صدای غایبین انتخابات مجلس
مسئولان کشور ما همیشه به حضور حداکثری مردم پای صندوقهای رای افتخار کردهاند و آن را نشانهای از همبستگی ملی مردم و مشارکت آحاد جامعه در اداره امور کشور دانستهاند و اظهار کردهاند همه مردم یا لااقل اکثریت مردم از متولیان و اداره کنندگان کشور راضی و از سبک زندگیشان خشنود هستند.
در چنین شرایطی دوازدهمین دور انتخابات مجلس روز یازده اسفند ماه سال ۱۴۰۲برگزار شد، در کل کشور حدود 41 درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند وانتخابات به دور دوم کشیده شد، در دور دوم تعداد بسیار کمتری پای صندوقهای رای حاضر شدند به طوریکه اعلام شد درتهران فقط حدود 8 درصد واجدین شرایط رای دادهاند که این عدد کمترین تعداد شرکت کنندگان در همه ادوار مجلس است. این تعداد کاهش مشارکت مردم در انتخابات در هیچ دورهای سابقه نداشته است. چگونگی این واقعه وتحلیل این موضوع از منظر اهل سیاست انجام شده و در رسانهها مردم ملاحظه کردهاند مثل اینکه علت مشارکت ناکافی مردم در انتخابات عدم تایید صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلبان وعدم حضور افراد مورد وثوق مردم بوده است که باعث شده مردم از صندوقهای رای دلسرد شوند. البته خود اهل سیاست باید در این مورد بیشتر اظهارنظر کنند. ما قصد نداریم وارد این بحث بشویم ودلایل اهل سیاست را در اینجا تکرار کنیم بلکه میخواهیم از منظر مردم به چند و چون آن بپردازیم وسخنهایی را بازگو کنیم که این جا وآنجا از زبان مردم شنیده میشود. مردم میبینند و با پوست و استخوانشان احساس میکنند که قیمت اقلام مصرفی و مواد خوراکی پیوسته روبه افزایش است بهطوریکه دیگر قادر نیستند حداقلهای لازم برای گذران یک زندگی معمولی خانوادهشان را فراهم کنند. سفرهها هر روز کوچکتر میشود زیرا هیچ کنترلی بر افزایش قیمتها وجود ندارد و معلوم نیست این قیمتها کجا قرار است متوقف شود. قیمت گوشت و مرغ میوه جات با افزایش روزانه همراه است، از سوی دیگر هر سال با آغاز سال تحصیلی وفرارسیدن عید نوروز در حالی که مردم باید خوشحال باشند و شادی کنند والدین نمیتوانند به کفایت پوشاک فرزندانشان و ملزومات تحصیل آنان را و وسایل پذیرایی مرسوم عید نوروز را برای خانوادهشان فراهم کنند وشرمنده آنان میشوند. آنانکه اتومبیل دارند اگر با خرابی ماشینشان مواجه شوند بهدنبال گرفتن قرض واخذ وام از صندوقها و بانکها هستند. مستاجرین از چند ماه مانده به تاریخ اتمام قرارداد اجارهشان دچار افسردگی میشوند که از کجا قیمت جدید اجاره واحد مسکونیشان را تامین کنند. همچنین جوانان بسیاری بیکار هستند، شغل مناسب آنها پیدا نمیشود. آنانکه قصد ازدواج دارند هر روز آن را به تاخیر میاندازند شاید فرجی بشود. مزدوجین حاضر به فرزندآوری نیستند زیرا نگران تامین هزینههای فرزند هستند. در چنین شرایطی میزان افزایش حقوق سالیانه کارگران و کارمندان بسیار ناچیز و مورد اعتراض آنان است. از سوی دیگر افراد بیمه شده و کارمندان که بیمار میشوند بعد از مراجعه به مراکز درمانی و بیمارستانها متوجه میشوند که شرکتهای بیمهگر فقط درصد ناچیزی از هزینههای درمانیشان را پرداخت میکنند این باعث میشود که بسیاری از افراد بیمار تا مدتها کار درمانشان را به تاخیر بیندازند تا بتوانند پولی قرض کنند و هزینه درمانشان را پرداخت کنند. این نوع مباحث وموضوعات فراوان است و نیاز به طرح بیشتر آن نیست زیرا همگان همه روزه با آن دست به گریبان هستند. در اینجا از همه کسانی که به تحلیل چگونگی برگزاری و مشارکت بسیار کم مردم در انتخابات اخیر میپردازند انتظار میرود به جای ارائه تحلیلهای سیاسی و حزبی وگروهی به واقعیتهایی که در کف جامعه میگذرد و آنچه مردم همه روزه با آن دست به گریبان هستند، بپردازند و از دولتمردان هم انتظار میرود برای خروج مردم از تنگناهای اقتصادی به چارهاندیشی بپردازند، با سخنرانی و اینکه بگویند، باید چه کرد و چه نکرد، مشکلات حل نمیشود. ضرورت دارد به جای بهکارگماری اهل سیاست و سخنوری، متخصصان اقتصادی و امور معیشتی دارای طرح و برنامه و عمل بهکار گماشته شوند و مورد مشورت قرار گیرند تا چالشهایی که اشاره شد با سرپنجه تدبیر و اجرای اقدامات راهگشا به سرانجام رسد و مردم احساس آرامش و ایمنی کنند. آنگاه است که عموم مردم سر صندوقهای رای حاضر میشوند و میشود آنچه باید بشود.
*نبیاله عشقیثانی
فعال اجتماعی
ارسال نظر