چالش های مهاجران افغان
اگر چه آمار دقیقی از تعداد مهاجران افغان به ایران در دست نیست ولی بعد ازاستقرار حکومت طالبان تعداد آنان افزایش یافته است. اظهارنظرهای پراکنده برخی از اهل سیاست و مسئولان تعداد مهاجران رسمی و غیررسمی افغان در کشور را دو تا چند میلیون نفر می دانند پس با اغماض می توان گفت شاید اکنون تعداد مهاجران افغان به حدود 8 درصد جمعیت ایران رسیده باشد که به لحاظ امنیتی عدد بسیاربزرگ و نگران کننده ای است و مسئولان باید فکری برای سامان دادن به این وضعیت بکنند.
اگرچه احمد وحیدی، وزیر کشوردر سال گذشته تعداد مهاجران افغان را پنج میلیون نفر اعلام کرده است. در جایی نقل شده است روزانه حدود چند هزار نفر افغان و پاکستانی به صورت غیرقانونی و بدون ثبت اطلاعات و آمارشان و بدون آنکه وارد اردوگاهی شوند و به وضعیت شان رسیدگی شود وارد کشورمی شوند که ظرف چهل وهشت ساعت جای خواب و کار آنان مشخص می شود که این حرف به معنی نوعی سازماندهی در ورود آنان به کشوراست. مردم می پرسند چرا به وضعیت افغان ها رسیدگی نمی شود؟ چرا این بی نظمی ها وجود دارد و کسی به پیامدهای آن فکر نمی کند؟ چرا نمایندگان مجلس ساکت هستند؟ این درست است که افاغنه با ما هم زبان هستند و از قدیم الایام ارتباطات و مراوداتی داشته ایم و نباید در مقابل مشکلات آنان بی تفاوت باشیم اما امور کشور باید همراه با سیاست گذاری، دوراندیشی و تشخیص خطرات برای آینده کشور همراه باشد. زمانی این مهاجران فقط در استان ها و شهرهای مرزی ساکن می شدند اما تدریجا در همه مناطق کشور اسکان پیدا کرده اند و دارای شغل و کار و خانواده هستند. حضور این تعداد مهاجر افغان در کشور همراه با چالش های مهمی است آن هم در شرایطی که وضعیت اشتغال جوانان خودمان با مشکل روبه رو است و تعداد بسیاری بیکار هستند، نرخ تورم و رشد قیمت ها به صورت مستمر روبه افزایش است و زندگی روزانه همه گروه های اجتماعی بامشکل مواجه است و معیشت مردم به سختی می گذرد. زمانی افاغنه فقط در مشاغلی مثل ساخت وسازوکارهای ساختمانی مشغول کار می شدند اما اکنون در نانوایی ها، مغازه ها و سوپرمارکت ها وغیره به عنوان کار گر و کمک فروشنده همچنین به عنوان سرایدار در منازل و امثال آن اشتغال پیدا کرده اند و جای کارگران ایرانی را گرفته اند بخصوص که مشکل درخواست بیمه و امثال آن را هم ندارند. همچنین تاثیر حضور این جمعیت به لحاظ فرهنگی واجتماعی هم پیامدهای خود را دارد که باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. در سال های اول ورود افاغنه به کشور فقط افراد مجرد برای کار و اشتغال وارد کشور می شدند اما به تدریج و آشنا شدن با وضعیت و شرایط کشور این افراد همسران و خانوادهایشان را نیز با خود به کشور آورده اند و اکنون با خانواده هایی افغانی بسیاری مواجه هستیم که ساکن ایران هستند و آن تعداد از مهاجرین که به صورت قانونی و با ثبت اطلاعاتشان در کشور زندگی می کنند فرزندانشان نیز در حال تحصیل در مدارس و تعدادی نیز در دانشگاه ها مشغول تحصیل هستند. مسلما کسانی که باخانواده وارد ایران شده اند قصد رفتن ندارند و هدفشان این است که کلا ساکن و تبعه ایران شوند، چنین وضعیتی خود نیازمند بررسی اجتماعی و اقتصادی، امنیتی و سیاسی وهمه ابعاد موضوع است. از سوی دیگر تعداد قابل ملاحظه ای از مردان افغان ساکن کشور با زنان ایرانی ازدواج کرده وتشکیل خانواده داده اند و صاحب فرزند شده اند در حالی که فرزندان آنان ایرانی محسوب نمی شوند و دچار بلاتکلیفی هستند و ضرورت دارد وضعیت این افراد جداگانه مورد بررسی قرار گیرد و برای تامین حق وحقوق آنان فکری اساسی کرد. آنچه عنوان شد بخشی از مسائل وچالش های مهاجران افغان وپیامدهای آن است از متولیان و تصمیم گیرندگان واهل سیاست انتظار می رود دچار آسان پنداری نشوند بلکه با تشکیل کارگروهی از اهل اندیشه و با حضور خبرگان اجتماعی و اهل سیاست و دانشگاه به چاره اندیشی وضع موجود بپردازند .
*نبی اله عشقی ثانی
فعال اجتماعی
ارسال نظر