مسئولیت متقابل فرد و جامعه
ما در مقابل جامعهای که در آن زندگی میکنیم، مسئول هستیم زیرا ما این جامعه را بهوجود آوردهایم. اگر چه جامعه چیزی جدا از جمع افراد تشکیل دهنده آن است و آن چیز فراتر، روح جمعی است که با حضور انسانها در آن دمیده میشود و به آن حیات میبخشد، جامعه سرشار از تعاملات دادوستدها، گفت وشنودها، ضوابط و مقررات نوشته شده و نانوشتهای است که ما خود بهوجود آورنده آن هستیم.
ما به جامعه حیات می دهیم و جامعه ما را بهعنوان عضو خود میپذیرد جامعه در مقابل از ما انتظاراتی دارد ما نیز حق داریم از جامعهای که خلق کردهایم انتظار کمک و همراهی داشته باشیم تا ما را در دل خود بپذیرد، ما را از تنهایی و بی کسی نجات دهد تا احساس بودن کنیم. ما و جامعه هر دو نیازمند حیات و بقای یکدیگر هستیم. همانطور که افراد تشکیل دهنده جامعه برای بقا، ادامه حیات و زندگی خود دارای نیاز هایی مثل غذا، پوشاک، محبت، صمیمیت، عشق، همسر، فرزند و خانواده هستند همچنین موضوعاتی از قبیل داشتن امنیت، شغل وکسب و کار، فراگیری علم و دانش از ضروری ترین مباحث برای استمرار زندگی ماست وبالاترین همه، نیازمند خدایی هستیم که به ما جان وحیات عنایت فرموده است و باورهایی داریم که اساس و خمیرمایه زندگی ماست. ازدواج و تشکیل خانواده بهعنوان اولین و کوچکترین جامعهای است که انسانها آن را بهوجود میآورند، دارای قانون و مقررات خاص خود است که مورد احترام همگان بوده و سرمنشا اصلی تشکیل جامعه میباشد. بهدنبال تشکیل خانواده، رفت وآمد با اقوام و دوستان و تعامل عاطفی با آنان از ضروریترین نیازها و خواستههایی است که ما را به سمت تامین نیازهای عاطفی و زندگی اجتماعی پیش میبرد لذا باید جامعه در این مسیر هدایت شود. جامعهای که ما ساختهایم نیز نیازمند اصول، قواعد و چار چوبهایی است که باید تدوین شود و رعایت گردد تا حیات اجتماعی شکل بگیرد و پایدار باقی بماند. ساخت منزل و محل زندگی، مزرعه و کشاورزی، ایجاد دکان و مغازه، تأمین حوائج روزمره زندگی، مکانهای بهداشت و درمان و راه و جاده، اتومبیل برای رفت وآمد، تشکیل مدارس، آموزشگاههای مختلف، دانشگاه، شرکتها و کارخانه، بازار، تأمین نیازهای روزمره، ادارات و سازمانها، تشکیل حکومت و دولت همگی نیازمند ایجاد یک سازمان و دستگاه برای وضع قوانین و مقررات، تعاملات و ارتباطات اجتماعی و تشکیل حکومت و دولت است که به آن دستگاه قانونگذاری میگویند و در کشور ما مجلس شورای اسلامی خوانده میشود. انتخابات مجلس شورا در دور گذشته با استقبال چندانی مواجه نبود اگر انتظار داشته باشیم در این دوره جمعیت بیشتری یا حداقل به اندازه دور قبل برای دادن رای پای صندوق های رای حاضر شوند باید عملکرد این سال های مجلس باعث رضایتمندی و رفاه عمومی مردم شده باشد در ضمن ساز وکارهای این مشارکت به نحوی فراهم شده باشد که هر گروه سیاسی و اجتماعی با هر نوع طرز تفکر و خواستهای کاندیداهای همفکریا نزدیک با گرایش خود را بین کاندیداها مشاهده کند. اما اگر به تعداد کافی کاندیداهای همسو با انتظارات گروه های مختلف سیاسی تایید صلاحیت نشده باشند چگونه انتظار داریم که اکثریت قابل قبولی در انتخابات شرکت کنند؟ در این صورت آیا میتوان عدم شرکت ناکافی مردم را به حساب کم توجهی مردم به مسئولیت اجتماعی آنان گذاشت. ضمن آنکه توجه داریم نمایندگان مردم حق ندارند بر اساس خواسته شخصی خودشان رای بدهند بلکه مکلف هستند با در نظر گرفتن خواسته و انتظار موکلین خود عمل کنند و رای بدهند.
*نبیاله عشقیثانی
فعال اجتماعی
ارسال نظر