مولفههای انتخابات رقابتی
باید توجه داشته باشیم که معدل هوشی جامعه بالاست. به همین دلیل وقتی مسئولان صحبتی میکنند نباید تصورشان این باشدکه مردم خوش باورانه آنها را می پذیرند.
در حالی که واقعیت این است که مردم به اعمال و رفتاری که انجام میشود نگاه میکنند. اتفاقا این کاملا بر اساس آموزههای دینی ماست که توصیه میکند مردم را به غیر زبانهایتان به عبارت دیگر عمل و رفتارتان دعوت کنید. اما آنچه مردم از موضوع انتخابات و فرآیندهای انتخابات میبینیم با آنچه که در قول مسئولان مشاهده میشود قرابت و نزدیکی ندارد. وقتی قانون انتخابات را به سمت دشوار شدن میبرند و نقش نهادهای اجرایی و نظارتی را برای اعمال سلیقه باز میگذارند؛ وقتی موضوع پیش ثبتنامها را مطرح کرده و به موضوع مراجع 4 گانه قانونی اضافه میکنند و حدود اختیارات آنها را افزایش میدهند؛ نهایتا امنیت کاندیداها را برای اینکه سوابق آنها به لحاظ قانونی مورد بررسی قرار بگیرد به مخاطره بیندازند اینها نمیتواند کمک کند که افراد و گروههای سیاسی وعده انتخابات فرا گیر را قبول کنند. انتخابات به شدت با بحث حضور احزاب و گروههای سیاسی گره خورده است. اما وقتی در مورد انتخابهای درونی احزاب دخالت میکنیم و منتخبین آنها را به دلایلی رد میکنیم و به رسمیت نمیشناسیم؛ و مدیران و روسای آن را قبول نمیکنیم آیا در این شرایط میتوانیم به انتخابات رقابتی خوشبین باشیم؟ طبیعی است که انتخابات رقابتی وقتی است که تکثر و تنوع کاندیداها وجود داشته باشد. رقابتی بودن انتخابات به تعداد زیاد کاندیداها نیست. این که شما فضایی را فراهم کنید که در سطح کشور ثبتنام کنندگان افزایش پیدا کنند نشان دهنده انتخابات رقابتی نیست. انتخابات زمانی میتواند استاندارد باشد که مردم و گروههای سیاسی از رقابتی بودن، عادلانه بودن و سالم بودن آن اطمینان پیدا کنند. اگر برای هیأتهای اجرایی از چهرههای موجه و بدنه اجتماع استفاده نشود و همه آنها را یک جریان سیاسی انتتخاب شوند رقابتی بودن انتخابات را مورد تهدید قرار میدهیم اینها شرایطی را ایجاد خواهد کرد که گرایش مردم به سمت انتخابات را افزایش نخواهد داد . ممکن است به خاطر یکسری شرایط خاص و مشکلاتی که مردم طی سالهای گذشته داشتهاند و کارهای رسانهای بتوانیم مقداری میزان مشارکت را افزایش دهیم؛ اما بدون شک این میزان مشارکت معدل آحاد جامعه نخواهد بود. یک تفاوت اصلی بین کشور ما با کشورهای غربی وجود دارد. آن هم این است که در کشورهایی که دموکراسی در آنها نهادینه شده اگر افرادی پای صندوق رای نیایند آن میزان افرادی که حضور پیدا کردند به نوعی معدل آن جامعه خواهند بود. اما در کشور ما بسیاری از کسانی که در انتخابات شرکت میکنند قشر خاکستری و افراد منتقد هستند. فلذا اگر قرار است انتخاباتی داشته باشیم که منتخبین آن معدل خواست جامعه باشند باید تلاش کنیم که به غیر از افزایش مشارکت زمینههای تنوع و تکثر کاندیداها را فراهم کنیم .
*علی تاجرنیا
فعال سیاسی اصلاحطلب
ارسال نظر