| کد مطلب: ۱۰۷۹۱۸۱
لینک کوتاه کپی شد

غلامرضا ظریفیان در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

جمهوریت به انتخابات وابسته است

آرمان ملی- احسان اسقایی: اصلاح‌طلبان و فعالیت تشکیلاتی آنها تنها زمان انتخابات رونق می‌گیرد، با این وجود تحرک تشکیلاتی واقعی از سوی احزاب این جریان سیاسی برای فعالیت درانتخابات پیش‌روی مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری دیده نمی‌شود. دلایل مختلفی برای این مورد وجود دارد. از جمله اینکه این تشکل سیاسی به علت اینکه همواره از سوی نهادهای نظارتی با چوب تادیب نظارت از صحنه انتخابات رانده می‌شود دیگر تمایلی ندارد که در صحنه انتخابات نقش‌آفرینی کند. همچنین اصلاح‌طلبان زمینه‌ای را برای فعالیت خود در عرصه واقعی سیاسی مشاهده نمی‌کنند. از این رو عطای بازیگری درصحنه سیاست را به لقایش بخشیده‌اند و به کنجی خزیده و عملا در سطح و سطوح گوناگون انتخابات تحرکی انجام نمی‌دهند. برای بررسی استراتژی انتخاباتی اصلاح‌طلبان همچنین بررسی شرایط سیاسی کشور در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری «آرمان‌ملی» با غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت‌وگو پرداخته است. غلامرضا ظریفیان معتقد است؛ اصلاح‌طلبان و احزاب انتخابات همواره در انتخابات رخت فعالیت بر تن می‌کنند حال اینکه در این دوره عملا تحرکی از سوی آنها به دلایلی از جمله پیش‌بینی رد صلاحیت‌ها مشاهده نمی‌شود. او معتقد است اصلاح‌طلبان صحنه سیاست را ترک نکرده‌اند بلکه به جامعه قدرتمند و دولت قوی می‌اندیشند.

جمهوریت به انتخابات وابسته است

*چرا عملا با توجه به اینکه همواره اصلاح‌طلبان در فضاهای انتخاباتی فعالیت خود را به اوج می‌برند اما این دوره تحرکی از آنها مشاهد نمی‌شود آیا اصلاح‌طلبان وارد دوران انسداد سیاسی شده‌اند؟

تجربه سیاست ورزی در سطح و سطوح داخلی و جهانی نشان داده است که در عرصه سیاست هیچ‌گاه با بن‌بست مطلق روبه‌رو نمی‌شویم. سیاست‌ورزی عرصه ایجاد امکانات و فضاهای ممکن برای جریان‌های سیاسی است. از این رو اصلاح‌طلبان قائل به این نیستند که فعالیت سیاسی آنها گرفتار یک انسداد کلی شده است.

*اما عملا اصلاح‌طلبان هیچ اقدامی حتی مصاحبه‌های معمول رسانه‌ای را مانند قبل انجام نمی‌دهند، این مورد اگر انسداد نیست؛ پس چیست؟

 واقعیت آن است که اصلاح‌طلبان دچار انسداد نشده‌اند.در سالیان اخیر و از زمانی که جریان چپ فعال شد و جریانی به‌نام اصلاح‌طلب از درون جریان چپ پا به عرصه سیاست گذاشت، اساسا فعالیت این جریان سیاست محور و انتخابات محور تعریف شد. طبیعتا در همین راستا هم شاهدیم که تنها در زمان انتخابات اصلاح‌طلبان از یک جنب و جوش چند برابر در فعالیت‌های قبلی خود برخوردار می‌شوند.

*پس باید قبول کرد که این ضعف جریان اصلاح‌طلب است که تنها برای انتخابات از خود جوش و خروش نشان می‌دهد؟

اصلاح‌طلبان معتقدند که جمهوریت هم در جمهوری اسلامی و هم در جهان امروز به انتخابات وابسته است. انتخابات شش اندام سیاست ورزی است و اگر این شش دچار اختلال شود و نتواند ظرفیت‌های خود را بیابد؛ آنگاه دیگر این شش نیست که آسیب می‌بیند بلکه همه اندام‌‌های بدن است که آسیب می‌بیند. چرا که جمهوری اسلامی داری قانون اساسی‌ای  است که متکی بر آرای مردم است و اگر مردم نقشی برای خود در تغییرات داخلی نظام مشاهده نکنند، آنگاه نسبت به  اصلاح شرایط از طریق صندوق رای  دلسرد می‌شوند. هرچند مخالفان جریان اصلاحات تلاش دارند اصلاح‌طلبان را به خاطر این نگاه به مخالفت با احکام و اسلام متهم کنند اما اصلاح‌طلبان معتقد هستند که اسلام حضور حداکثری مردم را به رسمیت شناخته تا سرنوست خود را تعیین کنند.

*شاید به همین علت باشد که برخی معتقد به حضور حداقلی در انتخابات هستند؟

 واقعیت آن است که اصلاح‌طلبان معتقدند که حضور مردم مشروعیت‌ساز است و نظام سیاسی‌ای که متعلق به اسلام است اگر بخواهد از مردمیت هم برخوردار شود باید حتما مردم‌پایه و متکی برآرای مردم باشد.

*حتی اگر مسیر جریان اصلاح‌طلبی را دچار انسداد ندانیم اما باید این احتمال را داد که بالاخره حاشیه‌نشینی را برگزیده‌ایم؟

مشکلی که الان رخ داده که این تصور را ایجاد می‌کند که به نوعی اصلاح‌طلب‌ها سرعت خود را نسبت به گذشته کاهش داده‌اند این است که در عرصه انتخابات دچار تغییرات مطلوبی به نفع رای مردم و نظر اکثریت نشده‌اند.از یک دوره‌ای به بعد شاهد آن بودیم که عرصه انتخاب شوندگان با سیاست‌های مختلف چه سیاست مبتنی بر نظارت استصوابی و چه اعمال نظرات سلیقه‌ای که توسط بخشی از دولت‌ها به خصوص دولت‌های اصولگرا ایجاد شده این کریدور روز به روز تنگ‌تر شد و جامعه به این موارد صراحتا واکنش نشان داد. در نتیجه شاهد حرکت‌هایی از سوی بخشی از مردم در زمان‌های مختلف بودیم که نشان می‌داد که با کاهش اعتماد عمومی روبه‌رو هستیم.

*اگر بخواهیم اعتماد را ترمیم کنیم به طوری که شاهد اعتراضات کور نباشیم چه سیاستی را باید در دستورکار قرار بدهیم؟

مهم‌ترین عرصه‌ای که می‌تواند امید و اعتماد عمومی را بازسازی کند انتخابات است. باید بعد از حوادث سال گذشته در سیاست‌های انتخاباتی بر مبنای انقباضی که ایجاد  شده بود، تغییراتی را ایجاد می‌کردند اما آنچه در عمل رخ داد به‌رغم اینکه رهبری انقلاب خواهان حضور پرشور مردم  هستند، شاهد بودیم که تاکنون تحولی در این زمینه ایجاد نشد. در حالی که انتظار این بود که دولت مستقر تمهیداتی را بیندیشد که عرصه انتخابات همه گیرتر شود اما در عمل مشاهده شد حتی آن رویه‌هایی که غلط بود و در انتخابات گذشته رخ ‌داده بود بعضا در اصلاح قانون انتخابات به قانون تبدیل شد .

* چرا در این دولت و مجلس چنین تصمیماتی را برای قانون انتخابات گرفتند؟

 به نظر می‌رسد انتخابات برای  برخی در دولت کنونی موضوعیت ندارد و طبیعتا به حضور حداکثری مردم هم در عمل و هم در منطق عملی معتقد نیستند. همین تصمیمات هم از سرعت اصلاح‌طلبان در انتخابات کاسته است. اصلاح‌طلبان که همواره در نزدیکی انتخابات از سرعت بیشتری برخوردار می‌شدند و ستادهای مختلف تشکیل می‌داده و بر شور انتخاباتی می‌افزودند دیگر زمینه‌ای را برای فعالیت خود نیافتند. در این 40 سال مساله انتخابات یک مساله حیاتی و سیاسی برای اصلاح طلبان بوده اما شاهد هستیم که تحت این فضا‌سازی‌ها  شور حرکت از جریان اصلاح‌طلب در انتخابات گرفته شد.

*البته گویا  ابتدا پالس‌هایی برای ورود اصلاح‌طلبان به انتخابات ارسال شده بود؟

به نظر می‌رسید که با منافذی باز شده در تایید صلاحیت‌ها با نگاه گشوده‌تری به مساله نگاه شود که رد 28درصدی افرادی که در انتخابات پیش ثبت‌نام کردند، نشان داد که اتفاقا  هیات‌های اجرایی قصد رکوردشکنی در رد صلاحیت‌ها را داشته. در نتیجه چنین اقداماتی است که این گونه به نظر می‌رسد اصلاح طلبان دیگر نگاه قبلی به انتخابات را ندارند.

*اصلاح‌طلبان خود درکجای زمین بازی سیاست ورزی در ایران می‌بینند؟

 اصلاح‌طلبان معتقدند در میانه دو جریان سیاسی قرار دارند؛یکی جریان برانداز که نه اعتقادی به رشد کشور دارد و نه اعتقادی به مردم دارند و مشاهده کردیم در فجایعی که در غزه رخ داد براندازها به آمریکا و اسرائیل هشدار دادند که چرا به سراغ غزه می‌روید و باید به سراغ ایران بروید. بنابراین براندازها نه موضوعات کشور و نه مردم و نه ایران را برای خود مهم نمی‌دانند لذا به دنبال تنش‌ها شورش‌ها و بر هم ریختگی هستند که جز عقب‌ماندگی‌های بیشتر و آسیب‌های بنیادی برای کشور را ایجاد نمی‌کنند. از طرف دیگر در داخل کشور هم جریانی که امروز در مدار مدیریت کشور تکیه زده این جریان حتی در درون جریان اصولگرا جز انقباضی‌ترین جریان سیاسی اصولگرایان است و شاهد بودیم که یکی از افراد شاخص  این جریان حتی خالص‌سازی را مترداف شایسته سالاری معرفی کرد و نیروی دیگر آنها اطاعت مطلق را از جامعه خواسته بود. این جریان در واقع با نگاهی که به صحنه اعتقادی و سیاسی خود دارد معتقد است که جامعه باید پیرو باشد و قومی پیشرو حتی اگر از اقلیت‌ترین شکل خود باشد، آن جریان پیشرو باید نقش لکوموتیو جامعه را عهده دار باشد. هر دوی اینها یک نتیجه را در داخل کشور ایجاد می‌کنند و آن دلسردی مردم به حضور در عرصه سیاست ورزی است. جریان تخریبگر قصد نابودی بنیادها را دارد و نهادهای ملی و فرهنگی را خراب شده می‌خواهد و  برخی جریانات داخلی هم البته سرمایه اجتماعی و مردم را نادیده می‌گیرند. اصلاح‌طلبان دراین شرایط که فضای سیاست‌ورزی کمرنگ‌تر از قبل می‌شود به علت مبانی اعتقادی خود معتقدند که باید به پیشرفت ایران فکر کرد چرا که ایران ظرفی است که در آن اسلام و فرهنگ غنی محقق شده و این ایران را باید با شیوه‌های اصلاحی و شیفت پارادایم پیش ببرد.

* جامعه قوی که به شعار اصلاح‌طلبان تبدیل شده در چه معناست؟

 هر مقدار که جامعه تقویت شود طبیعتا از یکسو با جریان‌های افراطی مرزبندی خواهد داشت و از سوی دیگر مطالبات به حق خود را در عرصه‌های ممکن طلب می‌کند و نهایتا یک جامعه قوی می‌تواند به تشکیل یک دولت قوی کمک کند و نیست اصلاح‌طلبان از تشکیل یک جامعه قوی دولتی قوی برای پیشرفت کشور است.

*با تشکیل جامعه و دولت قوی چه اتفاقی در جامعه خواهد افتاد که اصلاح‌طلبان همه فکر و ذکر خود را روی این دو تئوری متمرکز کرده‌اند؟

 با تشکیل جامعه قوی حقیقتا یک دولت قوی به وجود می‌آید و در این صورت جامعه مسیر درست خود را انتخاب خواهد کرد. بنابراین و از این منظر اصلاح‌طلبان در حال بازسازی خود هستند تا در عرصه هویت جامعه نقش موثرتری را ایفا کنند اما چون در این عرصه کمتر تمرین کرده‌اند طبیعی است که باید هم خودرا تقویت کند و هم اینکه مبانی نظری برای خود بسازد و هم پیوند‌های اجتماعی را ایجاد کند تا بتواند همچنان نقش اصلاح طلبانه خود را در جامعه ایجاد کند. نقشی که به اعتلای ایران در جغرافیای خود و جهان می‌اندیشد و ایرانی توسعه یافته با مردمانی فرهنگی و معتقد به اسلام را در نظر دارد و به نظر می‌رسد آنچه خواست بخش مهمی از جامعه ایران است این مسیر است که اصلاح‌طلبان و در مجموع جریان اصلاح‌طلبی به دنبال آن هستند تا آن مسیر را در جامعه با لحاظ ملاحظات دینی و مردمی ایجاد کنند.

 

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار