مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه، در پنل تخصصی همایش تابآوری در صنعت فولاد:
ایران را با فولاد ایران بسازیم
نخستین همایش تخصصی تابآوری در صنعت فولاد به همت انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران و با همکاری سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکتهای بزرگ فولادی و معدنی کشور با حضور گسترده شرکتها و هلدینگهای فولادی روز دوشنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۲ در هتل همای تهران برگزار ش
آرمان ملی آنلاین - در این همایش که با محوریت موضوعاتی نظیر تأثیر سیاستهای اقتصادی بر صنعت فولاد و بازار سرمایه، ارزیابی تسهیلگری دولت و مجلس در زنجیره معدن و فولاد، اقتصاد مقاومتی صنعت فولاد در شرایط تحریم، اثرگذاری قوانین و مقررات صادراتی بر توان ارزآوری فولاد ایران و فرصتها و چالشهای رشد تولید و توسعه سرمایهگذاری در صنعت فولاد برگزار شد، رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد کشور، مدیرعامل گروه فولاد مبارکه، مدیرعامل فولاد خوزستان و برخی دیگر از مدیران کارخانهها و متخصصان این صنعت در بیاناتی به بیان مشکلات و راهحلهای بهبود شرایط زنجیره صنعت فولاد کشور پرداختند.
در ادامه بخشهایی از بیانات سخنرانان این همایش آمده است:
بهرام سبحانی رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران :
نامهربانیها با فولاد افزایش یافته است
طی یک سال گذشته اتفاقاتی در صنعت فولاد افتاده که ما را بر آن داشت که این همایش را برگزار کنیم و راهکارهایی را برای حل این مشکلات برای تصمیمسازان ارائه دهیم؛ چراکه برخی از تصمیمات در حال خارج شدن از آستانه تحمل صنعت فولاد است.
یکسوم از ظرفیت ایجادشده در صنعت فولاد کشور قابل بهرهبرداری نیست
صنعت فولاد اینرسی زیادی دارد؛ اما باید توجه داشت که چنانچه خللی در صنعت فولاد ایجاد شود، جبران آن طولانیمدت خواهد بود.
کشور ایران در حال حاضر توانسته با تولید حدود ۳۲ میلیون تن فولاد، خود را در جمع ۱۰ کشور برتر تولیدکننده این محصول قرار دهد. ظرفیت تولید فولاد در کشور ۴۵ میلیون تن است و امروز از ۳۳ میلیون تن آن استفاده میشود و یکسوم از ظرفیت ایجادشده قابل بهرهبرداری نیست.
از سال ۱۳۸۵ بخش خصوصی اجازه ورود و سرمایهگذاری در صنعت فولاد را بر اساس ابلاغیه رهبر معظم انقلاب پیدا کرد و این امر نقطه عطفی در صنعت فولاد کشور شد. در همین سال حدود ۹ میلیون تن فولاد در کشور تولید میشد و طی آن سالها، واردکننده مطلق فولاد بودیم و امروز به ظرفیت ۳۲ میلیون تن رسیدهایم.
امروز اکتشاف و بهرهبرداری از منابع فولاد رونق گرفته است؛ اما در دو سال گذشته بخشنامههای خلقالساعه در زمینه فروش و بازار و… به موانعی برای تولید مبدل شدهاند و با راهاندازی بورس در یک فرایند رقابتی به مشکلات افزوده شده است.
کل صنعت فولاد کمتر از ۵ درصد گاز کشور را مصرف میکند
در شرایطی که حقوق و دستمزد ۵۷ درصد و قیمت برق، گاز و حاملهای انرژی، حملونقل، هزینه خدمات دولتی و… بعضاً چند بار در سال افزایش پیدا میکند، چگونه میتوان انتظار داشت قیمت فولاد ثابت بماند؟ این محدودیت و قطعی انرژی در شرایطی است که اکنون کل صنعت فولاد کمتر از ۵ درصد گاز کشور را مصرف میکند.
صنعت فولاد تا اندازهای تابآوری دارد و در نقطهای دچار آسیب میشود
صنعت فولاد تا اندازهای تابآوری دارد و در نقطهای دچار آسیب میشود. باید توجه داشت که نامهربانیها که نمیدانیم به عمد یا به سهو و از روی ناآگاهی بر صنعت فولاد وارد شده است، نزدیک به سه ماه در تابستان محدودیت برق و نزدیک به دو تا سه ماه در زمستان محدودیت گاز بر این صنعت تحمیل میکند و تولید را دچار مشکل میسازد.
در بحث تابآوری صنعت فولاد انتظاراتی از حاکمیت داریم؛ حاکمیت دستورالعملها را مدیریت کند و تبعات آن را بپذیرد
اخیراً بخشنامهای از سوی بانک مرکزی صادر شده است که بر اساس آن هر صادرکنندهای باید ارز خود را به کشور بیاورد و حسابوکتابش را داخل کشور انجام دهد. این کار درستی است و در همه جای دنیا هم همین روند اجرا میشود؛ اما اینکه گفته میشود تولیدکننده همه ارز خود را به بانک مرکزی بدهد و برای ارز موردنیاز خود در تأمین مواد اولیه و تجهیزات در صف بایستد کار درستی نیست. باید بخشی از درآمدهای ارزی، تأمینکننده نیاز خود صنعت باشد. ازاینرو فرایند تعریفشده از سوی بانک مرکزی مانع دیگری در مسیر صنعت فولاد است. در بحث تابآوری صنعت فولاد انتظاراتی از حاکمیت داریم و باید راهکارهایی ارائه شود که تصمیمسازیها درست انجام شود.در کشور ۲۲ میلیون تن شمش تولید و تنها ۱۲ میلیون تن آن مصرف میشود. باید مابقی تولید صادر شود، اما تا زمانی که اعلام میشود که باید همه تولید را در بورس عرضه کرد مسلماً فضای رقابتی ایجاد نخواهد شد. انتظار این است که حاکمیت دستورالعملها را مدیریت کند و تبعات آن را بپذیرد.
بنگاههای اقتصادی کوچکمقیاس و پراکنده در کشور زیاد داریم که باید با یکدیگر ادغام شوند، در این شرایط آستانه تحمل و تابآوری آنها در بحرانها افزایش مییابد.
محمدیاسر طیبنیا، مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه، در پنل تخصصی همایش تابآوری در صنعت فولاد:
ایران را با فولاد ایران بسازیم
پیش از هر چیز باید تأکید داشته باشم که اگر در این همایش درباره موضوعات، مشکلات و چالشهای صنعت فولاد صحبت میکنیم، این مباحث مشکلاتی و چالشهایی نیستند که صرفاً مربوط به کشور ما باشند. اگر نگاهی به فرایند صنعت فولاد چند دهه گذشته داشته باشیم، میبینیم این صنعت در حوزههای مختلف ازجمله افزایش قیمت مواد اولیه و انرژی و نهادهها با مشکلات فراوانی مواجه بوده است؛ اما نکته مهمی که در این میان مطرح است نوع و نحوه برخورد شرکتها و کشورها با این مشکلات و چالشهاست که از اهمیت زیادی برخوردار است.
در یکی از تعاریف تابآوری چنین آمده است: « به توانایی یک ماده برای بازگشت به حالت عادی بعد از اینکه تحتفشار قرار میگیرد تابآوری میگویند.» در سازمانها و کسبوکار، توانایی بازیابی سریع، بهتر شدن و حتی پیشرفت بعد از یک شوک یا بحران را تابآوری مینامند. در جدیدترین تعریفی که برای تابآوری بیان شده، مهمترین نکته این است که ابعاد و شاخصهای ایجادکننده تابآوری را شناسایی کنیم و برای حالتهای مختلف، شیوه برخورد و سناریوهای مختلفی بنویسیم تا بتوانیم در زمان بروز چالش و اختلال و شوک، حالت ارتجاعی و انعطافپذیر و بازخورد مناسب داشته باشیم.
خستگی یا شکست در اثر بارگذاری بیشازحد، نقطه مقابل تابآوری است. بنا بر اعتقاد مهندسین حوزه مکانیک، اگر میزان تنش وارده در حد مجاز باشد، بهطورقطع جسم به حالت قبل از تنش بازخواهد گشت. حتی اگر دهها بار هم این تنش به سیستم و یا جسم وارد شود، مشکلی ایجاد نمیشود؛ اما در صورت بیشازحد شدن فشار و تنش، به نقطه خستگی میرسیم و وارد مرحله گسیختگی میشویم.
در دو دهه اخیر فولاد یکی از صنایع موفق کشور بوده است
طی یکی دو دهه اخیر در صنعت فولاد ایران، جهتگیریهای بسیار اساسی و درستی را شاهد بودهایم و این صنعت از صنایع موفق کشور بوده است. در فولاد مبارکه با پیشبینیها و سرمایهگذاریهای خوبی که از قبل انجام شده، تابآوری و نقطه خستگی این شرکت را ارتقا دادهایم؛ اما امروز باید اذعان کنیم که صنعت فولاد ما به منطقه خستگی نزدیک شده است.
در صورت حل نشدن مشکلات و تداوم بارگذاریهای نابهجا بسیاری از شرکتها و سازمانهای حوزه صنعت فولاد در مسیر ورشکستگی قرار میگیرند
اگرچه همچنان به آینده این صنعت خوشبین هستم، اما در این جلسه باید به نقاط قابلبهبود پرداخته شود. به خاطر داشته باشیم که اگر مشکلات برق، گاز، حملونقل، مواد اولیه، سیاستهای قیمتگذاری و ارزی و صادرات و واردات این صنعت و بارگذاریهای نابهجا بر این صنعت تداوم یابد، صنعت فولاد ما اول به نقطه خستگی میرسد و پس از آن، بسیاری از شرکتها و سازمانها در مسیر ورشکستگی قرار میگیرند.
در فولاد مبارکه، در ماههای نخست سال به رکوردهای قابلتوجهی رسیدیم و فقط در اردیبهشتماه توانستیم ۸۰۰ هزار تن فولاد خام تولید کنیم. این در حالی است که در مردادماه به دلیل همین چالشها، نتوانستیم حتی نیمی از این میزان را تولید کنیم و فرصت سودآوری قابلتوجهی را از دست دادیم.
اگر صنعت فولاد کشورمان با این چالشها مواجه نشده بود، بدون شک در سال ۲۰۲۳ میلادی میتوانست به رتبه هشتمین تولیدکننده فولاد جهان نیز برسد و هدف سال ۱۴۰۴ را بسیار زودتر محقق سازد؛ اما با ادامه این روند، متأسفانه شاهد این خواهیم بود که ایتالیا با پر کردن فاصله ۴ میلیون تنی صنعت فولاد خود با کشور ما، جایگاه دهمی ایران را تصاحب کند.
بالغبر ۵۰ درصد ظرفیت فولاد کشور با اهداف صادرات و رقابت با بازارهای بینالمللی در نظر گرفته شده است
امروز در کشورمان حدود ۶۵ میلیون تن ظرفیت تولید فولاد یا ظرفیت در دست احداث داریم؛ این در حالی است که بالغبر ۵۰ درصد این ظرفیتها با اهداف صادرات و رقابت با بازارهای بینالمللی در نظر گرفته شده است.
پژوهشهایی که توسط یکی از سازمانهای تصمیمساز کشور در سال ۱۴۰۰ تهیه شده امروز مبنای سیاستگذاری در صنعت فولاد کشور است. بنا بر آنچه در این پژوهش و گزارش آمده است، سهم هزینه حاملهای انرژی در دو شرکت فولاد مبارکه و فولاد خوزستان در سال ۱۳۹۸ تنها حدود ۷ درصد است که اختلاف معنیداری با سایر کشورهای دنیا دارد. هزینه انرژی سه شرکت فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و فولاد خراسان به نحوی اصلاح میشود که سهم هزینههای انرژی و ماده احیاکننده از نظر بهای تمامشده تولید فولاد خام از حدود ۷ درصد به ۱۸ درصد افزایش یابد. این افزایش معادل با افزایش حدود ۲۰۰ درصد قیمت حاملهای انرژی است و این سیاستی است که الآن نیز در حال اجراست. اینکه در سال جاری شاهد افزایش ۷۵ درصدی قیمت گاز بودیم، بخشی از همان سیاستی است که بنا نهاده و اجرا شده است.
با ادامه این روند تعطیلی بسیاری از واحدهای نوردی کوچک در میانمدت اجتنابناپذیر است
بر این اساس تقریباً سه شرکت بزرگ فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و فولاد خراسان مبنای سیاستگذاری قرار گرفتهاند که از تابآوری بیشتری برخوردارند؛ اما سایر شرکتها با این سیاستگذاری نابود خواهند شد. در این سیاستگذاری حد خستگی و نقطه تابآوری را ۱۸ درصد در نظر گرفتهاند. همچنین بر اساس این سیاست، مدل کسبوکاری که بر مبنای آن واحدهای متعدد نوردی ایجاد شده امروز منقضی شده است و تعطیلی بسیاری از این واحدها در میانمدت اجتنابناپذیر است. متأسفانه در این سند راهبردی برای افزایش تابآوری این صنایع که میلیاردها دلار سرمایهگذاری در آن انجام شده است، نهتنها هیچ مبنا و دستورالعملی در نظر گرفته نشده، بلکه از نابودی آن صحبت شده است. برای سایرین نیز بهگونهای سیاستگذاری شده که به همین نقطه برسند و متأسفانه این سیاستی است که الآن با نحوه قیمتگذاری، سیاستهای ارزی و توزیع حداکثری سود در شرکتهای بزرگ در حال اجرا شدن است.
همه کشورها با این مشکلات مواجهاند؛ اما به روش دیگری از صنعت خود حمایت میکنند
همانگونه که اشاره کردیم، همه کشورها با این مشکلات مواجهاند؛ اما به روش دیگری از صنعت خود حمایت میکنند. بهعنوان مثال، دولت هند بهعنوان دومین فولادساز دنیا با آگاهی از نقش و اهمیت صنعت فولاد در توسعه زیرساختهای این کشور، وزارتخانه مستقلی تحت عنوان وزارتخانه فولاد تأسیس کرده و شش مأموریت اصلی برای این وزارتخانه تعریف کرده است، مأموریتهایی که همگی با هدف تسهیلگری در نظر گرفته شده تا تولیدکنندگان بتوانند در شرایط بهتری به کار تولید ادامه دهند. این تسهیلات عبارتاند از: تسهیل درافزایش ظرفیت و رشد تولید فولاد؛ تسهیل در تأمین هزینههای سرمایههای و برنامههای نوسازی و توسعه صنعت؛ تسهیل در دسترس بودن مواد خام؛ تسهیل در ترویج تحقیق و توسعه صنعت فولاد؛ تسهیل در ادغامها و تملکها و سرمایهگذاریهای مشترک؛ تسهیل در پاسخگویی سریع.
سیاستگذاری در سایر شرکتها و رقبای خارجی نیز بهگونهای است که همانند قوانین موجود در بخش کشاورزی کشورمان که در صورت عدم تأمین شرایط لازم برای کشاورزان به آنها غرامت پرداخت میشود، اگر انرژی، برق و گاز صنعت تأمین نشود، دولت موظف است که باید به میزان کسری تولید ناشی از عدم تأمین مواد، منابع و انرژی لازم به فولادسازان غرامت پرداخت شود و معتقدند که فولادسازان برای تولید سرمایهگذاری کردهاند و باید شرایط برای آنها مهیا باشد.
بهعنوان مثال، در سال ۲۰۰۰ میزان تولید فولاد چین بهعنوان کشور پیشتاز با کشور دوم که ژاپن بود فقط ۲۰ میلیون تن فاصله داشت. پنج سال بعد یعنی در سال ۲۰۰۵ میزان تولید این کشور به ۳۴۸ میلیون تن افزایش یافت و امروز تولید فولاد در کشور چین بهاندازه ۲۰ کشور تولیدکننده فولاد دنیاست.
در سند راهبردی چین اعلام شده این کشور برای حفظ صنعت فولاد خود نهتنها بخشنامههای داخلی، بلکه تعهدات به سازمان تجارت جهانی را نقض خواهد کرد
پایه و اساس رشد صنعتی نهتنها کشور چین، بلکه همه کشورهای توسعهیافته امروزی، اساساً سرمایهگذاری در همین صنعت بوده است. حال این سؤال مطرح است که چین با چه راهبردی به این پیشرفت دست یافته است. در پاسخ باید گفت این کشور در سند راهبردی خود صراحتاً اعلام کرده است که برای حفظ صنعت فولاد خود، نهتنها بخشنامههای داخلی، بلکه تعهدات به سازمان تجارت جهانی را نیز نقض خواهد کرد. همچنین به تولیدکنندگان فولاد کشور که احتمال متضرر شدن آنها میرود، تسهیلات بلاعوض و یا با بهره کمتر از ۵ درصد مستقیم اعطا نموده و فقط در سال ۲۰۰۰ به این صنعت ۷ میلیارد دلار کمک بلاعوض کرده است.
دولت چین برای حفظ صنعت فولاد خود تاکنون ۸۰۰ میلیارد دلار تسهیلات جاری و معوق اختصاص داده است و برای صادرکنندگان فولاد، اعتبار مالی و به میزان سرمایهگذاری در طرحهای توسعه نیز یارانه انرژی اختصاص میدهد. بر اساس این راهبردها بر صادرات مواد اولیه خام در حوزه صنعت فولاد عوارض سنگین بسته میشود و برعکس برای صادرات فولاد، با ترفندهایی که در حوزه ارز اتخاذ میکنند، کاری میکنند که صادرات نسبت به عرضه محصول به بازارهای داخلی توجیهپذیر نباشد.
همه کشورها با مشکلاتی که ما با آن مواجهیم مواجهاند؛ اما تفاوت اصلی در نوع نگاه و نحوه برخورد آنها برای حل مشکلات صنعت معطوف میشود
درحالیکه امروز ما گرد هم آمدهایم و درباره تابآوری صنعت فولاد صحبت میکنیم، در کشور ترکیه که یکی از همسایگان و رقبای ما در بازارهای جهانی در حوزه تولید فولاد است، انجمن صادرکنندگان فولاد دارند. این کشور بزرگترین صادرکننده میلگرد و بزرگترین واردکننده ضایعات فلزی جهان است و ۷۰ درصد تولید فولاد خود را به روش کوره قوس انجام میدهد. این کشور از سال ۲۰۱۴ زمین و معافیتهای مالیاتی را فقط برای صنعت فولاد در نظر گرفته است و برای حمایت از استخراج گاز طبیعی مشوق سرمایهگذاری برای فولادسازان در نظر گرفته است. البته به شکرانه خداوند، ما نیز توانستیم با تلاش زیاد مجوز اولیه سرمایهگذاری و توسعه میادین گازی کشور برای تأمین گاز موردنیاز شرکت را اخذ کنیم. در این کشور قیمت عمدهفروشی برای مصرفکننده گاز طبیعی در صنعت در سال جاری طی سه مرحله در ماههای مارس ۲۱ و ۲۶ درصد، فوریه ۱۳ تا ۱۷ درصد و در ماه جاری نیز ۲۰ درصد کاهش یافته است؛ درحالیکه برای تولیدکنندگان فولاد کشور ما قیمت گاز با افزایش چشمگیر مواجه بوده است. بهطورکلی هزینه انرژی امروز در کشور ترکیه برای صنعت فولاد حدود ۸ درصد است و ما در حال افزایش این هزینه تا ۱۸ درصد هستیم. بهطورکلی باید گفت همه کشورها با مشکلاتی که ما با آن مواجهیم مواجهاند؛ اما تفاوت اصلی به نوع نگاه و نحوه برخورد آنها برای حل مشکلات صنعت معطوف میشود.
دنیا معطل ما نخواهد ماند؛ آنها بهسرعت در حال اصلاح، توسعه و افزایش تابآوری صنعت فولاد خود هستند
اگر برای صنعت فولاد کشورمان اتاق فکر و تحلیل وضعیت تشکیل دهیم و با تحلیل مشکلات و آیندهپژوهی سیاستگذاری درستی در این حوزه داشته باشیم، میتوانیم به شرایط مطلوبی برسیم. به خاطر داشته باشیم دنیا معطل ما نخواهد ماند؛ آنها بهسرعت در حال اصلاح، توسعه و افزایش تابآوری صنعت فولاد خود هستند. از دولت محترم کمترین حمایتها را انتظار داریم و امیدواریم سیاستگذاریهایی اتخاذ شود که مغایرتی با برنامههای توسعهای اعلامشده نداشته باشد. بهطورقطع فولادسازان برای تابآوری خود در سایه موارد ذکرشده تلاش خواهند کرد. امیدواریم بتوانیم ایران را با صنعت فولاد ایران بسازیم.
به بار نشستن بسیاری از پروژههای توسعهای فولاد مبارکه نیازمند حمایت مسئولان است
برگزاری همایش تابآوری فرصت مناسبی است برای اینکه معضلات و مشکلات صنعت فولاد کشور را برشماریم. واردات ارزان فولاد از کشورهای ثالث از مشکلاتی است که صنعت فولاد کشور ما را بهعنوان سمی مهلک مورد هدف قرار داده است و بهتر شدن شرایط این صنعت امروز به تصمیماتی که تصمیمسازان این حوزه اتخاذ میکنند بستگی دارد. در فولاد مبارکه از یکیدو سال اخیر، اقدامات مؤثری را آغاز کردهایم که بهعنوان مثال میتوان به سرمایهگذاری شرکت در احداث نیروگاه سیکل ترکیبی ۹۱۴ مگاواتی و نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی، سرمایهگذاریهای سنگین در حوزه نوآوری، تصفیه و بازچرخانی پسابهای شهری در چرخه تولید فولاد، انتقال آب دریا به فلات مرکزی، سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیون دلاری در حوزه توسعه حملونقل و سرمایهگذاری در توسعه میادین گازی اشاره کرد. فولاد مبارکه با ورود به این حوزهها تلاش کرده مشکلات خود را حل کند؛ اما به بار نشستن بسیاری از این پروژهها نیازمند حمایت مسئولان است.
اگر امروز ۲۰۰ شرکت فولادساز بزرگ و کوچک در کشور وجود داشته باشد، بهجرئت میتوان گفت با شرایط موجود ۹۰ درصد شرکتهای کوچکمقیاس توان حضور در چرخه رقابت را ندارند و ۹۰ درصد به معنای واقعی در همان نقطه خستگی قرار دارند. به خاطر داشته باشیم که حل بسیاری از این مشکلات در حیطه توان و اختیارات فولادسازی همچون فولاد مبارکه نیست و به سیاستگذاری و حمایت هرچه بیشتر مسئولان نیاز دارد.
صنعت فولاد جهان این مشکلات را یا حل کرده یا در حال حل کردن است
امروز صنعت دنیا و بهویژه صنعت فولاد این مشکلات را با راهکارهایی که اشاره شد یا بهطورکلی حل کرده یا در حال حل کردن است. امروز ترسیم آینده بهتر در شرایط سخت از تعهدات اصلی ماست.
صنعت فولاد دنیا امروز در مسیر فولاد سبز در حال حرکت است. اگر با رفع چالشهای اشارهشده در این مسیر قرار نگیریم، سرمایهگذاریهای انجامشده در گذشته نیز محکوم به فنا خواهد بود. باید به خاطر داشته باشیم موضوع حرکت به سمت فولاد سبز یک بحث فانتزی و صرفاً برای پرستیژ نیست و امروز بهعنوان یک نیاز اساسی و ضروری در صنعت فولاد دنیا مطرح است. اساساً این امر شرط تابآوری صنعت فولاد کشور است. تقاضای جهانی برای فولاد سبز در دهه آینده بیش از ۱۰ برابر خواهد شد و یکچهارم اقتصاد جهان را به خود اختصاص خواهد داد. تقاضای فولاد سبز در جهان از ۱۵ میلیون تن در سال ۲۰۲۳ به ۲۰۰ میلیون تن در سال ۲۰۳۰ خواهد رسید. این افزایش بیش از ۱۰ برابری تقاضا در حالی است که باید تا سال ۲۰۳۰ اغلب کورههای بلند از مدار خارج و در این مسیر بهروزرسانی شوند. چنانچه خود را برای حضور قدرتمندانه در این چرخه رقابت آماده نکنیم، بهراحتی از گردونه رقابت حذف خواهیم شد. گفتنی است سرمایهگذاری در حوزه فولاد سبز دو برابر میزان سرمایهگذاری در فولادهای معمولی است.
برای تابآوری هرچه بیشتر صنعت فولاد باید گفتمانسازی را آغاز کنیم؛ گفتمان سازی وظیفه همه دستاندرکاران و دلسوزان حوزه صنعت فولاد کشور است
در گام بعدی برای تابآوری هرچه بیشتر صنعت فولاد و بهتر شدن شرایط این صنعت باید گفتمانسازی را آغاز کنیم. امروز متأسفانه شاهد عدم همراهی ذینفعان این حوزه هستیم؛ ذینفعانی که از دولت، سهامداران کارخانهها، کارکنان، مشتریان و رسانهها تشکیل شدهاند. متأسفانه میبینیم که همین ذینفعان در برخی مواقع این موضوع را مطرح میکنند که چرا صنعت فولاد سودآور است و ناخواسته تیشه بر ریشه این صنعت سودآور میزنند. متأسفانه ذینفعان بهدرستی متوجه نیستند که امروز با بسیاری از موارد، ازجمله افزایش قیمت حاملهای انرژی، اخذ عوارض و مالیاتهای سنگین، عدم ارائه تسهیلات و عدم پرداخت زیان ناشی از فراهم نکردن زمینه تولید، سودآوری صنعت فولاد تحت تأثیر قرار گرفته است و به نظر میرسد مهمترین راهحل مشکلات همین گفتمانسازی است که امروز با برپایی این همایش گام نخست آن برداشته شده است. گفتمانسازی وظیفه همه دستاندرکاران و دلسوزان حوزه صنعت فولاد کشور است. روابط عمومی سازمانها وظیفه خطیری بر عهده دارند. مواردی که در همایش امروز مطرح شد باید از طریق گفتمانسازی، ساری و جاری و پیگیری شود. باید آگاهیسازی و آموزش در دستور کار ما قرار گیرد تا همراهی و همکاری حاصل شود. امروز باید یک همکاری چندجانبه میان دولت، مجلس، بخش خصوصی و بخش نیمهدولتی شکل گیرد و تأکید میکنم که این وظیفه همه ماست که این گفتمانسازی را با جدیت پیگیری و اجرا کنیم؛ در غیر این صورت نقطه خستگی و رسیدن به پایان تابآوری همه صنایع را یکی پس از دیگری مورد هدف قرار خواهد داد و این صنایع از حرکت بازخواهد داشت.
امین ابراهیمی، مدیرعامل فولاد خوزستان و نایبرئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران مطرح کرد:
فاصله ۲۰ میلیون تنی بین ظرفیت و تولید در صنعت فولاد کشور
فناوری اطلاعات، نیروی انسانی، مدیریت بحران و مدیریت ارتباطات، تداوم کسبوکار، واکنش به رخدادها و امنیت اطلاعات و حملات سایبری، مباحث ممیزی قانونی و انطباق از موضوعاتی است که بیتوجهی به آنها میتواند تابآوری سازمانها را به خطر اندازد.
متغیرهایی که بر آینده صنعت فولاد جهان اثرگذار خواهد بود سه دسته است که عبارتاند: از کاهش جهانی قیمت فولاد؛ تشدید روند کربنزدایی در صنعت فولاد که متأسفانه در حوزه تکنولوژیهای جدید بهشدت عقب هستیم؛ و عامل دیگر تداوم اختلالات در حوزه تأمین مواد اولیه است.
طبق آمارهای موجود از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ ظرفیت فولاد جهان روند افزایشی داشته است و در حال حاضر حدود ۲٫۴ میلیارد تن است. این ظرفیتها بهدلیل عدم افزایش تقاضا روند نزولی داشته و از سال ۲۰۰۸ که بحران صنعت فولاد اتفاق افتاد، شاهد افزایش شدید شکاف بین ظرفیت و تولید بودهایم بهنوعی که ضریب بهرهبرداری فولادسازان دنیا با کاهش ۲٫۳ درصدی از ۷۸٫۷ درصد در سال ۲۰۲۱ به ۷۴٫۳ در سال ۲۰۲۲ رسیده است. در کشور ما نیز درحالیکه از ۶۵ درصد ظرفیتهای نصبشده استفاده میکنیم، ظرفیت نصبشده قابل بهرهبرداری ۴۵ میلیون تن و تولید ما ۳۵ میلیون تن است. مطمئناً در سال ۱۴۰۴ به بیش از ۵۵ میلیون تن و حتی بیش از ۶۰ میلیون تن میرسیم و با این حساب شاهد فاصله ۲۰ میلیون تنی بین ظرفیت و تولید هستیم.
به ازای تولید هر یک میلیون تن فولاد در زنجیره به یک میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است؛ این به آن معنی است که ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری بخشهای دولتی و خصوصی بیاستفاده و معطل مانده است.
افزایش ۱۰ درصدی تقاضای جهانی برای دریافت فولاد سبز
همچنین در سال ۲۰۲۲ شاهد کاهش ۲٫۳ درصدی تقاضای محصولات فولادی و کاهش صادرات و کاهش ۱۱٫۱ درصدی تجارت جهانی که عمدتاً ناشی از کاهش واردات چین بوده هستیم. از سوی دیگر شاهد سقوط قیمت محصولات فولادی تخت و طویل از سال ۲۰۰۸ تا پایان سال ۲۰۲۲ هستیم. در این میان با افزایش بیش از ۱۰ برابری، تقاضای جهانی برای دریافت فولاد سبز بر اساس دستورالعملها از ۱۵ میلیون تن در سال ۲۰۲۳ به حدود ۲۰۰ میلیون تن در طی سالهای آینده خواهد رسید. علاوه بر این، افزایش صادرات از سوی مناطقی مانند شمال آفریقا که از انرژی ارزان سود میبرند و همچنین پیشبینی افزایش ۲۰۰ تا ۳۵۰ دلاری هزینههای تمامشده تولید تا سال ۲۰۲۵ بهویژه در زمینه تأمین انرژی از جمله عواملی هستند که صنعت فولاد را تحت تأثیر قرار داده است.
سهم مصرف برق در زنجیره فولاد کشور فقط ۹٫۶ درصد و میزان مصرف گاز ۵ درصد از کل مصرف در کشور است
همچنین سبد نهادههای مواد خام موردنیاز در تولید فولاد از قبیل سنگآهن، کک و قراضه طی سالهای ۲۰۰۸ تا نیمه اول ۲۰۲۳ نشان میدهد در پایان دسامبر ۲۰۲۲ قیمت سنگآهن ۵ درصد و قیمت قراضه ۴ درصد و قیمت کک ۴۳ درصد بیشتر از میانگین تاریخی بوده؛ یعنی موارد یادشده بهطور میانگین ۱۷ درصد بیش از میانگین تاریخی بوده است. این در حالی است که علیرغم افزایش هزینهها، درآمدها در این حوزه با کاهش مواجه بوده است. علاوه بر موارد یادشده، از دست دادن فرصت صادرات ۱۰ میلیون تنی در جریان جنگ اوکراین و روسیه و بهطورکلی کاهش صادرات محصولات فولادی را باید به عوامل یادشده اضافه کرد. البته اگر این تنشها بین روسیه و اوکراین نبود و این دو کشور میتوانستند محصولات خود را صادر کنند و در بازار حضور داشتند، تنشهای دیگری به بازارهای جهانی فولاد اضافه میشد.
در شرایط فعلی افزایش قیمت برق و گاز در قیمت تمامشده محصولات فولادی کشور به میزان ۸ درصد تأثیر داشته است و با اتفاقاتی که طی یکیدو سال اخیر رخ داده، این تأثیر به ۱۵ درصد افزایش یافته و پیشبینی میشود به بیش از ۲۰ درصد نیز برسد. این در حالی است که سهم مصرف برق در زنجیره فولاد کشور ۹٫۶ درصد و میزان مصرف گاز ۵ درصد از کل مصرف در کشور است.
صنعت فولاد با رشد ۳۶ درصدی هزینهها مواجه بوده است
آمارهای موجود نشان میدهد هزینه کل شرکتها با رشد ۵۰ درصدی و شرکتهای فولادی با رشد ۳۶ درصدی مواجه بوده است. نکته حائز اهمیت این است که رشد درآمد در شرکتهای اصلی ۴۰ درصد و هزینه آنها ۵۲ درصد بوده؛ درحالیکه در شرکتهای فولادی رشد درآمد ۱۴ درصد بوده، اما هزینهها تقریباً با رشد ۲٫۵ برابری ۳۶ درصد افزایش یافته است؛ یعنی نرخ رشد هزینهها بهشدت بیشتر از سایر شرکتهای بورسی بوده است.
نکته بسیار مهم، حاشیه سود شرکتهای فولادی است که بهشدت در حال کاهش است
تا تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ارزش کل بازار شرکتهای فعال در گروه فلزات اساسی نزدیک به ۸۵۰۰ همت است که سهم شرکتها و زنجیره فولاد از این میزان ارزش حدود ۱۳۶۵ همت است؛ یعنی شرکتهای فولادی ۱۵٫۵ درصد از ارزش کل بازار را به خود اختصاص دادهاند؛ اما نکته بسیار مهم حاشیه سود شرکتهای فولادی است که بهشدت در حال کاهش است.
میزان کاهش حاشیه سود شرکتهای بورسی و فرابورسی، که شامل شرکتهای بانکی و خودرویی که ادعای متضرر شدن دارند نیز میشود، ۹ درصد است؛ درحالیکه در حوزه شرکتهای فولادی شاهد کاهش ۳۱ درصدی حاشیه سود هستیم که این میزان سود از سپردهگذاری در بانکها کمتر است.
به دلیل محدودیتهای برق و گاز بهطورکلی در سال ۱۴۰۲ کارخانه فولاد خوزستان در ششماهه امسال عملاً ۴ ماه کار کرده است
محدودیتهای تحمیلی در حوزه برق و گاز در فولاد خوزستان باعث شد در سال ۱۴۰۰ حدود ۶۳۸ هزار تن تولید را از دست بدهیم که تقریباً ۱۳۸ هزار تن آن مربوط به محدودیت گاز و ۵۰۰ هزار تن آن مربوط به برق بوده است و در ابتدای سال ۱۴۰۲ تا ۲۶ شهریورماه ۵۴۰ هزار تن تولید معادل ۱۱ همت از درآمد و نزدیک به ۳۳۸۰ همت از سود را به دلیل محدودیت برق از دست دادیم. بهطورکلی در سال ۱۴۰۲ کارخانه فولاد خوزستان در ششماهه امسال عملاً ۴ ماه کار کرده است.
اتفاق بد بعدی که برای فولادسازان صادراتمحور در حال رخ دادن است افزایش هزینههای مربوط به مالیات است که حدود ۳٫۲ درصد بر قیمت تمامشده اثر خواهد گذاشت.
سؤال اینجاست که این صنعت چگونه و تا کی میتواند زیر بار مشکلات و چالشهای ناشی از قیمتگذاری دستوری، افزایش مالیاتها، افزایش هزینههای مربوط به حوزههای نیروی انسانی، انرژی، مواد اولیه و حملونقل، کاهش سود، محدودیتهای صادراتی و عوارض سنگین این حوزه و تحریمها تحمل و تابآوری داشته باشد. البته همه این موارد راهکار دارد و دولتها و وزارتخانهها باید به نظرات انجمنها و واحدهای خصوصی توجه کنند؛ بهویژه اینکه انجمنهایی نظیر انجمن تولیدکنندگان فولاد برای همه این موارد راهکار دارد و پیشنهادهای خود را به وزارتخانه ارسال کردهاند.
سید رسول خلیفهسلطانی دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران:
سیاستگذار باید فضا را برای رقابت میان تولیدکنندگان و کشف قیمت فراهم کند
در زنجیره فولاد کشور سرمایهگذاریهای زیادی طی سالهای اخیر صورت گرفته و اتفاقاً این صنعت یکی از صنایع موفق کشور بوده است. ما در بازه زمانی کوتاهی به دهمین تولیدکننده فولاد جهان مبدل شدیم؛ اما اتفاقاً از همین موفقیت باید نگران شویم، زیرا اگر این صنعت را رها کنیم، به همان نسبت که رشد کردهایم با یک دوره افول بسیار بدی مواجه خواهیم شد. باید از این صنعت مراقبت کنیم و به خاطر داشته باشیم طرح سؤالها و شائبههایی از این قبیل که سود سرشار فولادسازان ناشی از چیست، بههیچعنوان به سود کشور نیست.
سود فولادسازان امروز کمتر از نرخ سود بانکی است
امروز فقط فولادسازانی که زنجیره کاملی از تولید را دارند از سود منطقی و حتی میتوان گفت ناچیز برخوردارند. اگر میزان سرمایهگذاری آنها را با سود حاصله مقایسه کنیم، متوجه میشویم بههیچعنوان بین این میزان سرمایهگذاری و سودی که عاید آنها میشود تعادل وجود ندارد و آنها کمتر از نرخ سود بانکی سود میبرند. تصور کلی سودآوری فولاد بدون در نظر گرفتن محاسبات دقیق آن صحیح نیست. این امر سبب شده صنعت فولاد سالانه ۳ ماه قطعی گاز، ۳ ماه قطعی برق و… را متحمل شود؛ به انضمام اینکه نرخ انرژی و آب مصرفی این صنعت نیز سالانه افزایش پیدا میکند. با این وجود برای صنعت چه چیزی باقی میماند؟
در شرایطی که تولید داخل بیش از نیاز کشور است نیازی به تنظیم بازار نیست
در شرایطی که تولید داخل بیش از نیاز کشور است، نیازی به تنظیم بازار نیست. ضروری است سیاستگذار فضا را برای رقابت میان تولیدکنندگان و کشف قیمت فراهم کند. موضوعات و مسائل صنعت فولاد سبب شده احساس کنیم به برقراری گفتمانی در حوزه تابآوری در صنعت فولاد نیازمندیم.
چگونه میتوان از صنعتی که سه ماه با قطعی و محدودیت برق و سه ماه نیز با کمبود و قطعی گاز مواجه است انتظار سودهی و تابآوری داشته باشیم
در کشورهای توسعهیافته میزان تولید فولادهای کیفی به بیش از ۱۲ درصد رسیده؛ ولی ما هنوز به سه درصد نرسیدهایم؛ بنابراین نباید با تصمیمات اشتباه و قوانین سختگیرانه دست و پای این صنعت را ببندیم و آن را در مسیر افول قرار دهیم. چگونه میتوان از صنعتی که سه ماه با قطعی و محدودیت برق و سه ماه نیز با کمبود و قطعی گاز مواجه است انتظار سودهی و تابآوری داشته باشیم. افزایش بیرویه قیمت حاملهای انرژی از این صنایع چیزی باقی نخواهد گذاشت.
دولت باید فضای رقابتی و کشف قیمت ایجاد کند تا این صنعت به معنی واقعی رقابتی شود. اگر بازار بتواند بهصورت رقابتی و خودکار مسیر خود را بیابد، سرمایهها بیجهت به سمت تولید فولاد بیش از نیاز کشور هدایت نخواهد گردید و انبارها بیهدف پر نخواهد شد.
علی محمدی، مدیرعامل گروه ملی صنعتی فولاد ایران:
بهترین حالت این است که دولت وظیفه نظارتی و حمایتی خود را بر عملکرد صنعت فولاد اعمال کند
امروز متأسفانه بازار وضعیت نابسامانی دارد؛ بهگونهای که شمش هنوز در کارخانه تولید نشده، شاهد ارزان شدن این محصول در بازار هستیم. برای حمایت از این کارخانجات چه سازوکاری در نظر گرفته شده است؟ بعضاً شاهد این هستیم که سیاستگذاریها موجب بههمریختگی کل صنعت میشود. در خصوص سیاستهای تعزیراتی باید گفت کل صنعت نورد ایران در حال حاضر با ۳۸ درصد ظرفیت در حال کار است و مازاد تولید و عرضه ایجادشده باعث زیاندهی بسیاری از شرکتها شده است؛ این در حالی است که برای همین شرکتهای زیانده جرائمی نیز در نظر گرفته میشود؛ درحالیکه طبق فرمایشات رهبری معظم انقلاب که ۱۰ سال است بر رشد تولید تأکید میکنند و بهترین شعارها و راهبردها را در این زمینه ارائه کردهاند، تولید است که میتواند به اشتغالزایی، ساخت مسکن و افزایش درآمد سرانه مردم منجر شود؛ اما امروز شاهد این هستیم که کارخانههایی که رشد تولید را به ارمغان میآورند با جرائم سنگینی مواجه میشوند.
امروز تقاضا به کمترین حد خود رسیده و مازاد عرضه به یکی از بزرگترین مشکلات تبدیل شده است. درحالیکه میلگردهای تولیدشده به فروش نمیرسند، اساساً هرگونه جریمه از سوی اداره تعزیرات و اخذ مالیاتهای سنگین از سوی سازمانهای مالیاتی و افزایش قیمت حاملهای انرژی از سوی ادارههای برق و گاز معنا ندارد.
صنعت فولاد تنها صنعتی است که امروزه در کشور گل کرده و در حال درخشیدن است
سیاستگذاریها باید بهگونهای باشد که تکلیف تولیدکننده در حوزههای تولید، افزایش سرمایه، صادرات و عرضه بهصورت شفاف مشخص باشد. اینکه هر روز با بخشنامههای جدید و متفاوت مواجه باشیم بهطورقطع اجازه فعالیت به تولید نخواهد داد.
صنعت فولاد تنها صنعتی است که امروزه در کشور گل کرده و در حال درخشیدن است. همین صنعت فولاد است که بهدرستی راه خود را پیدا کرده و در مسیر سند چشمانداز در حال حرکت است و پیشبینی میشود حتی زودتر از موعد مقرر به اهداف سند چشمانداز دست یابد. در این شرایط، بر چنین صنعتی، با این نگاه که سودآوری دارد، مالیاتهای سنگین لحاظ میشود. بهترین حالت این است که دولت وظیفه نظارتی و حمایتی خود را بر عملکرد صنعت فولاد اعمال کند.
ارسال نظر