دولت و مشارکت اجتماعی
در سالهای اخیر دولتها به منظور افزایش مشارکت مردم و بهرهگیری از توان و انرژی مثبت و سازنده آحاد جامعه در اداره امور کشورشان در تلاش و کوشش هستند. برای تحقق این هدف پروژهها و برنامههای متنوعی را طراحی و به اجرا گذاشتهاند.
برای سازماندهی و مشارکت حداکثری مردم نه تنها تحصیلکردگان و فرهیختگان جامعه بلکه عموم مردم دعوت به مشارکت و همکاری میشوند و برای تحقق این هدف به انجام سخنرانی و تشویق مردم بسنده نکرده بلکه به صورت عملی و میدانی دست به اقدام زدهاند و زمینههای مشارکت جمعی و همکاری عموم مردم بهخصوص جوانترها را وجهه همت خود قرار دادهاند. بدین منظور قوانین و مقررات تسهیل کننده و حداقلهای ضروری را تدوین کرده با آسانگیری فرایندهای تصمیمگیری و تقویت ارتباطات بین مردم و دولت با در اختیار قرار دادن امکانات و تشویق مردم برای ورود به عرصه کارهای اجتماعی زمینههای حضور مردم در فعالیتهای مشارکتی را فراهم کردهاند. دولتها به منظور تسهیل ورود مردم با تاکید بر حضور جوانان برای انجام تکالیف اجتماعی و کمک به خوداتکایی آنان و پذیرش مسئولیتهای امور مرتبط به خودشان دست به اقدام میزنند، از سنین مدرسه و درون دانشگاهها، شرایط و امکانات لازم برای تمرین مشارکت اجتماعی را از طریق تشکیل انجمنهای خانه و مدرسه، شوراهای محله با تشکیل تیمهای ورزشی، کودکان، نوجوانان و جوانان در محلات، روستاها و شهرها زمینه حضور جوانان را فراهم میسازند، همچنین تشکیل انجمنهای صنفی، اتحادیههای کارگری، نظام پزشکی، شوراهای معلمان و مهندسان و شهروندان از جمله ابزارها و اقداماتی است که با دادن اختیارات لازم به آنان مشارکت آحاد جامعه را در امور اجتماعی فراهم میکنند تا آنان بعد از پذیرش رسمی مسئولیتهای اجتماعی با آشنایی و کارورزی که کردهاند، بتوانند به صورت موثر و کارآمدی متکفل یک مسئولیت و وظیفه اجتماعی شوند و برای مردم و کشورشان فردی موثر و کارآمد بار آیند. روشن است با انجام چنین روشهایی هم کار مردم به مردم واگذار میشود و هم هزینههای دولت کاهش مییابد و مشارکت مردم در اداره امور جامعه تسهیل میگردد و توسعه پیدا میکند. امیدواریم برنامهریزی برای انجام چنین برنامهها و اقداماتی در کشور ما نیز مورد توجه متولیان ذیربط قرارگیرد و تبدیل به رویه شود تا از منافع آن همگان بهرهمند شوند. نکته قابل ذکر آنکه در جامعه ما تمایل به رفتارهای فردگرایانه وجود دارد که از آن بهعنوان یک چالش برای کشور یاد میشود و همه ما در هر مسئولیت و وظیفهای که برعهده داریم، مکلف هستیم برای فرهنگسازی کار جمعی و پرهیز از رفتارهای فردگرایانه اقدام کنیم. تسهیل پیوستن کودکان و جوانان به کارهای جمعی، اقدامی تاثیرگذار برای فاصله گرفتن از فرهنگ فردگرایانه و متصل شدن به روحیه کار جمعی است که بسیار مهم است و ضرورت دارد توسعه پیدا کند و همهگیر شود تا تبدیل به فرهنگ شود. یادآوری این نکته ضرورت دارد که از بین شوراها و انجمنهای موصوف که بهعنوان فعالیتهای اجتماعی تاثیرگذار و موثر در پرورش جوانان از آن یاد شد، تشکلهای اجتماعی خیرخواهانه و نیکوکاری که به صورت غیرانتفاعی، غیردولتی و بهدور ازانگیزههای مادی تشکیل میشود، نقش بسیار موثرتری در جذب مردمی دارد که در اندیشه خدمات بشردوستانه، کاهش آلام انسانها و رضایت خداوند بزرگ و تعالی انسان هستند و همه ما آرزوی توسعه هرچه بیشتر آن را داریم تا بخشی از خدمات و فعالیتهایمان را به دیگر دوستی اختصاص دهیم لیکن این هم ضرورتی است که باید از کودکی بیاموزیم و در جوانی تمرین کنیم و در دیگر دورانهای زندگی وجهه همت خود قرار دهیم.
*نبیاله عشقیثانی
فعال اجتماعی
ارسال نظر