آماده می‌کند، تا با بالابردن سطح توانایی و دانش خود، پیش از ورود به جایگاه اجتماعی شغلی، آنچه مورد نیاز است را فراگیرد.

سهمیه‌های نابرابرِ آموزشی

سال‌هاست که نحوه برگزاری آزمون بزرگ کنکور و راهیابی و گذر از آن و در نهایت رسیدن به دانشگاه، محل مناقشه بوده است. حتما شما هم در اطرافتان افرادی را مشاهده کرده‌اید که با داشتن سهمیه‌ای خاص، اعم از ایثارگران گرفته یا فرزندان شهید و یا حتی فردی که والدینش جزو هیات علمی بودند و...، به سبب همین سهمیه‌ها، به جایگاه بالاتری راه پیدا کردند. همین مساله نه تنها بر دیگر افراد جامعه تاثیر می‌گذارد، بلکه یک ناعدالتی دیگر را هم بر فهرست بلندبالای مشکلات آموزش کشور اضافه می‌کند. سهمیه در کنکور سراسری موضوع جدیدی نیست. در چهار دهه گذشته هر داوطلبی که در کنکور شرکت کرده باشد با تاثیر سهمیه در قبولی آشناست. وقتی صحبت از سهمیه می‌شود شاید ذهن کنکوری‌ها فقط به سمت سهمیه ایثارگران و جانبازان برود ولی سهمیه‌های دیگری هم مانند مناطق محروم و حوادث هم وجود دارد. وضعیت سهمیه بندی کنکور، هرسال داد آنها را که ساعت‌ها و سال‌ها پیش از کنکور، با برنامه‌ریزی و تلاش فراوان درس می‌خوانند و هزینه می‌کنند، را درآورده است. این میان اما سهم رشته‌های پزشکی پررنگ‌تر از دیگر رشته‌هاست. تا جایی که حتی محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت هم در پایان جلسه هیات دولت گفت که: «همه اذعان دارند سهمیه‌های رشته‌های پزشکی بیش از حد است، حتی در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم این موضوع مطرح شد. آقای رئیس‌جمهور هم دستور دادند که یک کارگروهی از وزارت علوم، وزارت بهداشت و سازمان سنجش تشکیل شود و بازبینی در سهمیه‌ها صورت گیرد. این مساله هم سبب اعتراض خود دانشجویان شده است و هم سبب هشدار کارشناسان به این دلیل که ورود نابرابر برای همه افراد، سبب حذف برخی نخبگان خواهد شد که با اختصاص سهمیه به دیگران، از حضور آنها کاسته خواهد شد. به طوری که بعضا می‌بینیم فردی با رتبه‌ای بالاتر از فرد دیگری که سهمیه‌ای خاص داشته است، مجبور به انتخاب رشته‌ای پایین‌تر از آنچه برایش برنامه‌ریزی کرده بود می‌شود. این نابرابری‌ها در آینده سبب دلزدگی دانش‌آموزان از تحصیلات بالاتر خواهد شد که همین مساله در طولانی مدت، ضربه‌های جبران ناپذیری به بدنه اجتماعی جامعه وارد خواهد کرد. به طوری که همین حالا هم در اطراف خود دانشجویانی را حتما دیده‌اید که رشته‌ای را انتخاب کرده‌اند، اما در میانه راه یا انصراف دادند و یا حتی انگیزه کافی برای واردشدن نداشتند. مانند فرزند یکی از آشنایان که در رشته فیزیک قبول شد، اما بعد از چند ترم تحصیل را رها کرد و پاسخش تنها این بود که، آنچه فکر می‌کردم نبود، یا دیگر انگیزه‌ای برای درس خواندن ندارم.

در راستای همین نابرابری‌های آموزشی که با افزایش ناعادلانه سهمیه‌ها ایجاد می‌شود، ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش، به «آرمان‌ملی» گفت: ما دچار یک نابرابری پیدا و پنهان در آموزش و پرورش هستیم. این نابرابری‌هایی که امروز وجود دارد، آثارش را در رتبه‌های برتر کنکور می‌بینید. سهمیه‌هایی که حتی خود مردم هم از آنها مطلع نیستند. حالا در مورد صحت و سقم آن چون اطلاع‌رسانی کافی نشده است، نمی‌شود خیلی عیان و آشکار اظهار نظر کرد. آیا مثلا اعضای هیات علمی سهمیه دارند؟ یا سهمیه‌های متعددی که وجود دارد، تحت عنوان ایثارگران و امثال آن. ببینید اینها را نباید آسان از کنارش گذشت. من به عنوان نمونه عرض می‌کنم، البته باید خود نهادهای مربوط اظهارنظر کنند. در فضای مجازی بحث‌هایی مطرح می‌شود که بعضا افرادی که کمترین نمره را در رشته‌ای کسب کرده بودند، صرفا به دلیل سهمیه‌ای که داشتند یا مثلا در گزینش و مصاحبه آموزش و پرورش قبول شدند، بی‌آنکه تخصص کافی برای آن رشته را داشته باشند، صرفا به دلیل قبولی یا سهمیه خاص، با کمترین رتبه، به جایگاهی می‌رسند که یک فرد عادی را از حضور در این جایگاه محروم می‌کنند. چرا باید به این فرد کمک کنیم تا بیاید و برود به عنوان دبیر پذیرفته شود درحالی که ممکن است، فرد دیگری با نمره و مهارت بیشتر، به دلیل اینکه در مصاحبه یا گزینش رد شده است، این استحقاق ورود به این رشته را نداشته باشد. یعنی مثلا با رتبه 100هزار فردی به دلیل اینکه در گزینش رتبه آورده و پذیرش شده است، ترجیح داشته باشد برکسی که مثلا رتبه 100یا200 دارد. اما در گزینش، مشکلاتی داشته، که این خدای ناکرده به معنای اینکه این فرد تعارض ذاتی با این نظام و انقلاب و کشور داشته، اما مشکلاتی داشته که می‌توانستیم اینها را حل کنیم، اما توانایی علمی و تخصصی فرد و هوش آن شایستگی‌اش برای ورود به معلمی در حوزه‌های دیگر بالاست.

او درباره رشته‌های پزشکی و سهمیه‌های آن نیز گفت: همین قصه را شما تعمیم بدهید به حوزه پزشکی و دندان‌پزشکی. فردا این فرد قرار است، پزشک متخصص این مملکت شود و به طبابت بپردازد. آیا فردی که مثلا با رتبه 100هزار می‌آید حق یک دانشجوی دیگری را که استحقاق علمی دارد، سلب می‌کند. این شایسته نشستن بر صندلی دانشجوی پزشکی است؟

او درباره ناعدالتی در سیستم آموزش نیز گفت: بحث دیگر بحث عدالت است. طبق بررسی‌های انجام شده، در شهر تهران هم برخی از خانواده‌هایی که متعلق به دهک‌های اول جامعه هستند، گاهی 55برابر دهک‌های پایین جامعه، برای آموزش هزینه می‌کنند. وقتی می‌خواهیم سبدخانوار را بررسی کنیم. هزینه‌ای که یک خانواده صرف آموزش بچه‌های خود می‌کند، گاهی در دهک اول جامعه 55برابر دهک نابرخوردار جامعه است. بررسی‌های ما در سال 1400 نشان می‌دهد که دهک اول جامعه 3برابر دهک‌های دیگر جامعه درآمد دارد. بخشی از همین درآمد را برای آموزش کنکور هزینه می‌کند. شما ببینید اگر رتبه‌های برتر کنکور را بررسی کنید، ما به جایی رسیدیم که بین قبولی بچه‌ها در کنکور در رتبه‌های برتر و دانشگاه‌های برتر، درآمد اقتصادی خانواده آنها نقش مهمی دارد. بچه پولدارها جذب دانشگاه‌های خوب می‌شوند، درحالی که آن بچه روستایی که تحصیلاتش تا دیپلم را به زحمت به پایان رسانده است، برای ورود به دانشگاه هم مشکلات خاص خود را دارد.

سحرخیز درباره عدم اطلاع‌رسانی سازمان‌هایی مانند سازمان سنجش نیز گفت: سازمان سنجش، وزارت علوم، اطلاع‌رسانی شفافی نمی‌کنند تا مردم اطلاع پیدا کنند، چند سهمیه یا چه نوع سهمیه‌هایی وجود دارد. آیا اعضای هیات علمی واقعا سهمیه دارند؟ من خودم مشاهده کردم که فردی دامپزشکی قبول شده است، اما ناگهان تغییر رشته داده است به پزشکی، و الان دارد متخصص قلب می‌شود. فقط به این دلیل که پدرش جزو هیات علمی بوده است. سازمان سنجش هنوز اعلام نکرده است که ما در این کشور چه سهمیه‌هایی داریم و منطق این سهمیه‌ها چیست؟ آیا ضرورت دارد؟ من دیدم که رئیس‌جمهور، هم در خصوص کنکور هم در خصوص بازنگری در سهمیه‌ها بحثی را مطرح کردند. اگر این اتفاق‌ها بیفتد، اتفاق بزرگی است. امیدی دوباره به جامعه دانش آموزی و دانشجویی کشور باز می‌گرداند. ما باید بپذیریم که مدیران آینده ما همین افرادی هستند که امروز در دانشگاه‌های ما تحصیل می‌کنند. اگر قرار است این توزیع عادلانه باشد، این جابه جایی‌ها و چرخش نخبگانی اتفاق بیفتد، بایست بازنگری در سهمیه‌ها اتفاق بیفتد.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : شفق محمدحسینی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار