ماهیت کانون وکلا
حکایت هجمهها علیه کانون وکلا حکایتی تکراری و البته بدون پشتوانه علمی است. شاهد این ادعا آنجاست که برخی نمایندگانی که درصدد ارائه طرح و ایده برای کانون وکلا هستند گویی از روندهای قانونی حاکم بر این نهاد مدنی آگاه نیستند. کانون وکلا به عنوان یک نهاد مدنی مستقل، شخصیت حقوقیاش را از قانون گرفته لذا این نهاد مدنی شرکت تجاری یا موسسه غیر انتفاعی ثبت شده در اداره ثبت شرکتها نیست که حیاتش به اساسنامه متصل باشد که بخواهد به اساسنامه کانون وکلا ورود کند!
به گزارش آرمان ملی آنلاین محمدهادی جعفرپور، وکیل دادگستری نوشت: چندی پیش پیرو همین قِسم چالشها تصمیم گرفتم تا آنجا که ممکن است با نمایندگان مخالف کانون وکلا وارد گفتوگو شوم بلکه از غایت و هدف ایشان مطلع شوم. خروجی این گفتوگو و مجادله، طوری بود که حجت را بر من نوعی تمام کرد که برخی از ایشان اطلاع چندانی از مختصات و ضروریات حیات کانون وکلا ندارند.
به اتفاق همکاران دارای رتبههای برتر آزمون وارد گفتوگو با یک تن از همین نمایندگان که از قضا اقتصاددان هم هست شده، سعی داشتیم مستند به تبعات شیوه طراحی شده برای محاسبه نمره آزمون، ایرادات وارد بر طرح تسهیل و نحوه محاسبه نمره و تراز را بیان کنیم، پس از یکساعت بحث و جدل پاسخ ایشان شنیدنی بود؛ من خودم چند وقت پیش مشکلی داشتم که مجبور شدم وکیل بگیرم، وکیل من یک میلیارد حقالوکاله از من مطالبه کرد!
فارغ از اینکه موضوع دعوی آقای نماینده خواستهای مالی بوده و مبلغ حقالوکاله وکیل بنا به تعرفه برابر با 4درصد ارزش خواسته محاسبه شده بود. از سال ١٣٠٠ که نخستین نظامنامه وکلای رسمی تدوین شد تا سال ١٣٣١ که لایحه استقلال کانونهای وکلای دادگستری به همت دکتر محمد مصدق تصویب شد و نهایتا قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت دادگستری در سال ١٣٧۶، شاهد فراز ونشیبهایی در این طریق ناهموار بودهایم. اگر کانون وکلا به عنوان بزرگترین وتنها نهاد مدنی ایران زمین، بهرغم هجمههای بسیار همچنان با صلابت و استوار به حیات خویش ادامه داده، تنها و تنها یک دلیل متقن و شفاف دارد و آن ایستادن پای آرمانها و اصول دادخواهی و حق طلبی است که این بنای عظیم بر آن استوار شده است.
حیات مستمر این نهاد کهن، نتیجه و ثمره مبارزه و تلاش برای تحقق عدالت است که در هر مرحله از تحولات سیاسی اجتماعی این سرزمین، نقشی اثرگذار از خود به یادگار گذاشته وبدین سان جایگاه معنوی ویژهای برای خویش آفریده. اما آنچه شاید در کنار تعریف جایگاه کانون وکلا به عنوان یک شخصیت حقوقی مستقل کمتر دیده شده، نقش وموقعیت وکلای دادگستری در مقام مدافعین حقوق ملت به عنوان سربازان عدالت است. محض اطلاع و البته یادگیری سطری از مجموعه قوانین مرتبط به نهاد وکالت لازم است بدانیم که: «کانون وکلای دادگستری موسسهای است مستقل و دارای شخصیت حقوقی.»
ماده یک لایحه قانونی استقلال کانون وکلا، به دو امر مهم اشاره دارد؛ یکی استقلال کانون وکلا و دیگری داشتن شخصیت حقوقی. واژه مستقل در ماده یک لایحه یاد شده حکایت از اهمیت استقلال کانونهای وکلا و لزوم برخورداری کانونهای وکلا از استقلال دارد. نکته قابل توجه و جالب قضیه آنجاست که به موازات چالشهای رنگارنگ علیه نهاد وکالت هر جا که لازم بوده و ضرورت ایجاب کند خاصه در جلسات برون مرزی و گزارشهایی که موضوع له آن مسائلی از قبیل قانون و توجه به موازین حقوق شهروندی و حقوق اساسی ملت است، ازاستقلال کانون وکلا به عنوان بِرَند و نماد دادرسی عادلانه یاد میکنند و از خدمات معاضدتی و تسخیری وکیل دادگستری و رعایت حقوق دفاعی متهمان به جهت حضور اعضای کانون وکلا یاد کرده، استقلال کانون وکلا را مهمترین سند و دلیل اثبات ادعای خویش میدانند! و این خود گواه و دلیل محکمی است برپذیرش این واقعیت که حتی آنان که حضور و حیات کانون وکلای مستقل را برنمیتابند به حضور وکیل و کانون وکلای مستقل در تحقق دادرسی عادلانه اقرار دارند.
ارسال نظر