«آرمان ملی» نگاهی به حال بد دریاچه ارومیه انداخته است
بحران در راه است؛ چارهای بایدش
آرمان ملی: آب که نباشد درخت و طبیعت سبز هم نیست و خشکاندن باغها چه عمدی و چه غیرعمدی همه و همه در کنار رشد بیبرنامه صنایع بر آلودگی هوا، کم شدن اکسیژن، تنگ شدن نفس و به شماره افتادن آن و در نهایت تمام شدن زندگی در شهرها و مناطق خشک و بیآب و علف و خاکستری شهرها و یا شوره زار کورکننده و تیز و برنده تالابها و دریاچههای خشک شدهای که روزگاری برای خود نام و نشانی داشتند...
بیراه نگفتیم اگر دریاچه ارومیه و وضعیت آن را نماد خشکی یا پرآبی و یا حال بد و خوب محیط زیست کشور بدانیم. دریاچهای که همیشه در میانِ وعدههای کاندیداهای ریاست جمهوری هم جایی برای خود داشته و عکسهای یادگاری با زمانی که آبی در آن روان شده به یادگار ماندهاند. پر آب بودنی که مثل مسکنی موقتی و گویا برای برداشتن همان عکسها و تصاویر صورت گرفته.
«محیط زیست اولویت دولت نیست»؛ این نه تنها حرف یک نماینده مجلس در اعتراض به کم شدن یا بهتر است بگوییم کمتر شدنِ بودجه محیط زیست کشور که عینیتی اثبات شده توسط بحرانهای ریز و درشت محیط زیستی در کشور است.
درست است که زمین در حال گرم شدن است و همه جهان گرفتار نوعی تغییرات اقلیمی شده اما این وضعیت در کشوری مثل ایران که مسائل و دشواریهای اقتصادی و موضوعات اجتماعی و جرو بحثهای سیاسی مجالی برای توجه و اهمیت تخصصی و کارشناسانه به محیط زیست باقی نمیگذارد، بیشتر از سایر نقاط جهان به چشم میآید.
گویا کسی به برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی اهمیتی نمیدهد. حفر چاههای غیر مجاز نه تنها توسط مسئولان منع نشده که در دورههایی نظیر ریاست جمهوری محمود احمدینژاد تشویق هم شده. از طرفی زمانی که سیستمهای آبرسانی به محلات و مناطق دور از دسترس ایران توسط هیچ مسئولی انجام نمیشود مردم هم به فکر حفر چاه افتاده و نتیجهاش تمام شدن سفرههای آب زیرزمینی است. مساله نبود امکانات و ساختارمندی مناسب برای هدایت آب ناشی از سیلابها هم که داستان تکراری این سری گزارشهاست تا هم خشکسالی به مردم آسیب رسانده و آنها را از شهر و دیارشان به مناطق دیگری از کشور که فعلا آب دارند، بکوچاند و هم سیلاب خانمانشان را به باد دهد و هیچ فایده دیگری برایشان نداشته باشد. از طرفی زمین که خشک میشود، گرد و غبار به پا میشود و ریزگردها و طوفانهای شن را مهمان خانههای مردم میکند.
با شرایط موجود اگر بگوییم محیط زیست از بحران عبور کرده و به ابر بحران بدل شده، اشتباه نگفتهایم. گونهای از ویرانگری که به تدریج به وقوع میپیوندد به چشممان نمیآید اما با گذر زمان متوجه خواهیم شد که چه بلایی سرمان آمده!
این دریاچه شرایط سختی دارد
در توضیح گوشهای از بلایی که بحران محیط زیست کشور سرمان آورده و قرار است بیش از این هم بیاورد، به سراغ همان نماد ایران خشک شده منتظر وقوع بحران میرویم تا ببینیم اخیرا چه بلاهایی به سرش آمده. چرا که کارشناسان در روزهای گذشته بیشتر از همیشه بر این تاکید کردهاند که این دریاچه درحال خشک شدن کامل است. آنچه رسانهها از آن تحت عنوان خبر تلخ یاد میکنند و بر مبنای تصاویر ماهوارهای اخیر از وضعیت نامناسب دریاچه ارومیه میگویند که به زودی این دریاچه به طور کامل خشک میشود و طوفانهای نمکی چشمهای بسته ما را به سوی واقعیتها باز خواهد کرد .
بر اساس آخرین تصاویر ماهوارهای از دریاچه ارومیه نشان میدهد که در فاصله یکسال اخیر از سطح ۸۷۸ کیلومتر مربعی آب دریاچه ارومیه، حدود ۸۰درصد خشک شده و حالا فقط ۱۷۰ کیلومتر مربع و معادل ۴ درصد از سطح آب دریاچه به جا مانده که مساوی با مرگ قطعی ششمین دریاچه آب شور جهان است.
بد نیست بدانید شهریورماه امسال سخنگوی صنعت آب مدعی شده بود که «دریاچه ارومیه خشک نشده و شایعاتی که در خصوص خشک شدن کامل دریاچه ارومیه منتشر شده، صحت ندارد و هماکنون حجم این دریاچه به یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب رسیده در حالی که در سال ۱۳۹۴ این عدد یک میلیارد مترمکعب بوده و ارتفاع آب حدود ۹سانتیمتر بیشتر از سال ۱۳۹۴ و وضعیت دریاچه ارومیه از سال ۱۳۹۴ بهتر است چنانکه در مهرماه سال ۱۳۹۴ تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۰۴ بود، اما اکنون این عدد به ۱۲۷۰.۱۸ رسیده که این نشاندهنده افزایش تراز دریاچه ارومیه است. مساحت دریاچه ارومیه هزار کیلومتر مربع است در حالی که این عدد در سال ۱۳۹۴ حدود ۷۰۰ کیلومتر بوده است.»
آخرین آمارهای منتشره توسط شرکت مدیریت منابع آب کشور که 25 آذر منتشر شده نشان میدهد؛ ۱۳سد پیرامون دریاچه ارومیه با کاهش ۱۵ درصدی نسبت به سال گذشته تنها ۲۳درصد آب دارند، همچنین طبق آمار روز ۲۴ آذرماه، با ۶۸ میلیمتر بارندگی در استان آذربایجانغربی در سال آبی جاری در ۸۴ روز اخیر نسبت به بلند مدت ۲۶ درصد کاهش داشته هرچند نسبت به سال گذشته تغییری نکرده است
طوفان نمک در راه است
در هفتهای که گذشت، مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت از محیط زیست گفت: دریاچه ارومیه اکنون در پایینترین سطح خود در چند دهه اخیر است. او اما اظهار امیدواری کرد که به زودی افتتاح سد چپرآباد مقداری آب به این دریاچه برساند. ذوالجودی با بیان اینکه اکنون دریاچه ارومیه شرایط سختی دارد، اظهار تاسف کرد که این حوضه خشکسالیهای متمادی داشته و کشاورزی در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه شرایطی را ایجاد کرده است که این دریاچه وضعیت قابل قبولی ندارد.
اما نکتهای که در خصوص این دریاچه وجود دارد بحران بعد از خشکی آن است. به بخش اول گزارش برمیگردیم؛ خشک شدن زمین و مستعد شدن آن برای برپا شدن گرد و غباری که اگر از زمین خشک ارومیه بلند شود آسیبهایش دو چندان هم خواهد بود؛ طوفان نمک.
آخرین مطالعات پزشکی نشان میدهد که استنشاق گرد و غبار نمکی ریسک ابتلا به سرطان مری را در مناطق تحت نفوذ طوفان نمک بیشتر میکند. آسیب به دستگاههای داخلی را هم اضافه کنید؛ طوفانهای نمکی، آرسنیک موجود در محیط را بیشتر میکنند و غلظت بیش از حد آرسنیک باعث بروز زخمهای پوستی، ناهنجاریهای مثانه، مشکلات سیستم عصبی و آسیبهای کبدی میشود. و اینها تازه بخشی از آسیبهای آن است. نشستن این گرد و غبار روی برگ درختان و گیاهان باعث نابودی آنها نیز میشود. مواد و املاح این گرد و غبار از نظر شیمیایی بهگونهای است که بر حیات گونههای جانوری منطقه هم اثرگذار است.
یک بحران فرا منطقهای
آنچه در چنین شرایطی حیاتی به نظر میرسد اقدام عاجل مسئولان است؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی، در این زمینه معتقد است که «چالش اصلی عدم احیای دریاچه ارومیه، عوامل غیر مهندسی و غیر تکنیکال هستند و عامل اصلی آن بهطور قطع عدم باور، اعتقاد و همراهی همه دستگاههای حاکمیتی اعم از قوای سهگانه و نهادها و سازمانهای مختلف همچنین تعارض منافع است که به آن بخشینگری و ماموریتمحوری بخشهای مختلف را میتوان اضافه کرد.»
و در نهایت بد نیست به منطقهای که کشور عزیزمان ایران با ارومیه و سایر دریاچهها و تالابهای خشک شدهاش در آن واقع شده و اطراف آن از زاویهای بلندتر نگاهی بیندازیم و به این بیندیشیم که چرا باید ایرانی که روزگاری آباد بود، خشک شده و مردمانش به کشورهایی نه چندان دور، همین ترکیه بروند و سرمایههای خود را در آنجا صرف کنند!
ارسال نظر