| کد مطلب: ۱۱۲۵۳۴۵
لینک کوتاه کپی شد

تورم ۳۰۰ درصدی کتاب در دولت سیزدهم

اهمیت توسعه نشر در دولت چهاردهم

آرمان ملی- هادی حسینی‌نژاد: در سال ماقبل دولت سیزدهم (1399) که مصادف بود با تشدید معضلات اقتصادی، تاثیرات منفی تحریم‌های خارجی و تداوم شرایط اپیدمیک کرونا، تیراژ متوسط کتاب برابر بود با 1249 نسخه و هر ایرانی به‌طور متوسط برای خرید یک جلد کتاب، ملزم به پرداخت 36 هزار و 200 تومان بود. این اعداد در سال1402 به ترتیب به 930 نسخه و 122 هزار و 260 تومان رسید؛ یعنی چرخه نشر در کشور طی بازها‌ی سه ساله با کاهش 26 درصدی در تیراژ و افزایش 238 درصدی بهای متوسط مواجه بوده است.

اهمیت توسعه نشر در دولت چهاردهم

بازماندن مخاطب از خرید

در وصف رشد تصاعدی قیمت کتاب، لازم به توجه است که در سه ماهه‌ نخست سال جاری (1403) این رقم از مرز 150 هزارتومان نیز فراتر رفته و در قیاس با میانگین قیمت کتاب در سال 1399، تقریبا چهاربرابر شده است. حالا سوال اینجاست که آیا به فراخور این تورم 300 درصدی، توان خرید نزد علاقه‌مندان به مطالعه کتاب نیز به همین میزان افزایش یافته است؟ طبیعتا و قطعا خیر! چراکه اگر اینگونه بود، چرخه‌ نشر با کاهش 26 درصدی شمارگان متوسط کتاب ظرف دو سال دست به‌ گریبان نمی‌شد. البته باید در نظر داشت بازار کتاب در گروه‌های مختلف دیوئی سرنوشت گاه بغرنج‌تری را نسبت به برخی دیگر تجربه کرده؛ مثلا سه گروه زیر که در کیفیت مطالعه و تعیین سطح فرهنگی جامعه نقش بسزایی دارند:

برنامه‌های «کاغذ»

افزایش قیمت کتاب مشخصا بر اثر افزایش قیمت کاغذ به‌عنوان اصلی‌ترین نهاده‌ تولید و البته هزینه‌ خدمات چاپ، صحافی، بازاریابی و فروش به‌وقوع پیوست؛ آن هم در دور‌ه‌ای که مسئولان دولتی در سطوح مختلف، مکررا از تقویت و افزایش تولید کاغذ ایرانی گفتند تا امیدواری‌ها برای کنترل فرهنگی‌ترین بازار کشور قوت بگیرد. ظاهرا این مساله آنقدر جدی بود که از توان و ظرفیت صادرات کاغذ ایرانی نیز سخن به‌همیان آمد اما این ایده، از پوشش نیاز تولید کتاب‌های درسی فراتر نرفت و تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر بازار تولید کتاب‌های غیردرسی و قیمت‌ها نداشت. علت البته در دو عامل کیفیت پایین و فاصله‌ قیمتی کم از کاغذ وارداتی باکیفیت خلاصه می‌شد؛ ضمن اینکه کاغذ ایرانی به لحاظ کمی، فاقد مزیت رقابتی در بازار داخلی است.

حمایت‌های حیاتی؛ نه توسعه‌ای

آنچه در بررسی وضعیت عرصه فرهنگ و زیرمجموعه‌ای به‌نام نشر کتاب مورد توجه قرار دارد، تکلیف حمایتی دولت‌ها از آن است؛ تا جایی که در بودجه‌بندی سالیانه، ردیف‌های ثابتی با هدف حمایت و ترویج کتاب و کتابخوانی برقرار است. از جمله اینکه به گفته وزیر فرهنگ و ارشاد؛ مقرر بود در سال 1403 مبلغ هزار میلیارد یارانه کتاب از محل بودجه اختصاص یابد؛ هرچند متداول از تصویب تا تخصیص، فاصله زیاد است! اما در مجموع؛ بودجه‌های فرهنگی سالانه که به‌شکل مستقیم و غیرمستقیم که با توجیه رشد و توسعه نشر کتاب و کتابخوانی، تایید و تخصیص می‌شود، چقدر توانسته و می‌تواند به تحقق برنامه‌ها و اهداف تعریف‌شده، توسعه و ارتقاء چرخه نشر که گردش مالی آن (جمع بهای کتاب‌های منتشر شده) در سال 1402 معادل با 13 هزار و 117 میلیارد تومان برآورد شده، کمک کند؟ در این میان؛ تکلیف حمایت‌های موضوعی و خاص که عموما ناشران دولتی و شبه‌دولتی از آن بهره‌مند می‌شوند، چه می‌شود؟ حکایت رقابت‌ نابرابر مراکز نشری نظیر امیرکبیر، علمی فرهنگی، سوره مهر و... که به نهادهای مختلف تعلق سازمانی دارند و از امکاناتی نظیر املاک، ساختمان‌ها، کتابفروشی‌ها و... بهره‌ می‌برند و در سنوات گذشته، از حمایت‌هایی نظیر خریدهای دولتی و غیر نیز سود برده‌اند، با ناشران بخش خصوصی که بار اصلی نشر را بر دوش می‌کشند، به کجا خواهد انجامید؟

تداوم عواملی از این دست و البته استراتژی‌های مدیریتی ناموفقی - که بودجه‌های دولتی را به جای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، در مواردی چون یارانه‌های نمایشگاهی و تخصیص بن‌های خرید به کار می‌بندد- منجر شده چرخه نشر از تحقق آمال و اهداف توسعه‌ای خود باز بماند و روز‌به‌روز در مقابل عوامل کاهنده‌ای چون گران شدن نهاده‌های تولید، کاهش توان خرید نزد مخاطبان و... بیش از پیش خود را در معرض خطر احساس کند. حالا که در آستانه بر گزاری انتخابات ریاست‌جمهوری و تشکیل دولت چهاردهم هستیم، بازخوانی این مسائل و اتخاذ سیاست‌های صحیح توسعه‌ای نشر اهمیت فراوان دارد؛ رویکردی که فارغ از وعده و وعیدهای شعاری، درصدد رفع نیازهای واقعی چرخه نشر و فعالان آن برآید.

22

منبع : آرمان ملی
نویسنده : هادی حسینی‌نژاد

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار