| کد مطلب: ۱۱۳۸۱۱۲
لینک کوتاه کپی شد

گزارش «آرمان ملی» از راهکارهای اشتباه؛

لابی‌های قدرت و ثروت را شوکه کنید

آرمان ملی- احسان اسقایی: شوک درمانی در عرصه اقتصاد یکی از روش‌های است که دولت‌ها برای رسیدن به اهداف مد نظر خود در عرصه اقتصاد به این سیاست متوسل می‌شوند تا هزینه ها را کاهش داده و از سوی دیگر به درآمد سرشاری دست یابند.

لابی‌های قدرت و ثروت را شوکه کنید

 بیشتر دولت ها در ایران برای عبور از بحران های مختلف اقتصادی خصوصا بحران در عرصه انرژی و به منظور کاهش مصرف سوخت سیاست شوک درمانی را در بخشی از اقتصاد خصوصا در بخش حامل های انرژی اجرایی کرده‌اند و آثار و پیامدهای مثبت و منفی این سیاست همواره از سوی کارشناسان چه قبل از اجرا، چه حین اجرا و چه بعد از اجرا مورد ارزیابی قرارگرفته است.به طوری که جست و جو در این ارتباط آرای مختلف کارشناسان را در اختیار همگان قرار می‌دهد.

*شوک درمانی از دولت احمدی نژاد تا دولت رئیسی

 عموما در ایران شوک درمانی‌های اقتصادی زمانی در دستور کار قرار می‌گیرد که کف‌گیرها به ته دیگ خورده است.  در دولت محمود احمدی نژاد زمانی که کشور وارد دوران رکود و تورم شد و از سوی دیگر مصرف سوخت در ایران  نعره می‌کشید و اقتصاد کشور در آستانه اثرگذاری تحریم ها قرار داشت، تصمیم به اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها گرفته شد. یارانه های حوزه انرژی تا حدودی کم شد، قیمت حامل‌های انرژی  رو به فزونی گذاشت و بخشی از درآمد از اجرای آن طرح به جیب دولت وقت سرازیر شد و بخشی نیز البته در قالب یارانه نقدی به مردم تعلق گرفت. در آن زمان افزایش سرسام آورد قیمت ها و افزایش سطح نقدینگی در جامعه به علت پرداختن یارانه نقدی به مردم موجب شد بعد از چند وقت از پرداخت یارانه ها، رضایت ناشی از دریافت آن بین مردم کم شود. به طوری که شهروندان می‌گفتند دولت قصد داشت نفت را سر سفره مردم بیاورد اما سفره‌های مردم را هم کوچک کرد. در دولت حسن روحانی اما به علت لغو تحریم ها دست دولت بازتر شد و نیازی نبود که با توسل به شوک درمانی، جیب دولت را پر کنند. اما با  خروج آمریکا از برجام دولت با چالش هایی روبه‌رو شد و یکباره شاهد بودیم که بنزین  طی یک تصمیم عجولانه و بدون در میان گذاشتن ابعاد آن با مردم  گران شد و البته حوادث به شدت تلخی در کف خیابان ها از آن تصمیم بر جای ماند. به طوری که دولت روحانی تحت تاثیر این شوک درمانی محبوبیت خود را از دست داد. در دولت ابراهیم رئیسی هم در زمینه حذف یارانه کالاهای اساسی به منظور مقابله با رانت تصمیم مشابهی گرفته شد و بخشی از طبقات ضعیف جامعه به رغم پرداخت ما‌به‌التفاوت حذف یارانه کالای اساسی با چالش های متعددی روبه‌رو شدند.

*پزشکیان بر سر دو راهی

 از سوی دیگر رئیس جمهور کنونی مسعود پزشکیان نیز هرازگاهی از پرداخت یارانه در حوزه سوخت گلایه می کند و تاکید می کند که منطقی نیست دولت بنزین را چند برابر ارزان تر از چیزی که خریداری کرده در اختیار مردم قرار دهد. محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور نیز در این ارتباط توضیحاتی داده است تمام این موارد بیان کننده آن است که در این دولت نیز چالش‌هایی به وجود آمده  و مانند دولت های قبلی،  دولت کنونی نیز به کاستن فشار اقتصادی بر دوش دولت خصوصا در حوزه حامل های انرژی می‌اندیشد. با این وجود اما به نظر او در یک دوراهی قرار گرفته است  دو راهی لغو تحریم ها یا گرانی حامل های انرژی  پزشکیان اگر تصمیم بگیرد که سوخت را گران کند قطعا با چالش هایی روبه‌رو خواهد شد و بعید نیست اعتراضاتی هم علیه او از سوی مخالفان دولتش و حتی  برخی طبقات جامعه روبه‌رو شود.  لذا مسیر پیش روی او برای کاهش فشار بر اقتصاد دولت باید در مرتبه اول لغو تحریم ها باشد  و در صورت بهبود وضعیت اقتصادی است دولت باید در گفت‌و‌گو با مردم و کارشناسان  تصمیم جدی در  زمینه  قیمت بنزین و به عبارت بهتر یارانه حوزه انرژِی بگیرد.

*راه سوم دولت

اگر چه راه اول دولت برای عبور از بحران های اقتصادی باید حل مساله تحریم باشد اما راه دوم دولت در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات نباید افزایش قیمت سوخت باشد بلکه دولت می تواند یارانه ثروتمندان را قطع کند البته منظور ثروتمندان عادی و  طبقه ثروتمند جامعه نیست منظور در اینجا  دقت دولت در ماجرای توزیع یارانه هاست. بر اساس آمارها بیش از 75 درصد از یارانه انرژی به صاحبان صنایع و پترو شیمی ها و خودرو سازهایی می رسد که عموما ثروت های خود را حتی به خارج از کشور منتقل می کنند و خانواده های آنها نیز در خارج از کشور حضور دارند. دولت باید با توسل به سیاست های مختلف از جمله افزایش مالیات از این طبقه فوق ثروتمند و حتی حذف یارانه های آنها از یارانه نقدی تا یارانه ای که در قالب یارانه سوخت به کارخانه های  و مجتمع های پتروشیمی  تعلق می گیرد سیاست منطقی را اعمال کند به عبارت بهتر یک جوالدوز به صاحبان قدرت و ثروت در ایران بزند که 75 درصد  یارانه انرژی را می بلعند و یک  سوزن به مردم عادی بزند که تقریبا 25 درصد از این یارانه را دریافت می کنند. برای نمونه خودروسازهای ایران از یک بازار رانتی و کمتر رقابتی برخوردار هستند که البته با توسل به واردات خودرو این  بازار غیر رقابتی  برای آنها در حال فروریختن است اما نباید واردات خودرو نیز به همین خودروسازان تعلق گیرد تا خودروهای لوکس را وارد کنند که قیمت خودروهای ساخت داخل تحت تاثر واردات خودرو قرار نگیرد.

در نهایت..

در نهایت اینکه در شرایط کنونی افزایش قیمت انرژی باید آخرین روش دولت برای عبور از بحران های اقتصادی از جمله کسری بودجه باشد و اگر هم دولت چاره ای جز افزایش قیمت  سوخت نداشت باید آن تصمیم را با مردم در میان بگذارد و در ابتدا حذف یارانه‌ها را  از لابی های قدرت و ثروت یعنی پتروشیمی ها و خودرو سازی ها و صنایع انرژی بر آغاز کند و در مرحله آخر به مردم فشار آورد در غیر این صورت دولت پزشکیان شروع نشده از  نظر جامعه تمام شده خواهد بود و امیدها برای بهبود شرایط کشور نیز از بین خواهد رفت.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان اسقایی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار