«آرمانملی» از فعل و انفعالات سیاسی اصلاحطلبان در آستانه انتخابات گزارش میدهد؛
کینههای قدیمی سرباز میکند؟
آرمان ملی- احسان کرمانشاهی: حزب کارگزاران سازندگی در ماههای اخیر به خوبی توانسته به سکاندار بخشی از احزاب اصلاحطلب و حتی اعتدالگرایان تبدیل شود.
بسیاری معتقد بودند با درگذشت هاشمی، حزب کارگزاران سازندگی عطای حضور در صحنه کنش سیاسی را به لقایش بخشیده و با توجه به اینکه دیگر امیرکبیری وجود ندارد که یارانش پشت او اقدام به تئوریپردازیهای تکنوکرات گونه کنند، کارگزارانیها بعد از هاشمی اگر چند دسته نشوند به طور یقین خانهنشین خواهند شد.! اما از قرار معلوم اینگونه نشد و کارگزاران بدون هاشمی حتی پویاتر از گذشته، کم هراستر از دوران حیات هاشمی درحال طرح انداختن در زمین بازی سیاسی است. بهگونهای که روزی نیست که یکی از اعضای کنونی و سابق کارگزاران مصاحبه نکنند، طرحی نو در نیندازند و برحریفان در جبهه مقابل نتازند و اصحاب خاموش اصلاحطلب را به فقدان کنش و سپردن امور به افرادی که کمترین اعتقاد به رای مردم دارند، محکوم نکند.
*کارگزاران کنشگر فعال اصلاحطلبان خانهنشین
این روزها احزاب پیشرو اصلاحطلب که پیشران جریان اصلاحات هستند چون زمینه را برای فعالیت خود و البته عدم تمایل مردم به عملیاتی شدن تئوریهای اصلاحطلبی؛ فراهم نمیبینند،درگوشهای نشستهاند. به گونهای که در پس این خانهنشینی زمینه برای فعالیت صندوق باوران در برابر جامعه گرایان باز شده و کارگزاران در کنار احزابی مانند حزب ندای ایرانیان، حزب اعتماد ملی و حزب اعتدال و توسعه و برخی احزاب اصلاحطلب دیگر، یکهتازی کرده و قصد دارند به کنشگر اصلی صحنه انتخابات تبدیل شوند. پیداست این نگاه که از سوی کارگزاران رهبری میشود. اینها تمایلاتی هم به اعتدالگران خارج از جبهه اصلاحات یعنی اصحاب لاریجانی و برخی مستقلین و افرادی همچون پزشکیان و مطهری دارند. در اینجا البته هستند بخشی از بدنه اجتماعی اصلاحات که پیرو مداخله حداقلی در بدنه یکدست حاکمیتند و ممکن است به لیستی که کارگزارانیها و لاریجانیها با حضور مطهریها و پزشکیانها ارائه گردد، رای دهند. با این اقدام به طور یقین و در صورت پیروزی نسبی این بخش از جریان اصلاحطلب به رهبری کارگزاران آنان را دچار نوعی قدرت افزایی خواهد کرد. به طوری که در آینده تمایل پیدا کنند که درگروهی جدید و مشی سیاسی مستقلی را با مرامی اعتدالی پایهگذاری نمایند. هرچند به نظر میرسد توسعهیافتگی اصلاحطلبان در زیر چتر ائتلاف اصلاحات جلوی این کا را خواهد گرفت اما اختلافها هر لحظه جدیتر میشود.
تا خاتمی هست...
با این وجود وزنه اصلاح طلبان جامعه محور به لحاظ بسیج مردمی بیش از کارگزاران و اصحاب آن است. اما منابع واقعی قدرت یعنی پول که همواره در میتینگهای انتخاباتی حرف اول را میزند. در دست همین کارگزارانیهاست. در اینجاست که نقش سیدمحمد خاتمی به عنوان رهبر جریان اصلاحات تا زمان حیاتش خودنمایی خواهد کرد. سیدمحمد خاتمی اخیرا استراتژی انتخاباتی خود را در رای کلی جریان اصلاحات به سکوت و یا شرکت در انتخابات قرار داده است. تا این لحظه شاید رایها برای سکوت و یا مشارکت در انتخابات تقریبا پنجاه پنجاه است و باید دید اولا خاتمی چه خواهد کرد و در ثانی صندوق محورها چه اثری بر روندها در جبهه اصلاحات خواهند گذاشت.
*عنوان کردن یک کینه قدیمی از اصلاحطلبان
برکسی پوشیده نیست که کارگزاران سازندگی در طول سالهایی که اصلاحطلبان و هاشمی با هم مساله داشتند با جریان اصلاحات فاصله داشت اما اقدامات محمود احمدینژاد در 8 سال ریاست جمهوریاش باعث شد کارگزارانیها به رهبری هاشمی با مشارکتیها به رهبری خاتمی با یکدیگر ائتلاف کنند و در طول آن سالها و سالهای بعد در دولت حسن روحانی بیشتر به هم نزدیک شوند اما اکنون بر سر شرکت و یا سکوت در انتخابات با یکدیگر اختلاف پیدا کردهاند به طوری که کینههای قدیمی در حال رو شدن است. محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران اخیرا در مصاحبه با خبرگزاری مهر گفته است: «هاشمی در سال ۸۸ دغدغه قدرت نداشت و فریادگریاش برخلاف تعبیر مخالفانش، ناشی از کمشدن سهمش از کیک قدرت نبود؛ هاشمی شخصیتی تکلیفمدار بود؛ در جریان انتخابات مجلس ششم، من در دیداری با او به تبیین و تشریح دلایل عدم رأیآوریاش پرداختم و به او اثبات کردم که به سبب هجمههای دوم خردادیها و مدعیان اصلاحات، نظرسنجیهای کف خیابانی گواهی بر عدم اقبال عمومی به وی است؛ دوم خردادیها هاشمی را شخصیتی ضد آزادی و دیکتاتور و ثروتاندوز و اشرافی شناسانده بودند؛ آنها راویان روایتهای غلطی در باب هاشمی بودند؛ علیایحال هاشمی در ابتدا قبول و باور نداشت که رأی نمیآورد ولی نهایتاً استدلال مرا پذیرفت اما به سبب تکلیفمداری، کاندیدای انتخاباتِ مزبور شد. در اینجا نباید از نظر دور داشت که تخریبی که علیه هاشمی در سال ۷۶ شد، به مراتب غلیظتر و بیشتر و موسّعتر از تخریب او در سال ۸۴ بود.» کلمه بهکلمه این بخش از سخنان عطریانفر روایت کننده آن است که کارگزارانیها زمینه را برای تفکیک خود با اصلاحطلبان فراهم دیدهاند این موارد را هم میتوان در میان سخنان اخیر حسین مرعشی دبیر کل حزب کارگزاران مشاهده کرد. سخنان او در ارتباط با شرکت در انتخابات باعث شد آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات و دبیر کل حزب اتحاد ملت مواضعی جدی در برابر کارگزاران سازندگی و بخش صندوق محور جریان اصلاحات بگیرد. به نظر میرسد اختلافی که در طول 16 سال گذشته در بین کارگزارانیها و اصلاحطلبان از بین رفته بود بر سر حضور و یا سکوت در انتخابات مجلس در حال شعلهور شدن است. هرچند آذر منصوری در مقابل رئیس جبهه اصلاحات تلاش کرده به مرعشی و کارگزارانیها تذکراتی بدهد اما این تذکرات ادامه نیافت و از قرار معلوم شاید اصلاحطلبان جامعه محور نیز این روزها حقی برای اصلاحطلبان صندوق محور به رهبری کارگزاران قائلند و کنار نشستهاند تا شاید نتیجه اقدامات آنها مسیر جدیای برای آینده کنشگری سیاسی فراهم کند.
ارسال نظر